مِنبَر برای مِمبِر
قسمت ۹
موضوع: خطبه فدک
سلام امروز میخواهم مروری داشته باشیم به خطبه فدکیه حضرت زهرا با رویکرد پاسخ به برخی سوالات.
در روز ۱۸ ذیالحجه مردم در غدیر خم با امیرالمومنین بیعت کردند.در ۲۸ صفر پیامبر اکرم از دنیا رفتند.توی این فاصله۷۰ روزه در این زمان کم چگونه مردم بیعت خود را برمیدارند؟ مگر ۷۰ روز پیش بیعت نکرده بودند چه میشود که یک دفعه اینگونه وضاع جامعه به هم میریزد؟
مگر آنها پیامبر را به عنوان رهبر خود پذیرفته نبودند مگر امیرالمومنین را به عنوان وصی پیامبر قبول نداشتند ؟پس چرا تعداد زیادی از مردم با امیرالمومنین در غدیر خم بیعت کردند؟
این اولین سوالی است که مطرح میکنیم.
شاید بپرسید چرا باید در رابطه با خطبه فدکیه صحبت شود و چرا باید به خطبه فدکیه بعد از این همه سال بپردازیم؟ جوابش ساده است. برای اینکه معرفت ما بیشتر شود ویک نگاهی را عوض کنیم.
حالا چه میشود یک جامعه یک دفعه اینگونه متزلزل میشود؟ این شوخی نیست. یک جامعهای که همین ۷۰ روز پیش با علی بیعت کرده چطوری یک دفعهای از این رو به آن رو میشود؟ همه اینها یک طرف اینها با امیرالمومنین بیعت کردند. حالا یکدفعه به کجا رسیدند که به طور فجیعی به همسرش جسارت کردند و در آخر او را به شهادت رساندند.
چه میشود که یک دفعه این همه جمعیت میلغزند؟
شاید شما تجربه کرده باشید آدم یک لرزهای که توی فضای زندگیش میافتد، یک دفعه میبیند از جهت اعتقادی خالی کرده است. از جهت فکری کم آورده، یک دفعه میبیند نسبت به همه چیز تردید پیدا میکند. نمیدانم تجربه کردید یا نه، اما حس خیلی بدی است.
حالا این موارد گاهی فردی است و گاهی اجتماعی. گاهی یک نفر توی این تلاطم میافتد و گاهی یک اجتماع همه بنیادش از اساس تخریب میشود. پیغمبر از دنیا میرود. یک پناهگاه اعتقادی و معدن آرامش بخش وقتی کنار میرود فضای جامعه عوض میشود حالا چطور میشود؟
یک مثال بزنم شما میبینید یک نفر در محرم و صفر همش توی عزاداری و محالس روضه است. ماه صفر با چه سختی خودش را به پیادهروی بزرگ اربعین میرساند، اما بعد که برمیگردد میرود توی فتنهها و سطل آشغال آتش میزند.چرا اینطور میشود؟
یک بخش این است که آدم عمق ندارد. تابع احساسات و تابع جبر است. اینجا حضرت زهرا میفرماید: شما اصلاً اسلام را نفهمیدید نه شما و نه خلیفههایتان این عقایدیست که شما دارید هیچ عمقی و پشوانهای ندارد. لذا وقتی بعد ۲۵ سال به امیرالمومنین روی آوردند، اقا هیچ اعتنایی نکردند. امیرالمومنین فرمود بروید سراغ بقیه؛ نه آن موقعی که علی را ول کردید فکر کردید، نه حالا که آمدید سراغم. همش جو و احساسات شما است.
برای همین امیرالمومنین روی این جو عمومی حساب باز نکرده بود. همان کسانی که اول آمدند با امیرالمومنین بیعت کنند در آخر در مقابل ایشان ایستادند، مثل طلحه و زبیر.
طلحه و زبیر یکی از یاران پیامبر بودند. بعد از قتل عثمان اولین کسانی که با امیرالمومنین بیعت کردند طلنه و زبیر بودند. اما بعد از مدتی از امام درخواست کردند که حکومت بخشی از سرزمینهای اسلامی را در اختیارشان قرار بدهد، اما چون آقا معتقد بود آنها شایستگی لازم را ندارند با آنها مخالفت کرد.
این اختلاف باعث شد آنها با عایشه و برخی از مخالفین متحد شدند و روبهروی امیرالمومنین ایستادند و بعد در یکی از جنگها کشته شدند.
بعضی از روایتها خیلی عجیب است توی روایت آمده در زمان ظهور امام زمان فقهای درجه یک شیعه مقابل امام زمان میایستند .کسانی که تکیه کردند به قرآن کسانی که قرآن بلد هستند لشکرکشی میکنند علیه امام زمان.
کی فکرش را میکرد طلحه و زبیر در مقابل امیرالمومنین بایستند؟کی فکرش را میکرد
امت رسول الله همه قاتل حضرت زهرا بشوند؟
امت پیغمبر همگی جمع شدند تا فاطمه را حذف کنند.
امت رسول خدا تا بعد از پیغمبر احترام تک تک همسران پیغمبر را داشتند، حتی آنهایی که توطئه قتل آقا را داشتند. ولی جالب است که این مردم بعد از پیغمبر نه احترام دخترش را داشتند و نه احترام وصی ایشان امیرالمومنین را.
