سردرد (یا سردرد) شایع ترین علامت است، صرف نظر از نوع تومور مغزی. آنها اغلب در صبح ظاهر می شوند، گاهی اوقات با حالت تهوع و/یا استفراغ همراه هستند. آنها به دلیل جرم تومور هستند که ناحیه ای را که در آن قرار دارد فشرده می کند. همانطور که تومور رشد می کند، در واقع می تواند گردش طبیعی مایعی را که مغز در آن حمام می کند (مایع مغزی نخاعی) محدود کند. این منجر به افزایش فشار در جمجمه (یا فشار خون داخل جمجمه) می شود. هنگامی که مایع به میزان قابل توجهی جمع می شود، هیدروسفالی نامیده می شود.
برخی از بیماران نیز تشنج یا تشنج دارند، گاهی اوقات در مراحل اولیه بیماری یا بعد از آن. آنها ممکن است با از دست دادن هوشیاری همراه باشند یا نباشند. آنها اغلب نقطه شروع برای تشخیص هستند.
بیمار همچنین ممکن است نشان دهد:
اختلالات گفتاری، بینایی و شنوایی؛
سرگیجه یا مشکلات تعادل؛
مشکلات حافظه، اختلال در یادگیری یا رفتار؛
فلج جزئی
این علائم مختص تومورهای مغزی نیست و ممکن است به دلیل سایر بیماری های عصبی باشد: آزمایش های تشخیصی به پزشک اجازه می دهد تا قبل از تشخیص تومور مغزی آنها را رد کند.
تشخیص
از آنجایی که علائم خاص نیستند، معاینات متعددی برای تشخیص ضروری است.
معاینه بالینی
پزشک از بیمار سؤال می کند: او سابقه پزشکی، سابقه خانوادگی و علائم بالینی که می تواند باعث ایجاد تومور در سطح مغز مشکوک شود را با او خلاصه می کند. سپس معاینه بالینی را انجام می دهد. عملکردهای فکری، زبان، کیفیت شنوایی، بینایی، لمس، قدرت اندام ها، هماهنگی ژست ها، رفلکس ها، تعادل...
او به طور خاص بر عملکردهای تحت تأثیر علائمی که بیمار احساس می کند اصرار دارد.
تصویرسازی
احتمالاً از دو آزمایش تصویربرداری استفاده می شود:
در قصد اول، یک اسکنر (یا توموگرافی کامپیوتری - TDM). در شناسایی 80 درصد تومورها موثر است. اسکنر میتواند وجود تومور را تأیید کند یا نداشته باشد و در صورت لزوم موقعیت و اندازه آن را مشخص کند. این اسکنر امکان به دست آوردن تصاویری از مغز را با استفاده از اشعه ایکس فراهم میکند. سپس بیمار روی میزی دراز می کشد که در قلب حلقه بزرگی قرار دارد که تابش ساطع می کند. معاینه حدود بیست دقیقه طول می کشد.
تصویربرداری رزونانس مغناطیسی (MRI) میتواند تومورهایی را که در تصاویر CT دیده نمیشوند، شناسایی کند. این معاینه حساس تر است و تمایل دارد به تدریج جایگزین اسکنر در قصد اول شود. تصاویر بهدستآمده همچنین دارای مزیت توصیف بهتر تومور - محل دقیق، اندازه، گسترش احتمالی به سایر ساختارهای سیستم عصبی (مننژ، نخاع و غیره) - و جمعآوری دادههایی هستند که درمانهای موضعی مورد استفاده بعدا را تسهیل میکند. جراحی و/یا رادیوتراپی).
در عمل، فرآیند MRI شبیه به سی تی اسکن است، اما به جای تابش از یک میدان الکترومغناطیسی استفاده می کند.
پونکسیون کمری
گاهی اوقات برای روشن شدن تشخیص باید یک سوراخ کمری انجام شود. این شامل وارد کردن یک سوزن ظریف در قسمت تحتانی ستون فقرات برای نمونه برداری از مایع مغزی نخاعی است که هم نخاع و هم ساختارهای مغزی را حمام می کند. سپس نمونه مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرد تا سلول های توموری را جستجو کند.
بیوپسی
بیوپسی روشی است که تشخیص را با قطعیت تایید می کند. این شامل نمونه برداری از بافت تومور است. این می تواند با استفاده از دو تکنیک انجام شود: استریوتاکسی یا کرانیوتومی.
بیوپسی استریوتاکتیک تکنیکی است که امکان نمونه برداری با دقت میلی متری را فراهم می کند. منطقه نمونه با تصویربرداری شناسایی می شود و مختصات آن در یک فضای هندسی سه بعدی با استفاده از یک قاب استریوتاکسی تعریف می شود. در شروع معاینه، یک قاب تحت بی حسی موضعی بر روی جمجمه ثابت می شود. سپس بیمار تحت معاینه تصویربرداری، توسط اسکنر یا MRI قرار می گیرد. پس از یافتن تومور، مختصات ایجاد شده در چارچوب مرجع قاب استریوتاکسی، نشان دادن محل و زاویه ورود سوزن و همچنین عمق نفوذ آن برای رسیدن به تومور را ممکن میسازد. جراح برای وارد کردن سوزن و نمونه برداری از تومور، برشی چند میلی متری در جعبه جمجمه (ترفیناسیون) ایجاد می کند. سپس نمونه با میکروسکوپ تجزیه و تحلیل می شود.
بیوپسی پس از کرانیوتومی یا "باز" در نظر گرفته می شود