m_59098928·۱ سال پیشروزی که ولاد و نیکی روزمونو سیاه کردناون روز صبح که از خونه رفتم بیرون، همهچیز به نظر عالی میرسید. مامانم اومده بود پیش دخترم که مواظبش باشه تا من کارهامو بیرون انجام بدم. وق…