ویرگول
ورودثبت نام
G.dragon
G.dragon
خواندن ۱ دقیقه·۲۱ روز پیش

عشق چطور حسی است ؟


:«عاشق بودن چه حسی دارد؟»

:«بعصی اوقات احساس میکنم خرگوش کوچکی هستم . جلویم یک صیادی نشسته و اسلحه ای رویم کشیده . نمیدانم چیست یا قرار است چه اتفاقی بیوفتد؛ فقط میدانم که خطر رو به رویم نشسته و اگر فرار نکنم شاید جانم را از دست بدهم .

بعضی اوقات مانند کودکی پر از غم هستم . در تاریکی ، زیر پتویم عروسکم را بغل میکنم ؛ به امید این که گرمایی در اغوشم حس کنم ... اما گرمایی وجود ندارد .‌ ترس و تاریکی وجودم را طوری فرا گرفته است که انگار چیز دیگری در زندگی این موجود کوچک جون من وجود نداشته است . »

:«و شما میگویید این احساس دلنشین است!»

:«عشق الهه ی عجیبیست . دروغ نمی‌گویند وقتی میگویند آفرودیتی قوی ترین الهه است . عشق شیرین نیست ولی ...

عشق همان موقعی است که صیاد تیری به سرم نمی‌زند و من به خوی خودم برمیگردم و در آغوش طبیعت می‌نشینم.

عشق همان موقعی است که مادرم من را در ترس و تاریکی پیدا میکند و من را در آغوش می‌گیرد و امید در قلب کوچکم سرازیر میشود

موقعی است که گرمایی در قلبم وجود دارد که فقط می‌گوید ادامه بده

ادامه بده !

بله ، عشق همه ی این هاست

تاریکی و روشنایی

ترس و امید

مرگ و زندگی

عشق با جانت بازی میکند . برای همین است که خطرناک است

ولی به همین دلیل است که انقدر می‌تواند زیبا و دلنشین شود

چون عشق همان احساسیت که حتی خدایان را به کشتن میدهد


عشقتکستنویسنده ی کوچک
گوست هستم . 13 ساله ای که میخواد نویسنده بشه . اینجا تکست های کوتاه و دلنوشته هامو به نمایش میزارم . حمایت یادتون نره (هیچ یک از تصاویر استفاده شده متعلق به من نیست. کلیه حقوق برای مالکین محفوظ است)
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید