روتین من شده فقط درس خوندن. از یوتیوب دوره ی ماشن لرنینگ دانشگاه استنفورد Andrew Ng رو میبینم و خلاصه بردرای میکنم خسته که میشم میرم رو کورسرا و اونجا رو ادامه میدم. از اونجا هم که خسته شدم میرم ویدیوهای دیپ لرنینگ با PyTorch رو ادامه میدم. البته این اخری خیلی برام مشکل سازه. مدام اررو میگیرم. ModuleNotFoundError: No module named 'grp' و NameError: name 'helper' is not defined رو هیچ جوری نتونستم حل کنم. ساعت ها سرچ کردم و راههای مختلف رو رفتم ولی حل نشد. مگه میشه آخه؟؟
کسی نیست ازش بپرسم. دنبال منتور گشتم حاضر بودم هزینه هم بدم ولی کسی رو پیدا نکردم. اینکه یه کمی (بیشتر از یه کمی البته) خجالتی هم هستم بی تاثیر نیست. بگذریم... دفعه اول که کورس css229 آقای Andrew Ng رو دیدم هیچی واقعا هیچی نفهمیدم. چون کاملا mathematical بود. من چه میدونستم جبر خطی چیه اصلا. راستش اولش خیلی ترسیدم ولی به ترسم غلبه کردم و ادامه دادم. هر جلسه یک ساعته ش چهار ساعت زمان میبرد دیدنش. هر کلمه رو مجبور بودم سرچ کنم تا بفهمم چیه. ولی الان که کلی ویدیو دیدم و تمرین کردم فکر کنم خوب میفهمم. یعنی حدود 70 دصد (شایدم بیشتر). به دفترچه م که نگاه میکنم هر کلمه ش رو میفهمم این قسمت برام خیلی لذت بخشه. (بازم فکر نکنید دیگه عالم شدما نه فقط الان که کورس آموزشی میبینم دیگه مجبور نیستم پاز کنم و برم سرچ کنم).
انصراف و بیکاری تو چشم خانواده ایرانی خیلی بده. حالا خانوادم چیزی نمیگن ولی میفهمم که نگرانم هستن. فکر کنم اگر اولین درامد از این برنامه نویسی رو که بگیرم یه کم خیالشون کمی راحت بشه. آخ کاش که زودتر بتونم یه جایی برم کارآموزی. (بین خودمون بمونه به واسطه دوستی با دیتا ساینتیست یکی از شرکت های بزرگ صحبت کردم و بهم گفت تو نیازی به کاراموزی نداری و میتونی نیروی جونیور باشی)
بله به ایمیلی که هم اکنون به دستم رسید توجه کنید: برای فاند SheCodes اپلای کرده بودم و الان ایمیل اپرووش اومد. <------ اینجا واقعا ایمیل رو دیدم و رفتم ایمیل رو خوندم و لبخند رو لبم نشست و تصمیم گرفتم بقیه نوشته هام غر نباشه.
حالا یادم نمیاد که اصلا میخواستم چی بگم. بگذریم ...
من این روزها حالم خوب نیست، نا امیدم، آینده م مبهمه، نمیدونم فردا قراره چی بشه. من تلاشم رو میکنم لطفا شما هم برام دعا کنید.
یه نکته مهمتر اینکه من اینجا هیچ هدفی ندارم. یعنی هدفم نوشتن و نویسنده بودن نیست. من نیاز دارم در مورد دل نگرانیام حرف بزنم وگرنه دق میکنم و چون کسی نیست که باهاش حرف بزنم اینجا مینویسم.