ویرگول
ورودثبت نام
مهرنوش فیروزی
مهرنوش فیروزی
خواندن ۲ دقیقه·۲۱ روز پیش

در باب طبع و پوست

جدیداً یاد گرفته‌ام ناشتا آب و لیمو‌ی تازه می‌نوشم. نمی‌دانم فایده‌اش چیست، یا لاغر می‌کند یا پوست را مثل شیشه صاف می‌کند. این را از کجا یاد گرفته‌ام؟ از پیج‌های نامعتبر و معتبر که در امر زیبایی و لاغری مشاوره می‌دهند.می‌گویند این چیزی است که همه‌ی کُره‌‌ای‌ها رعایت می‌کنند برای همین پوستشان مثل شیشه است. هرچند که خود کُره‌ای‌ها آمده‌اند هزار تا کلیپ ساخته‌اند که بابا به والله ما عمل جراحی کرده‌ایم و با هزار ترفند این پوستمان را مثل آینه می‌کنیم، به‌خرجِ ما ایرانی‌های غیور نمی‌رود. اما خب، ضرر که ندارد! می‌نوشیم به کوریِ چشمِ استکبار جهانی. تا ببینیم چه می‌شویم. شاید پوست این یک مهرنوش شیشه‌ای شد.

جدیداً با چیزی آشنا شده‌‌ام که می‌دانم شما از هزار سال قبل می‌دانستید‌ش و آن هم موضوع طبع است. طبعت چیست؟ بلغمی، سوداوی، صفراوی، دموی. من هم که اصلاً اهل دست توی جیب کردن و پول دادن به عطار جماعت نیستم. یعنی اگر دیدید روزی من دارم پول می‌دهم به عطار که بیاید و طبع مرا تشخیص بدهد، بدانید آن من نیستم. ( آدم توی این بدبختی پول درمی‌آورد که بدهد به عطار طبعش را تشخیص بدهد؟ می‌خواهم هفتاد سال سیاه طبع نداشته باشم.)

این شد که تصمیم گرفتم سری به گوگلِ عزیز بزنم. این دانای کل. سایت‌های زیادی درمورد طبع نوشته بودند. طبیعتاً سایت‌هایی را انتخاب کردم که ارتباطی با موضوع سلامتی داشته باشند وگرنه طبع را به کفش و استایل چه؟ باور نمی‌کنید اما دیدم یک سایت که مرتبط با لباس پوشیدن بود درمورد طبع نوشته بود.

در آن سایت‌های‌ سلامتی هم مطالب یک‌دست و قابل‌اعتمادی نیافتم، اما باز فهمیدم که همان چهار اسم کذا می‌تواند گرم و خشک، گرم و تر، سرد و خشک یا سرد و تر باشد. حالا کدام کدام است؟!:))بعد دیدم که برای تشخیص ساده و در منزل، یک تست طراحی کرده‌اند. یکی از سؤال‌هایش را( نقل به مضمون) مشاهده کنید:

شما معمولاً کدام هستید؟

۱. کم‌حرف

۲. پر‌حرف

۳. گزیده‌گو

از سؤالات امتحانی هم سخت‌تر بود. من بیرون از خانه کم‌حرف بودم، در خانه پر‌حرف، و در بعضی جاها گزیده‌گو. نهایتاً اما من به این رسیدم که احتمالاً طبع سرد و تر داشته باشم و باید چیزهای گرم بخورم. این شد که بلند شدم و جست‌و‌جویی کردم و چای ماسالا يافتم و در این هوای گرم جرعه جرعه نوشیدم. پوستِ شیشه‌ای مثل آجر شد. دانه دانه جوش‌های عزیز با سلام و صلوات درآمدند، تعظیمی کردند و هر یک در جایی نشستند.

آب و لیمو هم نگاهی کردند و گفتند:

Are we a joke to you?!

طبع
کس چو مهرنوش ننوشت درمورد لایف و کتاب/ تا سرِ زلف سخن را به قلم شانه زدند!( شوخی)
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید