مقدمه
یکی از شاخصهای برتری یک سازمان به سازمان دیگر، نیروی انسانی آن است نیروی انسانی وفادار حاضراست همواره فراتر از ارزشهای سازمانی فعالیت نموده و همین امر عامل مهمی در اثربخشی سازمان و ارتقای بهرهوری میگردد، تعهد سازمانی عموماً بهعنوان خصوصیت مطلوبی هست که باید در میان کارکنان یک سازمان رشد یابد. معمولاً كارمندان داراي تعهد سازماني بالا نسبت به كساني كه تعهد كمتري دارند، عملكرد بهتري دارند. هر سازمان نياز به اعضايي دارد كه وابستگیاش با سازمان بيشتر از قرارداد مبادلهای رسمي باشد. بهعبارتدیگر، سازمانها به افرادي نياز دارند كه به نفع سازمان، فراتر از وظايف مقرر عمل كنند و اين امر بهویژه در مشاغل حساس از اهميت به سزايي برخوردار است. متخصصین براین عقیدهاند که بزرگترین چالش براي مديران کارکنانی يكپارچه نمودن نيازهاي سازمان با نيازهاي فردي اعضاي آن است.البته تعلق زیاد از حد نسبت به خانواده، محیط کار و…آزادی انسان را از بین میبرد و برای او محدودیت ایجاد میکند. مثلاً زمانی که فردی بیشازحد به سازمان دلبسته است، اگر به هر دلیلی دیگر شرایط کار کردن در آن سازمان را نداشته باشد، آسیبهای روانی میبیند. احساس تعلق در حد اعتدال به زندگی انسانها معنا میدهد و سطح رضایت را بالا میبرد، اما اگر کمتر یا بیشتر از حد معمول باشد، آسیبزننده خواهد بود.
تعریف تعلق سازمانی:
تعلق سازمانی یعنی کارمندان، خود را متعلق به سازمان و سازمان را متعلق به خودشان بدانند. افرادی که چنین احساسی دارند برای رشد سازمان تلاش میکنند و رسیدن به اهداف سازمانی جزو ارزشهایشان تلقی میشود؛ درنتیجه از پیشرفتی که حاصل میشود احساس رضایت دارند.
مهمترین مزیت رقابتی در سازمانها، کارکنان برانگیخته، وظیفهشناس، متعهد و متعلق به سازمان است. عوامل متعددی ازجمله: عوامل فردی و سازمانی بهعنوان پیشنیاز تعلق سازمانی در منابع مختلف ذکر شده است.
تفاوت تعهد و تعلق سازمانی چیست؟
تفاوت تعهد و تعلق سازمانی موضوعی است که کمتر کسی به آن میپردازد. این دو مفهوم با یکدیگر در ارتباط هستند؛ کارمندی که به سازمان احساس تعلق دارد، نسبت به وظایفش متعهد است و تلاش میکند آنها را به بهترین شکل انجام دهد.
تفاوت تعهد و تعلق سازمانی به موارد مختلفی برمیگردد. تعلق بیشتر به احساسات و دلبستگی کارمندان بستگی دارد. کارمندان زمانی که سازمانی را دوست دارند و از فعالیت در آن لذت میبرند نسبت به آن احساس تعلق پیدا میکنند. در مقابل تعهد ویژگی است که در ضمیر افراد قرار دارد؛ اگر شما فرد متعهدی باشید، کاری که قبول کردهاید را انجام میدهید، حتی اگر آن را دوست نداشته باشید یا احساس تعلقی نسبت به سازمانی که برایش کار میکنید، نداشته باشید. شما تنها به این دلیل وظایفتان را کامل انجام میدهید که فرد متعهدی هستید.
مزیتهای تعلق سازمانی:
همانطور که در ابتدای مقاله گفتیم، احساس تعلق باید در تعادل باشد تا برای سازمان و کارمندان منفعت داشته باشد؛ افراطوتفریط در این احساس نتیجه معکوس دارد و به کارمندان و سازمان آسیب میرساند. در ادامه به مزیتهای این احساس برای کارمندان اشاره میکنیم.
تمام این مزایا به نفع سازمان هم هستند، زمانی که سازمان کارمندان حرفهای با سطح رضایت شغلی بالا داشته باشد که برای رشد آن تلاش میکنند، سریعتر به اهدافش میرسد.
راههایی که باعث میشود کارکنان دلبسته داشته باشیم عبارتنداز:
● استخدام کارکنانی که از آمادگی بیشتری برای دل سپردن به کار و سازمان برخوردارند. اگر در فرایند استخدام روی شاخصهای رفتاری و ویژگیهای شخصیتی مثل ثبات عاطفی، وجدانی بودن و مسئولیتپذیری و سازگاری تأکید کنیم و بتوانیم افرادی را استخدام کنیم که به دلیل تناسب با کار و وظیفه موردنظر از انگیزههای درونی برای کار کردن برخوردار هستند، بیش از نیمی از راه موفقیت در مسیر در اختیار داشتن کارکنانی پرانرژی و عاشق کار و سازمان را پیمودهایم.
● تعهد و وفاداری کارکنان به کار و سازمان تا حدود زیادی به تناسب شخص و شغل و تناسب شخص و سازمان بستگی دارد. توصیه گوگل به مدیرانش این است که کارکنان را نهفقط برای یک شغل یا واحد سازمانی خاص بلکه برای کل شرکت استخدام نمایید. به این معنی که در زمان استخدام، علاوه بر تناسب فرد با شغل به تناسب او با فرهنگ، ارزشها و فضای عمومی شرکت هم توجه نمایید.
● دلبستگی کارکنان به کار و سازمان به معنای دستیابی به قلبهاست. در فرایند ایجاد، حفظ و تقویت چنین پدیدهای ما بهجای مدیر به رهبر نیاز داریم، کارکنان به شدت تحت تأثیر شخصیت، منش و سبک رفتار سرپرستان مستقیم خود هستند. در این سبک و منش و برخوردهاست که بر سرمایه رضایت و اشتیاق کاری کارکنان میافزاید یا از آن میکاهد.
● دلبسته کردن و دلبسته نگهداشتن کارکنان فقط وظیفه واحد منابع انسانی نیست بلکه وظیفه مشترک همه مدیران و سرپرستان است و باید به یک الزام استراتژیک در سازمان تبدیل شود و در مورد آن باید هدفگذاری و برنامهریزی سالیانه داشت.
● یکی از مهمترین توصیهها به مدیران سازمانها این است که بهطور مستمر نیازهای انگیزشی کارکنان را شناسایی کنید، این نیازها ثابت نمیماند و در مورد همه کارکنان هم کاملاً مشابه و یکسان نیستند.
نتیجهگیری:
روشهای مختلفی برای تقویت تعلق در محل کار وجود دارد که عبارتاند از: ساخت گروههای متحد در سازمان، کارکنان به خاطر تلاشها و دستاوردهای منحصربهفرد خود به خاطر سپرده شوند، از کارکنان خواسته شود تا در جلسات شرکت داشته باشند و از حضور آنها تشکر شود، صادق بودن تمرین شود و به کارکنان فرصت داده شود تا نظرات صادقانه خود را به اشتراک بگذارند، کارکنان تشویق شوند تا برای بهبود و حفظ عملکرد خود، خود واقعیشان را نشان دهند.
منابع: