سازمان مجاهدین خلق در 1344 توسط تعدادی از جداشدگان از نهضت آزادی با هدف مبارزه با رژیم پهلوی تاسیس شد. اما در 1350 بنیانگذاران و اکثریت کادر سازمان توسط ساواک دستگیر و اعدام شدند.در آن زمان، رهبری انقلاب مردمی علیه رژیم شاهنشاهی، معتقد به مبارزه سیاسی و تظاهرات غیرمسلحانه علیه حکومت وقت بود، اما اعضای این سازمان اصرار داشتند که باید با تمسک به اسلحه و با اقداماتی از قبیل بمب گذاری و ترور به مقابله با رژیم شاهنشاهی محمدرضا پهلوی رفت
به گروهک منافقین از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی تا به امروز، آسیبها و زیانهای بسیاری را به انقلاب اسلامی و ملت ایران وارد کرده و همیشه به نفع دشمنان ایران دست به اقدامات خرابکارانه از قبیل ترور و نبرد مسلحانه و نیز جاسوسی و فروش اطلاعات زده است.
جاسوسی:
سازمان منافقین قبل از پیروزی انقلاب تیمی تشکیل داده بود به نام نفوذ. مأموریت این گروه و اعضای آن نفوذ و رخنه در مراکز دولتی قبل از انقلاب و آمادهسازی برای رخنه در گروههای انقلابی بود تا در صورت پیروزی مردم و تشکیل حکومت جدید در بدنه آن نفوذ کنند.
جالبتر این است که جز نفر بالادستی و مسئول سازمان هیچ فردی دیگری نمیدانست که این افراد نفوذی هستند؛ یعنی اگر دو نفوذی در یک سازمان وجود داشتند، از مأموریت یکدیگر باخبر نبودند. بخشی از نفوذیهای سازمان
۱- محمدرضا کلاهی
محمدرضا کلاهی، متولد ۱۳۳۸ و یکی از اعضای سازمان منافقین بود که در عملیات تروریستی هفتم تیر ۱۳۶۰ در ساختمان حزب جمهوری اسلامی دست داشت؛ عملیاتی که در آن آیتالله بهشتی و ۷۲ نفر دیگر که از نمایندگان مجلس، وزرا و اعضای این حزب، به شهادت رسیدند.
او که تحت عنوان تکنسین برق وارد حزب جمهوری اسلامی ایران شد، توانست اعتماد اعضای حزب را جلب کند. کلاهی چند روز قبل از انجام عملیات تروریستی در دفتر حزب جمهوری اسلامی با کیفی وارد ساختمان حزب شد که با سایر کیفهایی که در روزهای قبل به همراه داشت، متفاوت بود. او این کیف را که حاوی مواد منفجره بود، در اتاق جلسات اعضای جاسازی کرد و سپس در این عملیات آیتالله بهشتی و ۷۲ نفر از اعضای حزب به شهادت رسیدند.
۲- مسعود کشمیری
مسعود کشمیری متولد ۱۳۲۹ است. او از اعضای مهم و تأثیرگذار در سازمان مجاهدین خلق به شمار میرفت که به عنوان عامل نفوذی و عامل اصلی انفجار در دفتر نخستوزیری جمهوری اسلامی ایران در ۸ شهریور ۱۳۶۰ مشهور است.
«مداخله و جلوگیری از به جریان افتادن و محاکمه عاملان کشتار هفدهم شهریور ۱۳۵۷»، «فراری دادن سرهنگ احسان بنیعامری، رهبر عملیات کودتای نوژه»، «عامل اصلی انفجار در دفتر نخستوزیری جمهوری اسلامی ایران در هشتم شهریور» و «تلاش برای منفجر کردن بمب در منزل امام خمینی(ره) در جماران» ازجمله حوادث و اتفاقاتی هستند که توسط مسعود کشمیری انجام شدهاند.
۳- کاظم افجهای
محمدکاظم افجه هزاری، ملقب به کاظم افجهای، یکی دیگر از اعضای وابسته به سازمان منافقین و متولد تهران و دارای مدرک تحصیلی دیپلم است. افجهای از عاملان ترور محمد کچوئی از اعضای حزب مؤتلفه اسلامی و نخستین رئیس زندان اوین پس از انقلاب اسلامی در تاریخ ۸ تیر ۱۳۶۰ است. همچنین افجهای علاوه بر محمد کچوئی، احمد قدیریان را به علت آگاهسازی افراد وابسته به سازمان منافقین ترور کرد.
