دیشب یه خواب عجیب دیدم. یه دنیای رویایی بود، همهچی توش مثل فیلمای علمی تخیلی! داشتم تو خیابونای یه شهر شیشهای قدم میزدم که یهو دیدم یه صف طولانی از آدمها کنار یه ساختمون عجیب وایسادن. با کنجکاوی جلو رفتم و پرسیدم:
اینجا چه خبره؟
یکی از تو صف برگشت و گفت:
دارن قبضهاشونو پرداخت میکنن!
اولش خندیدم. گفتم: توی این شهر مدرن، هنوزم مردم باید تو صف وایسن؟
همون لحظه یه صدای مهربون از پشت سرم گفت:
نه، اونا دایرکت دبیت ندارن!
برگشتم دیدم یه آدم عجیبغریب با کتوشلوار طلایی و لبخند خفن ایستاده. پرسیدم:
تو کی هستی؟
با خونسردی گفت:
من دایرکت دبیت هستم، قهرمان خوابهای این شهر!
شروع کرد برام توضیح دادن. گفت که تو این شهر، هرکسی که باهاش همکاری کنه، دیگه نیازی به صف وایسادن یا استرس پرداخت نداره. قبضها، قسطها، حتی خریدای روزانه رو به محض اینکه وارد سیستمشون میشن، خودش انجام میده. بدون تاخیر، بدون یادآوری.
گفتم:
یعنی اگه من بخوام برای خرید یه بستنی یا حتی پرداخت قسط ماشینم، نیازی نیست کاری کنم؟"
با خنده جواب داد:
دقیقاً! تو فقط از خوابهات لذت ببر، بقیهش با منه.
تو خواب دیدم که همه چی چقدر ساده و راحت شده. آدمها با خیال راحت میخوابیدن و وقتی بیدار میشدن، همه کارهاشون انجام شده بود. وقتی از خواب پریدم، اولین چیزی که به ذهنم رسید این بود:
چرا تو دنیای واقعی هم اینو ندارم؟
بعد یادم افتاد که همین حالا هم دایرکت دبیت تو دنیای واقعی هست! و همون چیزی که تو خواب میدیدم، تو بیداری هم میتونه زندگی رو برامون راحتتر کنه.