ویرگول
ورودثبت نام
نارنجی
نارنجیچیزهایی که نمی‌تونم هضم کنم رو مینویسم! مثل یه دوست صمیمی بخونشون🧡
نارنجی
نارنجی
خواندن ۲ دقیقه·۵ ماه پیش

آخه سابقه دوستی ما ۱۶ ساله‌س! نمیشه که!

شاید مثل من به خودت بگی:

آخه سابقه دوستی ما ۱۶ ساله‌س!

آخه تنها کسی بود که توی سه سال گذشته هر روز ساعت ها حرف زدیم!

آخه تنها کسی بود که عمیق ترین صحبت ها در مورد عمیق ترین لایه های شخصیتم رو باهاش داشتم!

آخه و آخه و هزارتا آخه!

بله عزیزم! حتی اگر بالای سی سال هم باشی و بگی خب با این سن و این سابقه دوستی قطعا اتفاق بدی قرار نیست بیفته!

وسط یه عصبانیت بی دلیل و مقصر شدن و جار و جنجال راه انداختن تازه میفهمی بله! چه فکرایی راجع بهت میکرده! و حالا به زبون میاره! حرفایی که قطعا مسیر دوستی رو عوض خواهد کرد!

و درسته ختم به خیرش می‌کنی و برمیگردی خونه! ولی حالا وقتشه صدای قلبت رو بشنوی، حسایی که واقعا توی وجودت هستن رو درک کنی، وقتشه با خودت مهربون‌تر از چیزی باشی؛ که با اصطلاحا «دوستت» بودی!

و قلبت چی میگه؟ چیا رو قایم کرده بودی و به روی خودت نمیاوردی؟

قلبم میگه کسی دوستت بود ک فقط بلد بود متهم ت کنه، فرق نداشت کی و کجا و چرا؟ فقط عیب روت میذاشت با به اصطلاح منطق و روانشناسی که خودشو خفه کرده بود، همیشه قانعت میکرد مقصر تویی و تو اشتباهی توی هر بحث و شرایطی، همیشه هم من عذرخواهی میکردم!

این آخرین بار هم به بدترین شکل ممکن رفتار کرد و قلبم رو شکست، حتی عذرم نخواست با اینکه دید تماما ناحق رفتار کرده! به همین وقاحت! ادعاها هم داره آخه!

قلب عزیزم زیر این همه فشار بودی تا الان، فشار کسی ک همیشه فکر میکنه درسته! همیشه تو رو مقصر میکرد، تو هم که نامهربون با خودت، توام ک دنبال دیواری امن برای تکیه! فکر میکردی درست میگه و باید وا بدی تا از دستش ندی!

یک میلیون نشانه بود و ندیدی!

ولی خب شفقت با خود و تمریناتش اینارو داره! وقتی با خودت یاد میگیری مهربون باشی، نمیذاری کسی باهات نامهربون باشه!

حالا هم قصد ندارم برم صحبت کنم و درستش کنم؛ چون حرفایی ک زده رو پس نمیگیره یا شخصیتش عوض نمیشه،

سیاست من عوض میشه! من بالاخره چشمام باز میشه، دیدم بالاخره، چشمم باز شد، حالا با چشم باز؛ من خودمو ازش دریغ میکنم! حمایت و محبت و همیشه حاضر بودن من کم چیزی نیست!

لازم هم نیست قهر کنم ، فقط من دیگه ۱۰۰ درصد نیستم! شاید ۲۰ـ۳۰ درصد باشم براش و خب آره یه کم مثل خودش باشم! فاصله ای که میندازه رو منم میندازم! نه چون آینه میخوام باشم، نه ! چون بالاخره نورافکن افتاد روی چیزی ک سعی میکردم نبینمش!

مراحل بخشش هم امروز یاد گرفتم ولی فعلا آماده نیستم! فعلا نمیخوام ببخشمش

شفقت به خودعبرت
۴
۲
نارنجی
نارنجی
چیزهایی که نمی‌تونم هضم کنم رو مینویسم! مثل یه دوست صمیمی بخونشون🧡
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید