شکی نیست غرب در زمینه حقوق بشر استانداردهای دوگانه داره. البته دقیقتر بگم، شعارهایی که در زمینه دموکراسی و آزادی و حقوق بشر سر میده، همه دروغاند برای پوشاندن منافع خودشون. شاهدش برخورد غرب با مسأله اسرائیل و فلسطینه.
در این مسأله، صهیونیستها خواهان نابودی و بیرون راندن تمام فلسطینیها از سرزمین خودشونه و فلسطینیها چارهای ندارند به جز اینکه از خودشون دفاع کنند، یعنی مسلحانه مقاومت کنند. تاریخ شاهد این قضیه است. یه زمان یاسر عرفات دست دوستی اسحاق رابین و بیل کلینتون رو قبول کرد و حاضر شد سلاح رو زمین بذاره و به راهحل دو ملت دو دولت تن داد. اما این صهیونیستها بودند که هم عرفات و هم رابین رو ترور کردند، چون حاضر نبودند وجود هیچ عربی رو در کنار خودشون تحمل کنند. برای همین هم هست که حماس الان در بین مردم نفوذ و قدرت داره.
این نقطهایه که ریاکاری غرب مشخص میشه.
پس مسئولان حکومت اسلامی ما درست میگن که غرب استانداردهای دوگانه داره. اما مشکل اینجاست که خودشون هم استانداردهاشون دوگانه است.
این وسط یه نکته بگم:
اگه نصف جمعیت کشور از اسرائیل دفاع میکنه، برخلاف توهمات امثال سپهر سمیعی، از سر وطنفروشی نیست. ملت دیگه به آخوند جماعت اعتماد نداره. آخوند بگه ماست سفیده، اینها میگن سیاهه. شدند چوپان دروغگو.
یه نمونهاش مامان خودم. شک نداره در مناقشه فلسطین، تمام تقصرات به گردن حماس و ایرانه. اسرائیل میگه ما بیمارستان رو نزدیم، مامانم قبول میکنه. اما مامانم وطنفروش نیست. مامان من یه زن خانهداره و بابام یه معلم بازنشسته. یعنی برخلاف توهمات امثال سمیعی، منافع مادیشون وابسته به وطنفروشی نیست. سمیعی چون در ایران زندگی نمیکنه هیچ شناخت درستی از ذهنیت مردم نداره و در توهمات خودش زندگی میکنه.
بذارید چند نمونه بگم:
در مورد مسائل فرهنگی، قبلا هم گفتم که رویکرد حکومت همیشه حذف و سانسور و سرکوب بوده. این یعنی ظلم. در زمینه فرهنگ، حکومت چهل سال به طور سیستماتیک به همه ظلم کرده، چون به جای اینکه فرهنگ بسازه، فقط با قوای قهری خودش سرکوب کرده.
مهمترین مثالش هم اجبار حجاب حداکثری برای زنانه. حکومت و طرفداران متعصباش با زور سعی کردند خواسته خودشون رو به همه غالب کنند. هر زمان هر کسی هم مخالفت کرد، تحت عناوین مختلف سرکوبش کردند و هیچ کدوم از طرفداران حکومت حتی فکر نکرد که در حال سرکوب غیر خودشون هستند: کوری خودخواسته. وجدانشون فقط جایی که رهبرشون بگه به درد میاد. در جاهای دیگه وجدان رو تعطیل میکنند. مثال زیاده. مثلا همین ماجرای اخیری که در تبریز رخ داد: دختری که وسط خیابون مورد اذیت حجاببانان قرار گرفت و شروع کرد به شعار دادن علیه رأس حکومت. نتیجه چی شد؟ پلیس جمعش کرد، بعد بیانیه داد که دختر مشکل روانی داشته. حتی یه دونه از رسانههای وابسته به حکومت در مورد این ظلم آشکار حرف نزدند. تمام مطالبشون شده ظلم به کودکان و زنان غزه، اما وقتی به این موارد میرسند رویکردشون یا سکوته یا توجیه سفسطهآمیز؛ این یعنی استاندارد دوگانه.
در مورد اجبار حجاب، مثال از ظلمی که قشر متعصب علیه دیگر اقشار جامعه مرتکب میشه، به قدری زیاده که دیگه مطرح نمیکنم. همه خودشون میدونن.
یه نمونه خوب دیگه، اینه که حکومت اجازه نداده آگاهی طبقاتی شکل بگیره. البته سرکوب همیشه مال طبقات ضعیفتر بوده. معلمها سرکوب شدند. کارگران سرکوب شدند و خیلی از اقشار دیگه. حکومت اجازه نداد یه تشکّل داشته باشند تا به صورت قانونی برای حقوقشون بجنگند. سرکوب کرد و در این شرایط، اونهایی که به دنبال حقوقشون رفتند، به افراط کشیده شدند (درست عین برخوردی که اسرائیل با فلسطینیها داشته. اسرائیل نخواست حقوق فلسطینیها رو بده و هر گروهی رو که خواستار حل مساله به صورت صلحآمیز بود، سرکوب کرد. برای همین گروههای فلسطینی چارهای جز مقاومت مسلحانه ندیدند).
قشر مذهبی اینجا هم چشمهاش رو میبنده و وجدانش رو مشغول چیزهای دیگه میکنه.
برخورد سرکوبآمیز با استانهای حاشیهای کشور یه نمونه دیگه است. توضیح خاصی نمیخواد. همه میدونن پول مفتی که از نفت جنوب درمیاد، در تهران و استانهای مهم مرکزی (استانهایی که روحانیت از قدیم درونش پایگاه داشته) خرج میشه.
اینکه طرفداران حکومت به این مسائل اعتراض نمیکنند، اینکه آخوندها نسبت به این ظلم سکوت میکنند، اما صداشون برای غزه بلند میشه، چیزی نیست به جز استانداردهای دوگانه.
یه مورد دیگه هم هست که به نظرم خیلی مهمه: فیلتر شبکههای اجتماعی.
فیلتر این شبکهها یعنی اینکه قانون حضور همگان رو در این شبکهها ممنوع کرده. قانون برای همه است: همه در برابر قانون برابرند. برای همین، همه نباید در این شبکهها باشند.
اما متاسفانه شاهد این هستیم که حکومت و طرفدارانش با پررویی تمام در این شبکهها حضور دارند. این چیزی نیست به جز استانداردهای دوگانه.
برای مثال، آقای خامنهای به چه حقی در توییتر حضور دارند؟ این کار خلاف قانونه. وقتی شخص اول مملکت قانونشکنی میکنه، دیگه چه انتظاری از بقیه میشه داشت؟
جالب اینجاست که محمد کسیه که چون خودش رطب خورده، بچه رو از خوردن رطب منع نمیکنه. بعد اینها اینجوری.
حکومت و قشر متعصب مذهبی انتظار دارند برای مثال، تمام زنان به قانون حجاب کشور احترام بذارند، اما خودشون قانونشکنی میکنند. خبرگزاری فارسی که تمام مدت علیه زنان به قول خودشون قانونشکن موضع میگیره، خودش در تلگرام فیلترشده حضور داره. این یعنی استاندارد دوگانه.
البته یه بار یکی میگفت حضور مقامات در شبکههای اجتماعی منع قانونی نداره. یعنی فقط مردم عادی هستند که نباید در این شبکهها باشند تا یه موقع گمراه نشن. اما خود مقامات چون گمراه نمیشن، مشکلی نداره حضور داشته باشند. اگه این درست باشه، با یه حکومت قیممآب طرفیم که خودش رو چوپان گله مردم میبینه (قبلا در این متن این نگاه رو نقد کردم).
در قلعه حیوانات، یه جمله معروف هست: همه حیوانات با هم برابرند، اما برخی برابرترند. اگه این حرف که حضور مقامات در شبکههای فیلترشده منع نداره درست باشه، به نظر میرسه ما با همین وضعیت طرفیم؛ یعنی یه عده خودشون رو برابرتر در نظر میگیرند که به خودشون اجازه میدن بالای قانون بایستند.
پس طبیعیه اگه نصف مملکت به روضههای حکومت و طرفدارانش در مورد مظلومیت فلسطینیها مشکوک باشند.