۴- عباس زریبافان
عباس زریبافان، مشهور به عباس زریباف، از اعضای بلندپایه سازمان منافقین است که بهعنوان نفوذی برای سازمان منافقین کار میکرد. درواقع او از اعضای کادر مخفی سازمان منافقین بود. نفوذ در سازمان اطلاعات سپاه از مهمترین اقداماتی است که او به نفع سازمان منافقین انجام داد. زریبافان به واسطه نفوذ در اطلاعات سپاه از بسیاری از عملیاتهای سپاه علیه سازمان مجاهدین خبر داشت و پیش از هرگونه انجام عملیات، مختصات و کیفیت آن را در اختیار اعضای سازمان قرار میداد؛ لذا به همین دلیل مانع موفقیت برخی از عملیاتهای سپاه علیه سازمان منافقین میشد.
همچنین یکی دیگر از اقدامات زریبافان که انجام داد، این بود که سازمان منافقین را قبل از حمله سپاه به مخفیگاه ابوالحسن بنیصدر و مسعود رجوی آگاه کرد تا مانع دستگیری این دو شود. در نهایت زریبافان به همراه همسرش در عملیات مرصاد کشته شد.
۵- محمدرضا سعادتی
محمدرضا سعادتی یکی دیگر از چهرههای مطرح و نفوذی سازمان منافقین است. او در روز ۲۴ آبان ۱۳۵۹ به جرم عضویت در سازمان منافقین، جاسوسی برای اتحاد جماهیر شوروی و دست داشتن در ترور شهید محمد کچوئی به اعدام محکوم شد.
فلسفه تشکیل سازمان منافقین، جاسوسی برای بیگانگان و انجام اقدامات ضدامنیتی از قبیل ترور و ایجاد رعب و وحشت در جامعه است
ترورها
اعضای این سازمان که در بدو امر، از تقید به دین و مذهب سخن می گفتند و در میانه راه، با گرایش به "مارکسیسم" عملا صف خود را از مبارزات عمومی مردم مسلمان ایران جدا کردند (نقش "چکش" هنوز در آرم این سازمان وجود دارد) و پس از پیروزی انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۷، بر خلاف رای ۹۸ درصدی مردم به جمهوری اسلامی، به مخالفت با آن پرداختند و البته در این مخالفت، همچنان بر دیدگاه مسلحانه شان اصرار داشتند.
بدین ترتیب و در حالی که ایرانی ها، جشن پیروزی انقلاب شان را گرفته بودند و در حال تشکیل ساختارهای نظام جدید سیاسی بودند، موج ترورها شروع شد
در 30 خرداد 1360 دست به اغتشاشی خونین زدند. ساعاتی بعد مردمِ تهران، آشوبگران را سرکوب و جمعی را دستگیر کردند. از این پس منافقین رسماً دست به اقدامات براندازی و فعالیت های تروریستی زدند و سران و اعضای این گروه تروریسم، در خانه های تیمی مخفی شدند و دهها تن از نقش آفرینان نهضت امام خمینی را در سرتاسر ایران به شهادت رساندند و علاوه بر چهره های سیاسی و مذهبی و مدیـران نظام اسلامی، افـراد زیادی از مردم کوچـه و بازار را نیز به جرم دفاع و پاسداری از انقلابشان در اقدامات تروریستی و انفجار بمب هایی که در اماکن عمومی کار می گذاشتند، ترور کردند. (که آخرین مورد آن قتل فجیع دو کشیش مسیحی و انفجار بمب در روز عاشورا و در جوار ضریح حضرت امام رضا (ع) در مشهد در سال 1373 بود.)
آیت الله خامنه ای روز 6 تیر ماه 1360 بر اثر انفجار بمبی که منافقین در مسجد اباذر تهران کار گذاشته بودند به هنگام سخنرانی مجروح گردید. فردای آن روز فاجعه ای عظیم به وقوع پیوست. انفجار دفتر حزب جمهوری اسلامی ایران با بمبی که یکی از عوامل نفوذی سازمان منافقین کار گذاشته بود سبب شد، 72 تن از کارآمدترین عناصر نظام اسلامی و یاران امام خمینی که در میان آنان رئیس دیوانعالی کشور (دکتر بهشتی)، قرار داشت شهید شوند.
دو ماه بعد در روز 8 شهریور 1360 بمب گذاری در دفتر نخست وزیری توسط این گروه تروریسم و انفجار آن، آقای محمدعلی رجایی چهرۀ محبوب مردم ایران که بعد از عزل بنی صدر از سوی مردم به ریاست جمهوری انتخاب شده بود، را به همراه حجت الاسلام دکتر محمدجواد باهنر [نخست وزیر] به شهادت رساند.
تصمیم سریع و قاطع حضرت امام در انتخاب و نصبِ بلافاصله افراد به جای شهیدانی که در این حوادث از مدیریت نظام گرفته می شدند، در سامان دادن به امور و مأیوس کردن دشمن نقشی بس مؤثر داشت و موجب حیرت محافل خبری و سیاسی جهان بود. اگر ایمان و صلابت اعجاب انگیز امام خمینی و هوشیاری مردم مؤمن ایران نبود هر یک از این وقایع به تنهایی می توانست نظام اسلامی را از پای درآورد. اما در پی هر حادثه ای پیام ها و سخنرانی های تسکین بخش امام خمینی بود که تحمل مصیبت ها را آسان و مردم را بر ادامه راهشان مصمم می ساخت. پس از فاجعـه هفتم تیر 1360 ه. ش و شهادت دهها تن از یاران امام و مسئولین نظام جمهوری اسلامی، سرکردگان گروهک منافقیـن بـه همراه رئیس جمهـور معـزول با لباس و آرایش زنانه و به وسیله عوامل نفوذی در فرودگاه تهران به پاریس گریختند. خلبـان هواپیمای آنـان، خلبان ویـژه و مـورد اعتماد شاه بود که هدایت هواپیمای شاه را در آخرین فرارش از کشور به عهده داشت. از آن پس منافقین فراری در کشورهای دیگر اروپایی و کشور امریکا تحت حمایت دولت های غربی قرار گرفتند
جنگ ایران و عراق
در جریان جنگ عراق با ایران، آنها پایگاه اصلی خویش را طی معامله ای با صدام به عراق منتقل کردند و در تمام دوران جنگ رسماً به عنوان مزدور و جاسوس، امکانات خویش را در اختیار ارتش بعثی گذاردند. کار اصلی آنها جمع آوری اطلاعات از جبهه های ایران به وسیله عوامل نفوذی و دادن اطلاعات مربوط به موشک هایی که به سوی مناطق مسکونی شهرهای ایران پرتاب میشد و بازجویی از اسرای ایرانی و شرکت در عملیات نظامی عراق بود.
تلاش نظامی منافقین برای ورود به ایران در سال 1367 و پس از صلح ایران و عراق، در «عملیات مرصاد» به شدت سرکوب شد و مهاجمین مزدور با به جا گذاشتن بیش از هزار کشته به داخل خاک عراق فرار کردند.
ایرانی ها خوب به یاد دارند که بسیاری از تاسیسات شهری آنها، پس از آن هدف بمباران های هوایی عراق قرار گرفت که اعضای سازمان مجاهدین خلق، اطلاعات و نقشه های این تاسیسات را به بعثی ها می رساندند.
آنها همچنین مسوولیت بازجویی و شکنجه اسرای ایرانی در اردوگاه های صدام را بر عهده داشتند.
در پایان جنگ ایران و عراق در ۲۴ جولای ۱۹۸۸، سازمان مجاهدین، با پشتیبانی لجستیک رژیم صدام، با ۱۲۰ تانک، ۴۰۰ نفربر، ۱۰۰۰ کامیون و خودرو و ...، هزاران نفر از پرسنل مسلح خود را از مرزهای غربی (سرپل ذهاب) وارد ایران کرد. این نیروها با اشغال برخی مناطق مرزی و کشتار مردم آنها تا شهر مرزی "کرند" پیش رفتند و سپس در جاده اسلام آباد- کرند در تله نیروهای ایرانی افتادند و شکست سختی را متحمل شدند به گونه ای که تعداد کشته های نظامیان این سازمان ۲۰۰۰ نفر اعلام شد (خود سازمان به کشته شدن ۱۲۶۴ نفر از پرسنل نظامی اش اعتراف کرد). ایرانی ها این عملیات را "مرصاد" نام نهادند.
این بزرگترین ناکامی این سازمان در عملیات نظامی رودررو بود و بدین علت، بار دیگر آنها، رویه پیشین خود را در پیش گرفتند و به اقدامات تروریستی روی آوردند که از آن جمله می توان به حملات خمپاره ای آنها به مناطق مسکونی و دولتی در تهران و برخی نقاط دیگر اشاره کرد که تعدادی از شهروندان عادی به شهادت رسیدند.
سازمان مجاهدین در عراق و با مساعدت شخص صدام اقدام به تاسیس پادگان بزرگی در نزدیکی بغداد نمود که به شهر اشرف معروف است.
هم اکنون در این پادگان، حدود ۳۴۰۰ نفر از اعضای این سازمان حضور دارند که حدود ۹۰۰ نفرشان زن هستند. (زنان این سازمان مسلح اند و جزو کادر نظامی آن به شمار می روند کما اینکه در عملیات مرصاد، بخش بزرگی از مهاجمان را زنان مسلحی تشکیل می دادند که حتی مسوولیت راهبری تانک ها را نیز بر عهده داشتند.)
پادگان اشرف، محل استقرار سلاح ها ، آموزش ها و تمرینات نظامی اعضای این سازمان است و در قیام مردم جنوب عراق در سال ۱۹۹۱ پادگان اشرف، به عنوان یکی از مراکز عملیاتی اقدام کننده علیه مردم عراق در کنار ارتش و استخبارات رژیم صدام عمل می کرد و به همین دلیل، اکنون دولت عراق، برخی از رهبران این سازمان را به اتهام اقدام جنایتکارانه علیه مردم عراق تحت تعقیب دارد
.