ویرگول
ورودثبت نام
محمدصادق ربانی زاده
محمدصادق ربانی زادهمدیران تخصص کافی و توانمندی لازم را دارند . عاملی که رشد آنها را محدود کرده نقاط کوروابهاماتی است که سردرگمی ایجاد کرده . من به آنها کمک میکنم ایده ، دانش و تجربه خود را به اقدام موثر تبدیل کنند .
محمدصادق ربانی زاده
محمدصادق ربانی زاده
خواندن ۴ دقیقه·۱ ماه پیش

چرا بعضی کوچ‌ها هیچ‌وقت تأثیر واقعی نمی‌گذارند.

به نام خدا

تا به حال در جلسات کوچینگ احساس کرده‌اید که با وجود تمام تلاشتان، کوچی هنوز اصراردارد شما به او بگویید چه کار کند؟

اگر چنین است، وقت آن رسیده که تعریف خود را از کوچینگ دوباره بازنویسی کنید.

کوچینگ، «یاد دادن» نیست؛ بلکه «بیدار کردن» است.

در این مقاله می‌خواهیم یاد بگیریم که چطور از نقش راهنما به نقش آینه تبدیل شویم تا کوچی خودش مسیرش را پیدا کند.

واقعیت کوچینگ چیست ؟

کوچینگ یک فرایند مخاطب‌محور است؛ یعنی تمام تمرکز آن بر روی کوچی است ، انسانی که خالق و طراح زندگی خودش است.

شما به عنوان کوچ، باید به پتانسیل‌های درونی او باور داشته باشید و او را فردی خلاق، توانمند، مدبر و متخصص در کار خود.بدانید. کوچینگ درباره‌ی اوست، نه شما

هدف این فرایند استخراج راه‌حل‌ها، ایده‌ها و استراتژی‌های خود کوچی است؛ نه انتقال دانش یا تجربه‌ی کوچ.

تمرکز بر کوچی، نه بر کوچ

در جلسات کوچینگ، تمرکز اصلی باید بر کوچی باشد.

شما به عنوان کوچ حرفه‌ای نباید به او بگویید چه کار کند یا او را مجبور کنید طبق سلیقه‌ی شما تصمیم بگیرد.

در کوچینگ تعاملی، شما با کوچی همکاری می‌کنید تا به جایی برسد که خودش می‌خواهد، نه جایی که شما برایش تصور کرده‌اید.

ایده‌ها و راه‌حل‌هایی که از ذهن خود کوچی بیرون می‌آیند، معمولاً عملی‌تر و ماندگارتر هستند، چون او نسبت به آن‌ها حس مالکیت دارد.!

ابزارهای واقعی کوچ.

 راه ‌حل گفتن نیست . در کوچینگ حرفه‌ای، ابزار شما نه پند است و نه توصیه، بلکه سه ابزار کلیدی دارد:

·         پرسیدن سؤال‌های قدرتمند

·         گوش دادن فعال و عمیق

·         بازخورد دقیق و بدون قضاوت

وقتی از راه‌حل دادن دست می‌کشید، در واقع کوچی را تشویق می‌کنید که خودش کاوش‌گر پاسخ باشد.

به این ترتیب او قوی‌تر، خلاق‌تر و متعهدتر رشد می‌کند.

تغییر نگرش؛ از دانای کل به همراه مسیر

برای بسیاری از کوچ‌ها، سخت‌ترین بخش ماجرا تغییر نگرش است.

کوچ حرفه‌ای خود را برتر از کوچی نمی‌داند گاهی ممکن است راهکاری که کوچی در حضورشما ارائه می‌دهد، در نگاه شما ضعیف‌تر به نظر برسد اما چون آن راهکار از درون خودش آمده، تعهد بیشتری به آن داشته واحتمال اجرای آن بیشتر از راه‌حل پیشنهادی شماست. .

