مژده قاسمی
مژده قاسمی
خواندن ۷ دقیقه·۹ ماه پیش

آموزش انواع پیرنگ به همراه مثال

تو این مطلب قراره پیرنگ رو به زبون خیلی ساده یاد بگیرید و با خوندن متن جذاب احد محمدکرمی که تو گروه تلگرامی نیمکت به مدیریت حسین وجدانی منتشر کرد، با پیشینه جالب اون هم آشنا بشید.

پیرنگ چیست؟

روابط علت و معلولی بین عناصر داستان میشه پیرنگ. هر چی تو داستان این روابط علت و معلولی بیشتر باشه، پیرنگ هم قوی‌تره.
در ادامه با مثال خیلی بهتر متوجه می‌شید که روابط علت و معلولی یعنی چی.

تو کتاب داستان از رابرت مک کی یک مثلث داستانی وجود داره که راس‌های این مثلث رو به‌عنوان انواع پیرنگ می‌شناسیم. راس‌های این مثلث این سه مورد هستن:

  • شاه‌پیرنگ (طرح کلاسیک)
  • خرده‌پیرنگ (مینیمالیسم)
  • ضد‌پیرنگ ( ضد ساختار)
مثلث داستانی در کتاب رابرت مک کی
مثلث داستانی در کتاب رابرت مک کی

شاه‌پیرنگ یا طرح کلاسیک چیه؟

شاه‌پیرنگ یعنی داستان همه چیش مشخصه، هر اتفاقی که بیفته حتما دلیلی داره. بیننده کاملا شیر فهمه. توش زیاد فلاش‌بک نداریم، حوادث بدون دلیل نداریم و پایان هم مشخصه. یعنی هیچ ابهامی یا بهتر بگم سوالی توی فیلم وجود نداره.

فیلم‌های کلاسیک این مدلی هستن اغلب. یعنی بعد از دیدن فیلم ابهامی درباره داستان تو ذهن ایجاد نمی‌شه‌. شما بعد از دین فیلم روانی هیچکاک متوجه شدید که چه کسی قاتله و پایان فیلم کاملا مشخص بود. سوالی هم براتون پیش نیومد؛ چون برای هر اتفاقی یک دلیلی وجود داشت.

فیلم‌های کلاسیکی مثل پدرخوانده و کازابلانکا جزو طرح‌های کلاسیک یا شاه‌پیرنگ‌ هستن.

فیلم کازابلانکا
فیلم کازابلانکا

خرده‌پیرنگ یا مینیمالیسم

خرده‌پیرنگ یعنی پیرنگ کم‌رنگ‌تر و روابط علت و معلولی کمتر.

توی این مدل داستانی یه ابهاماتی وجود داره، مثلا پایان فیلم بازه و نویسنده یا کارگردان جای شما فکر نکرده. ممکنه توش فلاش‌بک باشه؛ اما نه در اون حد که خط داستان رو گم کنید. ممکنه توش حوادث بدون علت و اتفاقی هم وجود داشته باشه.

فیلم معروف «در حال و هوای عشق»، خرده‌پیرنگه.

فیلم  در حال و هوای عشق
فیلم در حال و هوای عشق

ضد‌پیرنگ یا ضد ساختار

ضد‌پیرنگ هم اون فیلم‌هایی هستن که حوادث اتفاقی و بدون علت زیادی توش وجود داره. توالی زمان رعایت نشده و ممکنه خط داستانی رو گم کنید و معمولا با یک‌بار دیدن متوجه داستان نمی‌شید.

تو ضدپیرنگ ابهام و سوال‌های زیادی توی ذهنتون شکل می‌گیره. در واقع تو ضد‌پیرنگ، فیلمساز ضد ساختارهای همیشگی، داستان نوشته.

فیلم‌هایی مثل پرسونا، هشت‌ونیم و توت‌فرنگی‌های وحشی ضد‌پیرنگ هستن.

نکته: ممکنه یه فیلم هم ویژگی‌های شاه‌پیرنگ رو داشته باشه و هم خرده‌پیرنگ رو و فیلم‌های کمی هستن که دقیقا تمام ویژگی‌های یک دسته رو داشته باشن.

فیلم پرسونا
فیلم پرسونا

حالا که تا حدی متوجه شدید پیرنگ چیه بریم به این بپردازیم که پیرنگ از کجا اومده و متن کامل و جذاب احد محمد کرمی رو بخونیم.

تاریخچه پیرنگ و دوستان

درباره پیرنگ از زمان ارسطو بحث وجود داشته؛ اما جدلی در کار نبوده. به این صورت که اون زمان‌ها چون دلشون می‌خواست آنچه بلد بودن رو به‌صورت قانون در بیارن، اول‌ازهمه اون رو بخش‌بندی می‌کردن. بعد زیر هر تیتر کلی‌گویی می‌کردن و بعدش هر کی این‌طور نباشه خر است، می‌کردند!
پیرنگ تا همین 20 سال پیش همون تعریف بوطیقایی رو داشت و زیبا آن بود که شاکله بهترین آثار درام (درام در یونان به معنای چیزی که ارزش دیدن داره، نه حتما نمایش) شد. بعد هم فیلم و سریال به ادبیات پیوستن؛ ولی پیرنگ با همان تعریف، کار همه رو پیش می‌برد.
پیرنگ (کلمه برساخته توسط استاد شفیعی کدکنی) یا پلات آن چیزی است که پیکره داستان (فارغ از فیلم نقاشی، بازی، رمان و...) روی اون شکل می‌گیره، ساده هم است.
بعد از تعریف سنتی پیرنگ «نقل وقایع داستان بر اساس علیت» با عنوان خلاصه «نقشه داستان»، اساتید و دانشجویان و نویسندگان شروع به کار کردن و کیست که ندونه در طول زمان خلاصه‌خوانی به دقیق‌خوانی برتری پیدا می‌کنه.
اوایل دهه 90 میلادی جناب مورگان فورستر از خوبای تحقیق، دستیه خلاصه‌خوان‌ها رو کشید و با تعریف دقیق‌تری جهان هنر رو نجات داد.

پیرنگ و داستان با هم فرق می‌کنن! داستان نقل رشته‌ای از حوادث بر اساس توالی زمانه! و پیرنگ نقل حوادت باتکیه‌بر روابط علت و معلولیه.


با باز شدن قفل نگاه سنتی به ادبیات (به‌عنوان هنر مادر و ژنومش در عمق هر چیز ارزشمندی وجود دارد) دادائیست‌ها، مدرنیست‌ها، اکسپرسیونیست‌ها به شرف ادبیات تاختند. ولی همون‌طور که می‌دونید خشت اول کج، تا ثریا هم بره کجه! از میان این آشوب و جرواجر کردن ادبیات کهن و فیلم‌های کلاسیک «جناب مستطاب مک کی» با پرچم سفید سر برآورد!
ایشون با مطالعه دقیق آثار برای آنچه نویسنده می‌خواست «فرمول» ساخت.
الگوش هم کتاب 36 وضعیت نمایشی اثر ژرژ پولتی بود که گفت این مسخره‌بازی مدرنیته رو بذارید کنار. کلا ما 36 وضعیت دراماتیک داریم و هر قصه و داستانی از ترکیب این 36 تا به وجود میاد.
«فرمول» مک کی که مشهور است به «داستان مک کی» شبیه خط مترو ناگهان نویسنده‌ها رو از زیرزمین خونه بابا اینا رسوند به انتشارات و کمپانی‌های بزرگ فیلمسازی!
داستان مک کی چراغ راهه. ولی مخالفان جدی و سرسختی هم داره؛ اما هنوز زور مخالفین به موافقین نچربیده دلیلش هم همون مسئله «راحت حلقوم شدن» خلق اثر با فرمول مک کی هست.

کتاب 36 وضعیت نمایشی
کتاب 36 وضعیت نمایشی

واژه پیرنگ رو چه کسی کشف کرد؟
به لطف شفیعی کدکنی پیرنگ از نقاشی وام‌گرفته شد. پیرنگ در واقع همان بیرنگه. پی‌رنگ طرحیه که نقاشا روی کاغذ می‌کشن و بعد اون رو کامل می‌کنن.
تعریف امروزی‌تر پیرنگ یا پلات «الگوی انتخاب و چینش عناصر داستانه». این تعریف، هم آزادی عمل کافی برای ایجاد خلاقیت می‌ده هم به بوطیقا ارجاع!
نسل نو اما، در راستای دریدن هرآنچه بر سنت استواره هر روز بر پیکر کلفت سنت، زخم می‌زنه و این جمله یکی از اون زخم‌های کاریه که صمغش خاصیت درمانی داره برای آن‌ها که خلق برایشان ارجح است تا تکرار!
می‌تونید مغزتون رو تربیت کنید تا «در قالب قصه بیندیشد» ولی اول‌ازهمه باید دوشاخه مغزتون رو بکشید تا دیگه در بند نمودار و معیارهای متری و کاربرگ محاسباتی نباشه. (از کتاب بهترین قصه‌گو برنده است).

نکته مهم: پیرنگ این‌ها نیست: خلاصه داستان، طرح داستان، شکل روابط

ویژگی‌های شاه‌پیرنگ، خرده‌پیرنگ و ضد‌پیرنگ

خب این هم از تاریخچه جناب پیرنگ! بریم سراغ ویژگی‌های انواع پیرنگ طبق کتاب داستان از رابرت مک کی.

ویژگی‌های شاه‌پیرنگ Archplot

  • زمان خطیه، فلاش‌بک نداریم و توالی حوادث وجود داره
  • حوادث اتفاقی و بدون دلیل تو داستان وجود نداره
  • تعدد قهرمان تو داستان نداریم
  • قهرمان داستان پویاست و منفعل نیست، یعنی نقشه می‌کشه یا هدفی داره
  • پایان مشخص و بستس
  • تضاد بیرونی داریم، یعنی شخصیت با دیگران درگیره نه با خودش

ویژگی‌های خرده‌پیرنگ یا Miniplot

  • تعدد قهرمان تو داستان داریم
  • قهرمانان منفعل هستن، یعنی نه نقشه‌ای دارن و نه تلاشی برای رسیدن به چیزی
  • شخصیت‌ها دارای تضاد درونی هستن
  • پایان داستان بازه

ویژگی‌های ضد‌پیرنگ یا Antiplot

  • حوادث اتفاقی و بدون دلیل داریم
  • زمان غیرخطیه
  • واقعیت‌ها متناقض هستن
در واقع داستان ضد‌پیرنگ از هیچ قاعده علیت تبعیت نمی‌کنه و علیه ساختار رسمی داستان‌سرایی شاخ‌و‌شونه می‌کشه!

امیدوارم با این توضیحات، پیرنگ رو به‌خوبی درک کرده باشید. خیلی‌ها ممکنه اصلا ندونن پیرنگ چیه اما فیلمنامه‌های خیلی خوبی بنویسن، پس زیاد هم درگیر اصطلاحات مختلف نباشید!

اگه دوست دارید میون یک‌عالمه محتواهای کاربردی و مفید برای نویسندگی، تولید محتوا و کپی‌رایتینگ زندگی کنید، بهتون توصیه می‌کنم تو کانال تلگرامی محتوا‌زیست و نیمکت به مدیریت حسین وجدانی عضو بشید.

عصر روزهای زوج هم بازی‌ها و طوفان‌های فکری جذابی تو نیمکت برگزار میشه که خنده ‌رو لبت میاره.

مثلا یکی از تمرین ها این بود که برای شخصیتی به نام ملوک که 98 سالشه و جنبه شوخی بالایی هم داره متن تبریک تولد طنز بنویسیم. بیشتر واکنش‌ها رو این متن‌ها داشتن:

  • ملوک جونم 99 درصد سختی زندگی رو گذروندی، تا 100 سالگی دو سال دیگه باقیه، قول که 100 سال بعدی راحت‌تره. تولدت مبارک ملوک بانو.
  • ملوک جان 2 درصد دیگه شارژ شی، از برق می‌کشیمت. تولدت مبارک.
  • ملوک خانم! 98 بهار،تابستان، پاییز و زمستان را دیدی. بقیه‌اش تکرار است. تولدت مبارک.
  • مُلک و مَلِک ارزونی‌تون، ملوک نمی‌دیم بهتون. جمعی از دوستداران ملوک خطاب به عزرائیل. تولدت مبارک دخترچه.
  • تولد مبارک موزه متحرک.
  • ملوک عزیز شما 80 درصد از بسته خود را مصرف کردی، حواست باشه :))

امیدوارم مطالب این پست براتون آموزنده بوده باشه.

برای کسب اطلاعات خیلی‌ بیشتر درباره فیلمنامه‌نویسی و داستان کتاب «داستان» از رابرت مک کی رو بخونید.

هوش مصنوعیداستانپیرنگکپی رایتینگتولید محتوا
مژده قاسمی هستم کارشناس محتوا و علاقه‌مند به سینما، گردشگری، نویسندگی، آموزش زبان انگلیسی و خیلی چیزهای دیگه.
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید