پروردگارا
این روزهای راز و نیاز که دست طلب را با اهرم فشار به سویت دراز کرده ام؛ دالِ بر دستپاچگی ام نیـــــست.
من گدایی هستم که باید کاسه ی خویش را پر بکند.
حال اینکه تو چه زمانی وجودم را در آغوش بگیری ؛ چه اکنون باشد و چه هزاران فردای دیگر، با توست...
من از نوادگان همان مجنون هایی هستم که روزگاری برایشان لیلی شده ای و به کرات ظرفشان را شکسته ای.
حال اینکه تو چه زمانی این کاسه ی وجودی که از من، تهی شده است را میشکنی، با توســـت...
پ.ن:
اگر با من نبودش هیچ میلی
چرا ظرف مرا بشکست لیلی