 

 تله خطرناک در کوچینگ

یکی از تله‌های رایج این است که کوچی از شما می‌پرسد:

«اگر جای من بودید، چه کار می‌کردید؟»

اینجاست که ناخودآگاه ممکن است به دام بیفتید و شروع به راهکار دادن کنید.اما یادتان باشد: کوچینگ درباره‌ی زندگی شما نیست، بلکه درباره‌ی زندگی اوست.

اشتراک تجربه، نه تحمیل تجربه

گاهی برای ایجاد اعتماد و صمیمیت، می‌توانید به‌صورت محدود و نادربا اجازه‌ی کوچی بخشی از تجربه‌ی خود را به اشتراک بگذارید.مثلاً بپرسید:

«دوست داری تجربه‌ی خودم را در موقعیتی مشابه برایت بگویم؟»

اگر او موافقت کرد، تجربه‌ی خود  را با نیت الهام‌بخشی بیان کنید، نه راهنمایی.

اما دقت کنید که وقتی پیشنهادی به کوچی می دهید ،به دنبال آن نباشید که حتما موافقت اورا جلب کنید . ممکن است او نظرشما را بپذرد یا نپذیرد و حتی اگر آن را بپذیرد ممکن است فورا آن را عملی کند و یا بعدا انجام دهد .اگر این آگاهی را در خود فعال نکنید ممکن است نسبت به کوچی ذهنیت منفی پیدا کنید .در این حالت شما حضور خود را در جلسه از دست می دهید . زمانی که کوچی صحبت می کند و شما به چیز دیگری فکر می کنید در شما حالتی ایجاد می شود که تا حدی خود را نشان می دهد . شاید از طریق سخن گفتن ، تن صدا و یا حالت بدنی . به هر حال کوچی به شکل ناخودآگاه متوجه می شود که شما به توانمندی او در رسیدن به هدفش باور ندارید . در این نقطه کوچ شفافیت لازم در ارتباط را از دست می دهد و در نهایت جلسه را ناموفق ارزیابی می کند .

اهداف غیرواقع بینانه کوچی

گاهی اوقات ، کوچی اهدافی را برای خود برمی گزیند که با ارزیابی شما کاملا غیرواقع بینانه است ، یا در صورت عملی شدن زندگی مراجع را به سختی شدید و یا مخاطره می اندازد . در این حالت شما در همان ابتدا تصمیم بگیرید که آیا علاقه دارید او را در پیگیری هدفش همراهی کنید یا نه . کوچی نمی تواند حمایت مورد نیاز را از شخصی که به توانمندیهای او اعتماد ندارد و به صورت پنهان و ناخودآگاه حس میکند که او شکست خواهد خورد ، دریافت کند .

جمع‌بندی: کوچ، چراغ راه است نه نقشه‌ی مسیر.

کوچینگ موفق یعنی کمک به کوچی تا خودش مسیرش را ببیند، تصمیم بگیرد و عمل کند.نقش شما فقط این است که چراغی روشن کنید تا او بتواند خودش نقشه‌ی راه را ترسیم کند.

در پایان ، از جناب آقای دکتر محمد مهدی ربانی و تیم محترم ویدان که من را با کوچینگ آشنا کردند به نهایت سپاسگزارم و از شما خوانندگان گرامی نیزکه با پیشنهادات ارزشمند خود ، من را در ارتقای این مسیر یاری می دهید کمال تشکر را دارم

صادق ربانی زاده کوچ مدیران

دانش آموخته MBA.DBA.NLP

بازخوردکوچینگ
۹
۳
محمدصادق ربانی زاده
محمدصادق ربانی زاده
مدیران تخصص کافی و توانمندی لازم را دارند . عاملی که رشد آنها را محدود کرده نقاط کوروابهاماتی است که سردرگمی ایجاد کرده . من به آنها کمک میکنم ایده ، دانش و تجربه خود را به اقدام موثر تبدیل کنند .
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید