امیرحسین پالیزدار
امیرحسین پالیزدار
خواندن ۸ دقیقه·۱ سال پیش

خ

تابه‌حال در سخنان امروزی شنیده‌اید که فردی می‌گوید: «به قول فلانی...» و صحبتی از فردی معتبر و شناخته شده را به زبان می‌آورد؟ در واقع گوینده با این کار مطمئن است که دیگران از درستیِ کلام آن فرد اطمینان دارند و راحت تر حرف اصلی را می‌پذیرند. این حالت نمونه‌ای از آرایه تضمین است که از قدیم هم به ویژه در اشعار فارسی به کار می‌رفته است.

باید بدانید که تضمین در معنای برعهده گرفتن و ضمانت کردن است‌. در آرایه‌های ادبی این واژه به معنای آوردن مصراع، بیت یا ابیاتی از شعر دیگران در شعر خود است. این آرایه، به گروه آرایه‌های معنوی اختصاص دارد.

برای درک بهتر آرایه تضمین به شعر زیر از استاد شفیعی کدکنی دقت کنید که بیتی از سعدی را تضمین کرده است؛

گفتی «به روزگاران مهری نشسته» گفتم

«بیرون نمی‌توان کرد حتی به روزگاران»

و شعری که سعدی سروده است:

به روزگاران مهری نشسته بر دل

بیرون نمی‌توان کرد الا به روزگاران

چه زمانی می‌توان از آرایه تضمین استفاده کرد؟

۱- برای اثبات کلام

۲- برای ضمانت درستی سخن

۳- برای اثربخشی بیشتر در ذهن خواننده

۴- برای کوتاه کردن مطالب طولانی

۱- معمولاً شعر یا عبارت تضمین شده در گیومه قرار می‌گیرد. پس به رعایت علائم نگارشی دقت کنید.

۲- اگر شعر مشهور و شاعر آن شناخته شده باشد نیازی به ذکر نام صاحب اثر نیست؛ در غیر این صورت، لازم است نام شاعر ذکر شود تا به سرقت ادبی متهم نشوید.

یک بیت شعر یاد کن زانکه رودکی

گرچه ترا نگفت سزاوار آن تویی

«جز برتری نجویی گویی که آتشی

جز راستی نخواهی ماناتر از اویی»

انواع تضمین

این آرایه بر اساس ظاهر شدن یا نشدن در متن به دو دسته تضمین آشکار و تضمین پنهان تقسیم می‌شود.

تضمین آشکار

در آرایه تضمین آشکار، شاعر بیت یا آیه‌ای را به صورت کامل در شعر خود می‌آورد و نام شاعر یا نشانه‌ای را به صورت واضح قید می‌کند. البته باید توجه داشت که ممکن است مصراع یا بخشی که آورده می‌شود کوچک باشد ولی عیناً و بدون هیچ تغییری باید بیاید.

به طور مثال در شعر زیر، شاعر با آوردن نام فردوسی و همینطور بیتی عینی از شعر او، تضمینی آشکار ساخته است.

چه خوش گفت فردوسی پاکزاد

که رحمت بر آن تربت پاک باد

«میازار موری که دانه کش است

که جان دارد و جان شیرین خوش است»

تضمین پنهان

آرایه تضمین پنهان زمانی رخ می‌دهد که شاعر بدون قید نامِ صاحب اثر، از شعر ایشان استفاده کند و گاهی آن بخش از شعر را در گیومه قرار می‌دهد. اصولاً در تضمین‌ پنهان از آثاری استفاده می‌کنند که به چشم خوانندگان آشنا باشد، پس در مواقعی که از تضمین پنهان استفاده می‌شود اغلب خودِ اثر، نمایشگر صاحب خود خواهد بود.

نه او نمرده است که من زنده‌ام هنوز

او زنده است در غم و شعر و خیال من…

آن شیرزن بمیرد؟! او شهریار زاد

«هرگز نمیرد آن که دلش زنده شد به عشق»

در این شعر، شهریار مصراعی از شعر حافظ را برداشت کرده ولی این مصراع آنچنان معروف است که نیازی به معرفی خالق اثر ندارد.

@

آرایه حسن تعلیل چیست؟

در اصطلاح ادبی، حسن تعلیل یعنی شاعر برای قانع کردن خواننده از دلایل خیال‌انگیز و شاعرانه، اما غیر واقعی استفاده می‌کند. در واقع همین‌که علت یک رویداد بی‌منطق و غیر‌واقعی باشد، حسن تعلیل به‌وجود می‌آید.

بید مجنون در تمام عمر، سر بالا نکرد

حاصل بی‌حاصلی نبود جز شرمندگی

صائب تبریزی، غزلیات

در این بیت علت خمیدگی شاخه‌های بید مجنون را، خجالت از نداشتن میوه و محصول بیان کرده در صورتی که این دلیل غیر واقعی است؛ اما به صورت زیبایی شاعرانه شده و در ذهن خواننده قابل باور و زیبا است.

نکته قابل توجه در این آرایه این است که علتی که برای حسن تعلیل بیان می‌شود، نباید بر پایه تشبیهات و نظریات علمی باشد. هدف شاعر فقط باید ارائه دلیلی باشد که خواننده را قانع کند و ادعایی کند که در عین غیرحقیقی بودن به مذاق خواننده خوش بیاید.

@

حس آمیزی در اصطلاح ادبی، به کار بردن حس یا محسوسی است در حوزه حس یا محسوس دیگر، یا درآمیختن حواس با یکدیگر. برای مثال، در حافظ در مصراع «جوابِ تلخ می‌زیبد لبِ لعل شکرخا را» کلمه «جواب»‌ را که شنیدنی است و مربوط به حس شنوایی، در حوزه حس چشایی به کار برده است (تلخ را به آن نسبت داده است). به عبارت ساده‌تر، وقتی در شعر یا نثر حداقل دو حس متفاوت را بیاوریم و آن‌ها را با هم ترکیب و آمیخته کنیم، آرایه حس آمیزی داریم. مثلاً اگر بگویی «بوی خوش می‌شنوم» برای حس بویایی را با حس شنوایی آمیخته‌ایم و حس‌آمیزی داریم.

• حس شنوایی: بیان آن با خصوصیاتی از قبیل صوت، صدا، نغمه، آواز بیان می‌شود و فعل‌های گوش دادن، شنیدن و... برای بیان این حس بیان می‌شود.

• حس چشایی: شیرینی، ترشی، تلخی، بی‌مزگی و... مربوط به این حس هستند و خوردن و چشیدن و نوشیدن از فعل‌های مربوط به آن.

• حس بویایی: عطر و امثال آن از کلمات بیان این هستند و فعل‌هایی مانند بوییدن و استشمام برای توضیح این حس به کار می‌روند.

• حس بساوایی: حس بساوایی یا لامسه حسی است که با احساس‌هایی مانند سردی و گرمی، درد، خارش و اعمالی مانند ضربه زدن، زبری و نرمی، سفت بودن و شل بودن و... توصیف می‌شود.

@

پارادوکس یا متناقض‌نما آرایه‌ای معنوی است. این آرایه، تناقضی ظاهری میان دو کلمه متضاد است. دو کلمه که هر یک به شکل جداگانه، متضاد همدیگر هستند ولی وقتی در یک ترکیب قرار می‌گیرند، واحدی را می‌سازند که معنی متفاوتی می‌دهد. درک این ترکیب‌ها برای خوانندگان آن لذتبخش و سبب خیال‌انگیز شدن آن می‌شود.

کنار نام تو لنگر گرفت کشتی عشق

بیا که یاد تو آرامشی است طوفانی

قیصر امین‌پور

آرامشی طوفانی، وضعیتی است که هیچ‌گاه رخ نمی‌دهد؛ طوفان به‌هم‌ریختگی‌ای به همراه دارد که آرامش در آن معنا ندارد ولی در این ترکیب واحد معناداری ساخته شده است.

هرگز وجود حاضر غائب شنیده‌ای؟

من در میان جمع و دلم جای دیگر است.