چگونه اینطور میشود؟
آمدن یک روایت را دستکاری کردند و گفتند مگر پیغمبر ارث به جا میگذارد؟ این همه مطلب روشن وجود داشته، اسن همه استناد قرانی،اما هیچکس به آن توجه نمیکند، اما روایتی که اول و آخرش را زدند و تحریف کردند، مردم به آن میچسبند و به آن اهمیت میدهند.
به همین راحتی با یک روایت جعلی ، حق حضرت زهرا را میخورند. بعد حضرت زهرا استدلال با قرآن میآورد تحلیل میکند اما کسی اعتنایی نمیکند.
چه میشود که یک جامعه از ۴ تا آدم مدعیِ کنار پیغمبر که روز حادثه پیامبر را تنها میگذاشتند و هیچ درخششی در تاریخ نداشتند یک دفعه الکی معتبر میشوند و جامعه آنها را میپذیرد و کسی مثل امیرالمومین با آن همه اعتبار به عصر غیبت میرود؟
پیغمبر احترام خاصی به حضرت زهرا داشت چطور میشود که یک دفعه زهرای مرضیه اینگونه مظلوم واقع میشود؟
هر وقت حضرت زهرا میآمد پیغمبر میایستاد و به سمتش حرکت میکرد و دست حضرت را میبوسید تازه این را هم همیشه جلوی مردم انجام میداده است بلکه مردم بفهمند که پیغمبر برای فاطمه احترام خاصی قائل است.
حضرت زهرا بعد از خطبه وقتی به منزل برمیگردند به امیرالمومنین میفرمایند هذا ابن ابی قُحافه
علی جان این پسر ابی قفاحه ابوبکر
هدیهای که پدرم به من داده بود را از من گرفت.
سهم دو بچهام را از من گرفت.
علی جان در مجلس آدمهای زیادی با من دشمن بودند اما ابوبکر خیلی دست و پا زد و خودش را به عنوان لجبازترین آدم در مقابل من قرار داد.
حضرت در رابطه با انصار میفرمایند علی جان کسانی که پیامبر به پشتیبانی آنها وارد مدینه شد به من کمک نکردند.
علی جان مهاجرین هم اتصال با من را قطع کردند.
حضرت در ادامه فرمود مردم هم چشمهایشان را آن طرفی کردند و من را نگاه نکردند.خودشان را به آن راه زدند.
هیچکس مدافع من نبود. هیچ کسی نبود تا اینها را منع کند.
خَرَجتُ کاظِمَهَ:
من به عنوان یک سخنران خجالت میکشم این متن را برای شما مخاطبیم ترجمه کنم. اول از امام زمان عذرخواهی میکنم. حضرت زهرا فرمود: علی جان من با بغض توی گلو از مسجد خارج شدم و...... که توان ترجمه آن را ندارم...😔
علی جان با خون دل رفتم. اما حالا مثل یک شکست خورده برگشتم.
تو هم که شمشیر به غلاف بردی علی جان. تو کسی بودی که گرگها را تکه تکه میکردی اما امروز روی خاک نشستهای.
کاش زهرا قبل از همه این ماجراها مرده بود علی جان وای به فاطمه در هر صبحی وای بر فاطمه در هرغروبی ستون و تکیهگاهم، پدرم رفت.
شِکوای الی رَبی
شکایتم را برای پدرم میبرم و حالم را به خدا عرضه میکنم.
اینها جملاتی بود که حضرت زهرا بعد مسجد وقتی به منزل برگشت به امیرالمومنین فرمود.
حالا برگردیم به سوال اول. چه شد که جامعه این گونه شد؟ دو ماه بعد از پیامبر این همه جنایت شده است. مردم باید میفهمیدند مظلوم و ظالم چه کسانی هستند. حضرت زهرا توصیفاتی دارد که عرض میکنم ایشان میفرمایند: پیغمبر که آمد مشرکین را کنار زد بتهایتان را شکست و آرامش و آسایش و دین را برای شما آورد اما یکی از کارهای مهمی که پیغمبر کرد این بود.
اوضاع به اینجا رسید که زعیم دین زبانش باز شد و گویا شد و شیاطین لال شدند.جامعه اسلامی جامعهای است که تریبون دست ولی خدا باشد در این جامعه شیاطین لال میشوند زمان پیغمبر جامعه اینگونه بود.
مقصر اصلی مردم بودند. حالا چرا؟؟ حضرت فرمود اگر شما علاقمند به سخن باطل نبودید اینها به جایی نمیرسیدند. شما بودید که به آنها بها دادید. ابوبکر و عمر زمان پیغمبر کارهای نبودند. بعد از پیغمبر با شاخ و شانه کشیدن میشوند خلفای بعد از پیغمبر.
در کتاب الغدیر علامه امینی این موضوعات را بیشتر برسی کردند که بنده بهخاطر وحدت اسلامی بیشتر از اینمسائا را باز نمیکنم.
یک مثال بزنم برای جامعه کنونی. الان توی شبکههای اجتماعی کسانی مخاطبین بالایی دارند که کارهای مبتذل و یا کارهایی میکنند ک از شأن اسلام دور است. اما این ما هستیم که با بها دادن به آنها بالایشان میبریم و آنها را در صدر جامعه قرار میدهیم و این افراد الگوی فرزندان ما میشوند.
پس مقصر اصلی خود ما مردم هستیم.ما با انتخابهای اشتباهمان آینده خود و نسلهای بعدی را از بین میبریم.
ان شاءالله قسمت آخر بحث ما فردا. بحث آخر مرتبط است با مبحث روز اول.
جهت تعجیل در فرجامام زمان صلوات