ویرگول
ورودثبت نام
bella
bella
خواندن ۴ دقیقه·۱ سال پیش

کلوپ تنبل های از زیرکار دررو!


گاهی اوقات میدونی که باید کاری رو انجام بدی اما انجام نمیدی...

دست خودت هم نیست.

میدونی اگه الان این درس رو نخونی ممکنه چند روزه دیگه رفوزه بشی اگه این ماموریت کاری رو به بهترین نحو به اتمام نرسونی ممکنه اخراج بشی...


گاهی میدونی زندگیت با عدم انجام کاری به فنا میره اما بازم اون لامصب روانجام نمیدی.

خب من یه روش پیدا کردم.

ابداع دستگاه تعهد.

زیاد به کار رفته اونم توسط انسان های خیلی بزرگ که کارای فوق العاده ای کردن.




یکی از این افراد ویکتور هوگوی بزرگواره.

سردبیر یه انتشارات به ویکتور یکسال تمام برای نوشتن یه کتاب وقت میده اما ویکتور تمام وقتش رو صرف مجالس صرف چای و تحلیل کتاب و ادبیات و شعرخوانی و اینجور خوشگذرانی ها سپری میکنه...

تا اینکه در خونه ویکتور به صدا درمیاد و سردبیر پشت در منتظر دریافت کتابه!

هوگو با چرب زبانی مهلت 4 ماهه دیگه ای از سردبیر میگیره و قول میده که کتاب رو بنویسه.

ویکتور اهمالکار ما برای اینکه خودش رو ملزم به انجام این کار بکنه تمومی لباس هاش رو میریزه توی یه صندوق قفلدار و میده به دستیارش تا از خونه همرو بیرون ببره.

ویکتور به مدت 4 ماه به حالت نیمه برهنه درون خونه داشته کتاب مینوشته و به خاطر اینکه لباسی برای بیرون رفتن نداشته تموم 4 ماه رو مجبور بوده از خونه بیرون نیاد.

اینم  عکس خونه ویکتور هوگو...من بودم کل عمرم رو از این خونه بیرون نمیومدم:)
اینم عکس خونه ویکتور هوگو...من بودم کل عمرم رو از این خونه بیرون نمیومدم:)


ویکتور هوگو کتاب گوژ پشت نوتردام رو در کمتر از 4 ماه مینویسه.


کارل یونگ روانپزشک در دوره ای که اختلاف شدیدی با فروید پیدا کرده بود برای نوشتن کتابی درباره ضمیر ناخودآگاه به روستایی دورافتاده از شهر به اسم بولینگن میره و در برجی موسوم به برج بولینگن به دور از تمامی عوامل حواس پرتی کتابش رو به اتمام میرسونه...در اون دوره مخالفت کردن با تفکرات فروید شجاعت زیادی میخواسته و نوشتن کتابی در مخالفت با عقاید فروید نیازمند توجه و کار زیاد بوده که کارل یونگ از این دستگاه تعهد برای انجام کارش استفاده کرده.

برج کارل یونگ
برج کارل یونگ


نیل استیونسون یکی از پیشگامان اصلی صنعت اینترنت هیچ حساب کاربری در فضای مجازی نداده و حتی آدرس ایمیلش رو هم کسی نمیدونه.

اون میگه من وقت زیادی برای هدر دادنش در فضای مجازی ندارم.


خانم جی کی رولینگ برای نوشتن مجموعه ای از کتاب هاش خودش رو توی یکی از اتاق های یه هتل به مدت چد ماه به دور از تمامی پلتفرم های مجازی و عوامل حواسپرتی حبس کرد و بعد از اتمام نوشتن کتابش از اسارت نجات پیدا کرد.


البته به جز همه این افراد نویسنده مشهور کتاب ماجراهای تام سایر مارک تواین هم در اتاقی دور از خونشون مشغول نوشتن کتاب بوده طوری که برای صدا کردنش برای خوردن نهار باید با شیپور بهش خبر میدادن.

اینم اتاق مارک تواین...چه ژستی هم گرفته.
اینم اتاق مارک تواین...چه ژستی هم گرفته.




همه این افراد از ترفندی به اسم دستگاه تعهد استفاده کردن...

باید یه تعهد بدید چیزی که میدونید اگر بهش عمل نکنید بدجوری به ضررتون تموم میشه.

خب حالا ما چجوری میتونیم از دستگاه تعهد استفاده کنیم؟!

چند تا مثال میزنم اما شما خودتون باید براساس زندگی خودتون و چیزهایی که براتون ارزشمندن دستگاه تعهد خودتون رو ابداع کنید.

1_چک پول گرو بزارید.

مثلا به دوستتون مقدار مشخصی پول که اصلا دوست ندارید از دستش بدید رو بسپارید و یا یه چک بنویسید و بهش بگید که اگر به تهعدتون عمل نکردید و کاری که گفتید رو انجام ندادید پول رو برای خودش برداره یا اینکه چک روبرگ کنه:)


2_در صورت عدم انجام کار خودتون رو مجاب کنید که به جاش کار سخت و طاقت فرسایی انجام بدید تا حساب کار دستتون بیاد.

اگر کارتون رو انجام ندادید باید چند روزی رایگان برای دوستتون یا هرفردی کارگری کنید کار خونه انجام بدیدو...


3_میتونید مثل ویکتور هوگو خودتون رو توی خونه حبس کنید.

تموم سایل حواس پرت کن تلوزیون لپ تاب اینترنت موبایل و..رو از خونتون بیرون کنید و بچسبید به کار.به خودتون قول بدید که بیرون نیاید تا زمانی که کارتون رو تموم کنید.


4_چی؟!کارل یونگ؟!بله اونم میشه.

یه راه دیگه این هست که مثل کارل یونگ بار و بندیلتون رو جمع کنید و برید یه جایی دور از تمام عوامل حواس پرتی و به دور از انسان ها:) همونجا بمونید و تمرکز کنید روی کارتون تا زمانی که انجامش بدید.

و..

راهکار های مختلفی رو میتونید در پیش بگیرید البته این دیوونه بازیا برای زمانی به کار میگیره که تنبلیتون بدجوری کار دستتون داده و چاره ای ندارید جز اینکه مجازات سخت براش در نظر بگیرید.




پ.ن: من یه زمانی برای غلبه بر اهمالکاریم به خودم قول دادم که اگر هر واحد برنامه ریزیم رو در طول روز انجام ندم یه سیلی دردناک از پدرم بخورم ??با اینکه برای پدرم سخت بود که اینکار رو بکنه اما ازش قول گرفتم که اینکارو بکنه...خلاصه این اواخر شدت و میزان سیلی ها زیاد شده بود و مثل اینکه پدرم هم بدش نمیومد?

دستگاه تعهد دردناکم رو متوقف کردم اما باعث شد از ترس سیلی خوردن هم که شده کارای مهمم رو انجام بدم.



خب دستگاه تعهد شما چیه؟!

ویکتور هوگونوشتن کتابدستگاه تعهداهمالکاریکارل یونگ
خودت را به دست حوادث و جریانها نسپار چون خدا تو را آفریده است تا به وجود آورنده جریانها باشی نه تسلیم شونده در برابر جریانها. شهید بهشتی
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید