
منبر برای ممبر
جلسه ۳
موضوع: شرح خطبه فدک
بحثمان در این دو روز به این مطلب رسید. که تا وقتی فضای سخنرانی فاطمه زهرا را عمیق نشویم نسبت به آن مطالب آنچنان گیرایی نداریم این بحث خیلی گسترده است ولی چون بنامان بر این بود که وارد خطبه فدکیه بشویم زیاد به آن نمیپردازم.
برای درک جملات دو رکن بلکه سه رکن وجود دارد اولی فضای حاکم بر سخنرانی دوم لحن حاکم بر سخنرانی و دیگری خود کلمات آن خطیب اگر حکیم باشد زیاد تایپ نمیکنه نحوه چینش کلمات در وهله آخر میتواند مورد دقت قرار بگیرد ما برای درک آیات قرآن وقتی از تفسیر استفاده میکنیم همین تفسیر خودش دورههای زیادی دارد اصلاً برای همین تفسیر قرآن معجزه است.
بعد از پیغمبر دو خطبه وجود دارد یک خطبه مردانه و یک خطبه زنانه مثل کربلا در کربلا هم ما یک خطبه مردانه داشتیم که امام سجاد راوی بودند و دیگری خطبه حضرت زینب در مجلس یزید
در مدینه هم بعد از پیغمبر دو خطبه داشتیم یکی خطبه حضرت زهرا و دیگری خطبه سلمان که اینگونه شروع میشود
انی اوتیتو علم کثیرا سخنرانی سلمان این شکلی در دفاع از امیرالمومنین آغاز میشود میگوید من کسی هستم که علم اولین و آخرین به من داده شده است پیغمبر فرمود سلمان همه چیز این عالم را میداند.
سلمان میگوید من یک چیزهایی از امیرالمومنین میدانم که اگر دهان باز کنم همه شما من را میکشید در روایت آمده لو علم ابوذره ما فی قلب سلمان قتله له
ابوذر هم حتی اگر میدانست سلمان چه میداند او را میکشت.
میدانید یکی دیگر از علائم ظهور این است که وقتی مومنین میفهمند امام زمان میخواهد ظهور کند به آقا نامه میدهند و میگویند آقا نیا هنوز زود است ما خودمان به شما خبر میدهیم انقدر فتنهها بزرگ میشود در آخرالزمان که حتی آن ۳۱۳ نفر هم به شک میافتند که آقا امام زمان کل عالم را به آنها نشان میدهد و یک جمله به آنها میگوید تا مطمئن شوند ایشان امام زمان هستند.
ما هنوز نمیدانیم سلمان چه آدم بزرگی است کسی که امیرالمومنین را به معنای واقعی میشناخت.
اما امیرالمومنین هم خودشان میفرمایند سلمان هم در فتنه مدینه کم آورد به نظر شما چرا امیرالمومنین این را گفته است میدانید چرا چون سلمان یک لحظه توی دلش زمانی که امیرالمومنین به سلمان گفت برو به فاطمه بگو نفرین نکند.
چون دیوارهای مسجد به لرزه در آمده بود تا صدای گریه خانم بلند شد ستونهای مسجد لرزید.
آن لحظه سلمان توی دلش اندازه یک ثانیه پیش خودش گفت علی که اسم اعظم دارد چرا کاری نمیکند فقط یک لحظه این توی دلش آمد بعد خودش را جمع و جور کرد.
سلمانی که نزدیکترین و محرمترین شخص به امیرالمومنین و حضرت زهرا بود مقام بالایی دارد سلمان در کتاب بحار کلی روایت است در رابطه با حضور سلمان با امیرالمومنین و دیدن
معجزات و کرامات آقا اما فتنه مدینه چه بود که آقا فرمود سلمان هم در فتنه مدینه کم آورد.
بعد از فتنه
و آن بیعت زوری سر سلمان میشکند بعد از مدتی خدمت امیرالمومنین میرسند و امیرالمومنین به سلمان میگوید میدانی چرا سرت شکست به خاطر آن فکری بود که یک لحظه به سراغت آمد.
این حرفها چقدر برای ما سخت است شنیدنش ببینید آدم باید به چه جایی برسد که امتحانهای خدا این گونه برایش رقم بخورد.
چرا میگویند اگر بهترین آدم دنیا باشی اما ولایت امیرالمومنین را قبول نداشته باشی یعنی هیچ چیزی نداری.
در ولایت وقتی کسی بخواهد به امیرالمومنین نزدیک بشود دستش را در دست امیرالمومنین بگذارد حرفش را گوش بدهد و جلو بیاید میبیند که اینجا یک ابر قدرتی به نام حضرت فاطمه ایستاده است سلطان ولایت پذیری حضرت زهراست یک نفر در کره زمین توانست الحق و الانصاف حق ولایت امیرالمومنین را به جا بیاورد او هم فاطمه زهرا بود.
اصلیترین خطر در دوره امیرالمومنین و همه دورهها خطر یهود بوده است داستان فدک نقطه درگیری شیعه و یهود است این مطلب خیلی گسترده است فقط کمی از آن را میگویم.
روایت است که امام زمان وقتی ظهور میکند اصلیترین دشمنانشان یهودی هستند طوری که یهودی فرار میکند و پشت سنگ قایم میشود و سنگ به صدا در میآید و میگوید یک یهودی پشت من است بکشیدش بعد از ظهور درگیری اصلی با یهودیهاست.
خدا حفظ کند حضرت آقا را ایشان توی اوج فتنهها فرمودند فتنه یعنی تاریکی آنتی فتنه یعنی پروژکتور
فرمودند اگر میخواهید فتنهها کم بشود باید پروژکتورها را زیاد کنید نور زیاد کنید هرچه نور زیاد باشد فتنه کم میشود.
به طور مثال دزدها چه زمانی دزدی میکنند؟ اکثراً شب چرا؟ چون تاریک است. فضای دزدی فضای تاریکی است.
حالا در مدینه با رفتن رسول الله عالم به تعبیر حضرت زهرا تاریک شد حالا آن چیزی که ضریب خطای ما را در فتنهها کم میکند همین نورانی بودن است.
اشک توسل اینها همه نور هستند اینها که آمد آدم میفهمد چی به چی است آدم قدرت تشخیص پیدا میکند.
جامعهای که آماده ظهور امام است جامعه نورانی میباشد.
حضرت زهرا نوری دارد. روایتهای زیادی در رابطه با نورانیت حضرت زهرا وجود دارد. یکی از آنها روایت جلد ۴۳ بحار است.
در این روایت آمده که فاطمه زهرا روزی سه مرتبه برای امیرالمومنین طلوع میکردند.
صبح که میشد کل مدینه را رنگ سفید و یا زرد برمیداشت.
مردم تعجب میکردند و خدمت رسول الله میآمدند و میپرسیدند چه چیزی شده است
رسول الله میفرمود بروید خانه فاطمه و میآمدند و میدیدند خانم در محراب نماز مشغول سجده است و آن نور فاطمه زهرا است که کل شهر را فراگرفته است.
سر ظهر نور بعدی آشکار میشد دوباره میدیدند حضرت زهرا نشسته است و مشغول عبادت است.
دم مغرب نور قرمز کل شهر مدینه را فرا میگرفت دوباره میرفتند و میدیدند فاطمه زهرا قیام کرده و مشغول عبادت و راز و نیاز با خداوند است.
پس برای جمع آوری فتنهها و کم شدن فتنهها ما باید خودمان را به اهل بیت نزدیک بکنیم چون آنها سراسر نور هستند.
جامعهای که نور نداشته باشد پر از فتنه است.
مثل زمان بعد از پیغمبر که همه آن فتنهها به خاطر از بین رفتن نور در جامعه بود.
یکی از اساتیدم تعریف میکرد و گفت یک نفر آمد محضر امام زمان و گفت آقا جان میخواهم عاقبت بخیر بشوم چه کاری انجام بدهم حضرت فرمود باید برای عاقبت به خیری متوسل مادرمان حضرت زهرا بشوی زیرا مادر دست بچهاش را میگیرد.
بحثم را با این بیت شعر تمام میکنم:
اگر دوباره بپرسند سرپناه من کیست
جواب آخر من بیمقدم زهراست.
انشاالله ما هم بتوانیم از نور وجودی حضرت زهرا بهرهمند بشیم به برکت صلواتی بر محمد و آل محمد
ان شاءالله فردا قسمت بعدی رو مینویسم. امیدوارم این مباحث مورد استفاده دوستان قرار بگیرد و تونسته باشم توی این چند پاراگراف اصل قضیه رو تا حدودی به شما گفته باشم.
اللهم عجل لولیک الفرج.