مقدمه: اول اینکه منظورم درمان روان بیمار آدمیه که از درون عادل نیست.
دوم، گفتگویی که در زیر میاد، بین من و یه سری فیزیکدان صورت گرفته. ماجرا از این قراره که اینها یه گروه داشتند، من وارد گروهشون شدم و با رعایت ادب یه سری نقد به بیگ بنگ و نسبیت عام وارد کردم. نتونستند تحمل کنند و در هر جوابی که من میدادند، به من میگفتند بیسواد. من هم براشون قاطی کردم و ریدم به هیکلشون. شاکی شدند و گفتند توهین میکنی. ادامه بحث رو خودتون ببینید.
من:
«آدمهایی که عین آدم با من وارد بحث شدند، خوب میدونن من مرض ندارم الکی توهین کنم.
تو توهین رو شروع کردی.
نگاهت بالا به پایینه.
این چیزیه که من تحمل نمیکنم.
به همین سادگی.
کسی بخواد از موضع بالا با من برخورد کنه، میرینم به هیکلش»
در ادامه گفتم:
«من قبلا کار داشتم.
اما الان بیکارم.
چون تحمل نکردم کسی بخواد سر کار برای من رئیس بازی دربیاره.»
اونها:
«خودتون گفتید دیگه. پس توانایی زندگی در جامعهی عادی رو ندارید. خودبرتربین هستید و لجوج. به بلوغ فکری نرسید. امیدوارم بزرگ بشید روزی.
Victim mentality and hallucination in one message»
من:
«نخیر.
اشتباه فهمیدی.
اگه کسی با من برابر برخورد کنه، باهاش برابر برخورد میکنم.
تا الان عده انگشت شماری با من برابر برخورد کردند.
شما در این آزمون شکست خوردی.
توهین کردی.»
اونها:
«نمردیم و معنی توهین رو فهمیدیم. باشه هرچی تو میگی.»
من:
«یه زمان معلم بودم.
منطقه عبدلآباد تهران به بچههای کار درس میدادم.
اون بچهها از همه جهت سرکوب شده بودند. همه با موضع بالا باهاشون برخورد کرده بودند.
چند نفر از ما تو اون مدرسه، تلاشمون این بود از موضع برابر باهاشون برخورد کنیم.
اون بچهها حالیشون نمیشد برابر یعنی چی.
تنها چیزی که دیده بودند سرکوب بود.
یا قویتر از خودشون سرکوبشون کرده بود یا ضعیفتر از خودشون رو سرکوب کرده بودند.
وقتی ما سرکوبشون نمیکردیم، توهم میزدند که ضعیفتر از اونهاییم و تلاش میکردند بهمون زور بگن.
مردمی که همیشه سرکوب شده باشند، بلد نیستند برابر برخورد کنند.
اکثر مردم ایران هنوز بلد نیستند برابر برخورد کنند.
شما هم از این قاعده مستثنی نیستی.
یه مشت آدم بیمارید که چون بقیه بهتون گفتند دکتر و استاد، توهم زدید که خیلی حالیتونه.
اما در اصل همون بچهای هستید که همیشه سرکوب شده و الان که به قدرت رسیده، ضعیفتر از خودش رو می کوبه.
هر کسی باهاتون مخالفت کنه، هر کسی تعصبات علمیتون رو به چالش بکشه، به صورت گلهای میریزید سرش و سرکوبش میکنید.
حضور تو و بقیه در اینجا و توهینهاتون اثبات بیماری شماست.
البته اکثرتون این شکلی هستید.
یه چیز دیگه هم در مورد اون بچههای کار بگم.
گفتم توهم میزدند که میتونن به ما زور بگن.
وقتی کار به اینجا میرسید ما مجبور میشدیم اول یه دور برینیم به هیکلشون تا از توهم خارج بشن.
بعد از اون مجددا رابطه رو برابر میکردیم.
این شیوه درمان روی اون بچهها اثر داشت. درمان میشدند.
اما این درمان روی امثال تو و بهنود اثر نداره. برای همین میگم یه مشت گاو متعصبید.
وگرنه من توهین نمیکنم.
باور کن.
من وظیفهام بود بگم.
اهمیتی نمیدم خودتون رو اصلاح کنید یا نه.
و اینکه لازم نیست برای اینکه نشون بدی دلخور نشدی، شکلک خنده بذاری»
پ.ن:
این روش درمان ایرادی نداره. روش درست همینه. همین که کودکان به این طریق درمان میشن، اثبات درستی این طریق درمانه. آدمی که به این طریق درمان نمیشه، در اصل کافره و در برابر کافر باید با شدت عمل برخورد کرد.