ویرگول
ورودثبت نام
اسما
اسما
خواندن ۱ دقیقه·۷ ماه پیش

شیطان هم

از خانه بدر، از کوچه برون، تنهایی ما سوی خدا می رفت.

در جاده، درختان سبز، گل ها وا، شیطان نگران: اندیشه

رها می رفت.

خار آمد، و بیابان، و سراب.

کوه آمد و، خواب.

آواز پری: مرغی به هوا می رفت؟

_نی، همزاد گیاهی بود، از پیش گیا می رفت.

شب می شد و روز.

جایی، شیطان نگران: تنهایی ما می رفت.

«سهراب سپهری»

اینجا با هم شعر میخوانیم✨
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید