سید خانوم
سید خانوم
خواندن ۶ دقیقه·۱۹ روز پیش

از تبرج تا تقوا

مِنبَر برای مِمبِر
قسمت ۷
موضوع: خطبه فدک


در جوامع آن چیزی که باعث امتیازشان بین هم می‌شود فرهنگ است.
مثلاً جامعه اسلامی با جامعه مسیحی جامعه یهود و زرتشت شما اگر بخواهید این‌ها را با هم تفکیک کنید روی چه اساسی تفکیک می‌کنید بر اساس نجات نه این کار را خودشان هم انجام نمی‌دهند مسیحیا در سراسر عالم انواع و اقسام نژاد دارند اما خودشان هم همچین چیزی نمی‌گویند. مثلاً نمی‌گویند مسیحیان ژاپنی یا مسیحیان ایرانی.

تفکیک تفکیک نژادی نیست بلکه تفکیکشان طبق فرهنگ است کسی این مجموعه فکری را قبول دارد از ماست اگر قبول نداشته باشد خارج از ماست.
این مبحث را دقت کنید.

یک مجموعه‌ای از افکار و اعمال به اسم فرهنگ روی اساس فرهنگ‌هاست که مردم طبقه‌بندی و تقسیم می‌شوند.
حالا برای اینکه آدم جز آن مجموعه شناخته شود چه لازم دارد؟
حالا بنده از کجا بفهمم من جز کدام فرهنگ هستم اینجا احتیاج به نمادها و شعائر داریم یعنی هر کسی نماد یک فرهنگی را داشت مال آن فرهنگ است.
آدم‌ها بر اساس شعائری که دارند نشان می‌دهند متعلق به چه فرهنگی هستند این‌ها هر کدام ساعت‌ها سخنرانی است اما من به گزیده‌ای از این مطالب می‌پردازم.

در جنگ فرهنگی وقتی دو فرهنگ با هم درگیر می‌شوند و می‌خواهند همدیگر را نابود کنند، پیروزی با طرفی است که نمادش را غالب کند. پس این جنگ می‌شود جنگ‌ نماد‌ها.
جنگ فرهنگی جنگ نمادها است.
همین درگیری بین نمادها سالیان سال است که در اخبار راجعش صحبت می‌کنند همین پرچم ایران خودمان را یکی می‌گوید آرم الله‌ش را باید از وسط پرچم بردارید تا ما قبولش داشته باشیم،
یکی همین پرچم ایران را برمی‌دارد و آرم شاهنشاهی می‌گذارد و می‌گوید من به این پرچم اعتقاد دارم.

درست است ما همه ایرانی هستیم اما توی همین نمادها با هم موافق و هم نظر نیستیم و تفاوت داریم.

پس از کجا بفهمیم از چه فرهنگ و از چه نمادی هستیم اگر پرچمی دستت باشد که الله داشته باشد متعلق به فرهنگ ایران اسلامی است اما اگر الله نداشته باشد متعلق به فرهنگ ایران غیر اسلامی است.

تا الان به دو نکته مهم اشاره کرده‌ام اولی این بود مردم طبق فرهنگ‌ها دسته‌بندی می‌شوند نکته دوم آدم‌ها از کجا بفهمند از کدام فرهنگ هستند از همین نمادها نکته سوم که از همه مهمتر است و با همین بحث وارد خطبه فدکیه می‌شوم.

اسلام با عنوان یک فرهنگ با فرهنگ مخالف خودش که فرهنگ جاهلیت است هر کدام یک نماد بزرگ دارند که اصلی‌ترین نمادهای این‌ها توی صحنه اجتماع محسوب می‌شود.
این نمادها چیست؟
در سوره احزاب آیه ۳۳. سوره احزاب خودش سی و سومین سوره قرآن است در آیه ۳۳ این سوره خداوند تعبیر خیلی زیبایی دارد.
تو قرآن فقط یک بار واژه جاهلیت اولی را داریم و برای جاهلیت اولی فقط یک واژه آمده که آن هم تبرج است.
پس یعنی بزرگترین نماد جاهلیت اولی تبرج است.

تبرج خلاف همان چیزی است که ما به آن می‌گوییم حجاب یک حجاب داریم و یک متضاد حجاب که به آن می‌گویند تبرج.
البته واژه حجاب واژه قرآنی نیست اصل واژه قرآنی که برای واژه عفاف و حجاب آمده واژه تعفف است از عفت می‌آید پس ما یک تبرج داریم و یک تَعَفُف.

پس بزرگترین نماد فرهنگ جاهلیت اولا تبرج است و بزرگترین نماد جامعه فرهنگی اسلامی تعفف است.
یعنی هر کس با پوشش اسلامی بیرون بیاید دارد جامعه جاهلیت اولی را از ریشه می‌زند.

حالا واژه تبرج به چه معناست یعنی اینکه یک کسی به یک مدلی بین مردم حاضر شود که جلب توجه کند به هر نحوی به هر مدلی این می‌شود تبرج.

در مقابل تبرج تعفف قرار دارد تعفف یعنی خود نگهداری یعنی کسی از بیرون تمایل دارد خودش را در معرض دید قرار بدهد اما خودش را نگه می‌دارد این یعنی عفت این بحث که دارم خدمت شما عرض می‌کنم همه مرتبط با شرح خطبه فدکیه است یعنی همه به هم متصل هستند.

حالا چرا بین این همه نماد ما دست گذاشتیم روی این دو نماد چون فراگیرترین نماد که همه جا هست همین دو مورد می‌باشد چون مرتبط با انسان است و همه جا وجود دارد یعنی فراگیری حجاب بیشتر از نمادهای دیگه است. البته من نمی‌گویم حجاب مهمتر از
نماد زکات و روزه و نماز است نه. از جهت نماد بودن حجاب مهمتر است چون فراگیرتر و توی چشم‌تر است.
همه این موارد را گفتم که به این نکته برسم.
حضرت زهرا چطور وارد مسجد شدند اول از همه حضرت زهرا خمار پیچیدند خِمار همان مقنعه خودمان است بعد ایشان جِلباب که همان چادر است سر می‌کنند بعد به همین اکتفا نکردند،چند نفر از زن‌های بنی هاشم هم دور تا دور حضرت زهرا را می‌‌گیرند.
از جهت نما حضرت زهرا در مقابل دید نامحرم کاملا بسته است.
اینجا حضرت زهرا به چه نکته‌ای دارد اشاره می‌کند؟ حضرت زهرا حجابش کامل بود باز با این حال دور تا دورش را زن‌ها گرفتند و وارد مسجد می‌شوند.

با یک مثال خدمت شما توضیح می‌دهم مثلاً من شاید وقتی نمازم قضا بشود ناراحت شوم و خودم را سرزنش کنم اما آیا آیت الله بهجت هم نمازش قضا می‌شد؟ حالا فرض می‌کنیم که ایشان نمازش قضا می‌شد، آیا ایشان هم مثل ما فقط خودشان را سرزنش می‌کردند؟ قطعاً نه! قطعاً تفاوت‌هایی بین نماز خواندن ما و آقای بهجت وجود دارد. او کجا و ما کجا...

حالا حضرت زهرا نه تنها تبج ندارد بلکه نهایت دوری از تبرج را به ما نشان می‌دهد حالا هدف حضرت زهرا چه بود؟
خوب توجه بزرگترین نماد جاهلیت است و حضرت زهرا با آن کار جاهلیت را از ریشه می‌زند یعنی یک حرکت کاملاً سیاسی برای ورود به مسجد.

حالا همچین خانومی میلیون‌ها فاصله دارد برای خودنمایی بین نامحرم تا به حال کسی روی حضرت زهرا را ندیده بود این خانم با این همه فضیلت توی این فتنه گیر کرده بود آن هم در مقابل پست‌ترین و رذل‌ترین آدم‌های عالم.
حضرت زینب هم همینطور.
هیچ یک از همسایه‌ها نمی‌دانستند که امیرالمومنین یک دختری دارد به نام زینب.
زمانی که امیرالمومنین و فرزندانش می‌خواستند به سر مزار پیغمبر بروند امام حسن جلو می‌ایستادند و حضرت زینب وسط و امیرالمومنین در پشت سر آنها حرکت می‌کرد.
وقتی به کنار مزار رسیدند آقا دید که یک شمعی روشن است به امام حسن فرمود پسرم شمع را خاموش کن چون نمی‌خواهم کسی بدن خواهرت زینب را ببیند.

پس بزرگان دین با اینکه میلیون‌ها فاصله برای خودنمایی دارند، اما همیشه نهایت دوری از تبرج را به ما نشان می‌دهند.

بحث رو همین جا جمع می‌کنم. تا این جلسه من مقدمه ای از خطبه را گفتم تا شما فضارا درک کنید. ان شاءالله از فردا وارد خطبه فدکیه و عبارات عربی را برایتان می‌گویم و شرح می‌دهم.
ان شاءالله با عنایت و مدد اهل بیت همه ما سیره اهل بیت را درک کنیم به برکت صلواتی بر محمد و آل محمد.

اللهم‌عجل لولیک الفرج

فرهنگ ایران
مادر دو طفل که دوست داره بنویسه...
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید