به نام خدا
مصاحبه امیر مسعود بختیاری در مورد سال اول جنگ ایران و عراق
گردآورنده: ابوالفضل داودی
استاد راهنما: علی اکبر حسنوند
دانشگاه آزاد تهران مرکز
درس: دفاع مقدس
امیر مسعود بختیاری متولد سال 1320 در تهران در سال 1338 وارد دانشگاه ارتش نیروی زمینی شد و در سال 1341 با درجه ستوان 2 فارغ التحصیل شد. دوره های مختلف آموزشی و تحصیلی در داخل و خارج را طی نمود. در زمان جنگ ایران و عراق از فرماندهان ارشد ارتش جمهوری اسلامی ایران بود و ریاست عملیات نیروی زمینی ارتش را بر عهده داشت و بعد از جنگ وارد دانشگاه فرماندهی و ستاد ارتش شد و در سال 1380 با 41 سال خدمت باز نشسته شد.وی همچنین در کارهایی همچون نویسندگی ماهر میباشد.
مجری: آیا گرفتاری و ضعف ارتش بود که باعث ناکامی و عدم موفقیت سال اول جنگ شد؟
پاسخ جناب آقای مسعود بختیاری: چه کسی فرموده که ما در سال اول جنگ موفق نبوده ایم؟ ما ظرف ۲ تا ۶ ماه اول جلوی ارتش مجهز عراق را گرفتیم .این اسمش موفقیت نیست! این موفقیت نیست که توانستیم ارتش عراق را قبل از اینکه به اهداف خود برسد ،در بیابان های خوزستان در کوه های ایلام و کردستان متوقف کنیم!؟
ارتش عراق آیا آمده بود پشت کرخه و کارون بایسته یا در بیابان بایسته یا سر کوه های بازی دراز بایسته؟ .بلکه ارتش عراق در سال اول جنگ اهداف بلندی داشت و می خواست مسجد سلیمان ، بهبهان ، دوکوهه در خوزستان و خوزستان را جدا کند اما نتوانست. چرا که در مقابلش مقاومت شد.اگر این موفقیت نیست پس چیست ؟
یکی از تعاریفی که امروزه در ادبیات نظامی از پیروزی می شود، این است که مانع شویم از اینکه دشمن به اهداف استراتژیک خود برسد و ارتش ایران مانع از این شد.
و اینکه من می گویم (ارتش)و روی آن تاکید می کنم ،برای این است که نیروی بسیج مردمی فاقد سلاح و فاقد مهارت برای این کار هستند، سپاه پاسداران هم در آغاز این راه است.در واقع در آغاز جنگ، دو یا سه ماه است که سپاه سازمان فرماندهی ،خود را کامل کرده و تا قبل آن سپاه بصورت شورایی بوده.در ماه شهریور یا مرداد ۱۳۶۰ است که آقای محسن رضایی به عنوان فرمانده کل سپاه انتقاد می شود و مدارک منسجم است.در آن زمان تعدادی از آن پنچ شش نفر اولی که شورای فرمانده داشتند،مخالف این بودند که سپاه وارد جنگ خارجی شود و می گفتند سپاه طبق قانون اساسی ،مامور امنیت داخلی است (طبق اساس نامه خودشان و قانون اساسی).و لذا کسی که جلوی ارتش عراق را گرفت ،ارتش ایران بود.
و یک نکته ای که وجود دارد این است که ایثار و فداکاری و روحیه و انگیزه و هر چیز دیگری سر جای خودش ،اما آیا در مقابل تسلیحات مدرن تنها سینه ی باز و پر از احساس و دست خالی جواب گو است؟یعنی وقتی ۱۹۲ فروند هواپیما از پایگاه عراق بلند می شود و بمب باران می کند و توپخانه ی عراق آتش واری می کند و نیروی زرهی عراق وارد می شود ،آیا تنها با انگیزه خالی میشه کار کرد؟ نه ،بلکه نیروی مشابه خودش را می خواهد ،نیروی هوایی می خواهد که جواب نیروی هوایی عراق را بدهد،توپخانه ای می خواهد که جواب توپخانه را بدهد ،زرهی می خواهد که جواب زرهی بدهد و لذا کی این رو داشته؟ارتش،و مهارت و تخصص استفاده از آن را داشت.
عراق در ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ به ایران حمله کرد و در همان بعد از ظهر یعنی چهار ساعت بعد هواپیما های ایران پایگاه های شعیبه و کرکوک را بمب باران می کنند و روز بعدش در یک مهر ماه ایران با ۳۰۰ سورتی پرواز یعنی ۱۴۰ فروند به عراق حمله می کند و این شوکی که به صدام حسین وارد می شود باعث می شود اساسا تمرکزشان از هم فرو بپاشد و این مقاومت باعث می شود که در روز ششم جنگ صدام حسین تقاضای آتش بس بکند. مگر به اهداف خود رسیده بود؟نه،بلکه فهمیده بود جنگ را نمی برد.
بنابراین اینکه شما می گویید عدم موفقیت ایران در سال اول جنگ درست نیست بلکه ما می گوییم عدم موفقیت نداریم زیرا:
1.کاملا موفق بوده چون ارتش عراق را وایسانده .
2.برتری نیروی هوایی ایران نسبت به نیروی هوایی عراق و نیروی دریای ایران در ۶۷ روز اول جنگ ،نیروی دریایی عراق را در صحنه ی جنگ از خلیج فارس خارج کرده و اسکله ی البکر و الامیه را منهدم کرده وصدور نفت عراق را قطع کرده ،در کنار این فتح تپه های الله الکبر ،فتح ارتفاعات میمک،فتح سر پل هایی در غرب رود خانه ی کرخه که زمینه سازی درباره فتح المبین می شود آیا این ها پیروزی نیست؟!
مجری: این با نقشه های خود ارتش پیروزی نیست،یعنی ارتش نقشه طراحی کرده که تا در همان عملیات تا خود بصره برود؟
پاسخ: زنده باد. چرا طراحی کرده تا بصره؟برای اینکه مطابق توان خود حرکت می کند.شما اگر در تحلیل جنگ ایران و عراق، فضای انقلابی حاکم بر کشور ،اگر آن شور انقلابی و فضای هیجان زده را در تحلیل هایتان دخالت ندهید ،تمام تفسیرات و تعبیرهایتان یک پایش لنگ است ،بنابراین من زیر بار فشار افکار عمومی روی نقشه ام طرحی می کشم که سر فلش من می رود تا سر بصره اما فلش من از کرخه کور تا بصره خط چین شده که اینا همه معنی دارد ،یعنی اگر شد تا آنجا می روم.
مجری: آقای امیر عبدالحسین مفید فرمودند که قبل از جنگ ایراد رو به فرماندهی و راس کار گرفتند در صورتی که شما الان می گویید ما در سال اول جنگ موفق بودیم ،در صورتی که فرماندهی تغییر نکرده یعنی همان فرماندهی است.
پاسخ آقای امیر مسعود بختیاری: من حرف ایشان را نقض نمی کنم من می گویم در آن شرایطی که ایشان به درستی تصویب کردند ما سال اول جنگ را بسته به شرایط موفق می دانیم .
شما فکر می کنید موفقیت این است که ارتش عراق را از ایران بیرون کنیم در حالی که با چهار تا لشکری که در دست باقی مانده و چند سیاهی لشکر ،نمی توان ۱۲ لشکر عراقی را از خاک ایران بیرون کرد !
همچنین امیر مسعود بختیاری میگوید: مساله روایتگری یا عملیات نگاری در ارتش یکی از وظایف عادی و تایید شده یگان های نظامی حتی در زمان صلح است. اینها وقایع روزانه شان را در دفاتر خاصی به نام "تاریخچه یگانی" ثبت می کنند و این جزو روشهای متداول یگانی است.