سعدی

آرایه پارادوکس می‌تواند به شکل‌های مختلفی در نظم و نثر ایجاد شود که عبارتند از؛

1- ترکیب اضافی یا ترکیب وصفی

پناهِ بی‌پناه

2- ترکیب دو اسم یا دو صفت

بیابانِ آباد

3- اسم متناقض به صورت کنایه

تیر را با کمان یار کردن

4- دو اسم که از متعلقات هم سرچشمه می‌گیرند

تو ز روی مهربانی به میان مگر درآیی

که کنند صلح با هم شب ما و روشنایی

کلیم همدانی

5- دو اسم متناقض که با حروف اضافه به هم متصل‌اند

@

لف و نشر چه نوع آرایه‌ای است؟

لف و نشر به آرایه‌های معنوی اختصاص دارد. گاهی در بیت‌ یا متنی، چندین کلمه به صورت مبهم حاضر می‌شوند. در ادامه هم چندین کلمه دیگر فعل یا صفتی را درباره آنها توضیح می‌دهند، در چنین صورتی می‌توانیم بگوییم آرایه لف و نشر ایجاد شده است.

یاد باد آنکه ز چشم خوش و لعل لب تو

نقل مجلس همه بادام و شکر بود مرا

خواجوی کرمانی

اینکه چگونه تشخیص دهیم اصلا بیتی آرایه لف و نشر را دارد یا نه، در ادامه این مقاله خواهیم خواند؛ اما با در نظر گرفتن اینکه این بیت آرایه لف و نشر دارد، آن را بررسی می‌کنیم.

در مصراع اول کلمات چشم و لب را داریم و در مصراع دوم کلمات بادام و شکر را. در ادبیات فارسی برای توضیح برخی کلمات از صفات یا تشبیهات استفاده می‌کنند. در این مثال هم بادام توضیحی برای چشم و شکر توضیحی برای لب است. بنابراین چشم با عنوان لف ۱، لب با عنوان لف ۲ و بادام با عنوان نشر ۱ و شکر با عنوان نشر ۲ شناخته می‌شوند.

انواع لف و نشر

لف‌ و نشر نیز همانند دیگر آرایه‌ها انواعی دارد که به ترتیب قرارگیری لف‌ها و نشرها بستگی دارد. بنابراین می‌توان برای آن دو حالت مرتب و مشوش را در نظر گرفت.

لف و نشر مرتب

اگر ترتیب آمدن لف‌ها با نشر‌ها یکی باشد، لف و نشر مرتب رخ می‌دهد. یعنی ترتیب توضیح کلمات لف پشت سرهم باشد؛ پس:

لف ۱ --> نشر۲

لف ۱ --> نشر۲

منعم مکن از دیدن قد و رخ و چشمش

من انس به سرو و گل و بادام گرفتم

لف ۱: قد --> نشر 1: سرو

لف ۲: رخ --> نشر ۲: گل

لف ۳: چشم --> نشر ۳: بادام

سرو در ادبیات فارسی نماد بلندبالاییست و به قد و قامت نسبت می‌دهند، گل نماد زیبایی است که به رخ نسبت می‌دهند و بادام هم نمادی از چشم‌های درشت و زیباست. در اینجا هم شاعر برای تعریف از یار به ترتیب قد به سرو، رخ به گل و چشم به بادام نسبت داده ‌است. از آنجایی که هر نشر، بنا بر ترتیب لف آورده شده، پس می‌توان گفت این بیت لف و نشر مرتب دارد.

لف و نشر مشوش

اگر ترتیب قرارگرفتن لف و نشرها جابه‌جا شود، لف و نشر مشوش رخ می‌دهد. نوع مشوش این آرایه همواره هنرمندانه‌تر و شاعرانه‌تر است.

در باغ شد از قد و رخ و زلف تو بی‌آب

گلبرگ تری، سرو سهی، سنبل سیرآب

خاقانی

لف ۱: قد --> نشر ۲: سرو سهی

لف ۲: رخ --> نشر ۳: گلبرگ تری

لف ۳: زلف --> نشر ۱: شنبل سیرآب

همان‌طوری که مشاهده کردید، در مصراع اول به ترتیب کلمات قد، رخ و زلف را داریم اما ابتدا گلبرگ (رخ)، و بعد سرو (قد) آمده است و ترتیب لف و نشر مرتب را ندارد. بنابراین در این بیت لف و نشر مشوش وجود دارد.

بید مجنونشعر
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید