ابوالفضل عبدلی
ابوالفضل عبدلی
خواندن ۴ دقیقه·۲ سال پیش

گردان دژ

گردان ۱۵۱ دژ خرمشهر در سال ۱۳۴۹ شمسی تاسیس شد این گردان شامل ۵ گروهان ۴ گروهان تفنگدار به یک گروهان ارکان می باشد بخشی از پوشش نیروی زمینی ارتش از خط مرزی شلمچه تا طلاییع را به عهده داشت و برای انجام این ماموریت به ۳۲ پاسگاه تقسیم گردید ماموریت این گردان در زمان درگیری انجام عملیات تاخیری و حفظ خطوط مرزی به مدت ۴۸ ساعت بود برای کنترل ماموریت این گردان دو پاسگاه یا دو دژ مرکزی در نظر گرفته شده بود که یکی از آنها در شلمچه و دیگری در کوشک مستقر بود فاصله دژهای ۳۲ گانه از همدیگر سه کیلومتر و استعداد هر دژ ۱۴ نفر نیروی انسانی شامل دو نفر افسر یا درجه‌دار کار ودوازده۱۲ نفر سرباز باز که همگی خدمه تفنگ ۱۰۶ میلی‌متری و سلاح‌های موجود در بودند. سلاح سازمانی هر دو دژ یک قبضه تفنگ ۱۰۶ و یک دستگاه تانک و سلاح سازمانی دژهای مرکزی علاوه بر حداقل دو قبضه تفنگ ۱۰۶ یک دستگاه تانک یک قبضه خمپاره ۸۱ میلی‌متری و یک قبضه خمپاره ۱۲۰ میلی‌متری بود و برای هر دژ یک قبضه تیربار کالیبر ۵۰ میلی‌متری اختصاص داده شده بود.در طول 8 سال دفاع مقدس، شاهد يگان ها و نيروهاي زيادي بوديم كه جانانه در مقابل دشمن ايستادند و حماسه آفريدند. ولي گردان 151 پياده دژ خرمشهر به يقين، اولين يگاني است كه در آغاز جنگ اين حماسه را رقم زد .

گردان دژ از شلمچه تا طلائيه قديم عملا مرزباني 65 كيلومتر از خط مرزي را به عهده داشت. ‌‌‌محل دژ مركزي شلمچه در قبرستان فعلي نزديك به شلمچه است كه عراقي‌ها پس از اشغال آن باقيمانده ساختمان آن را باخاك يكي كرده‌‌اند و امروزه جز تعدادي آجر و مقداري نخاله ساختماني چيزي از آن نمانده است. ‌‌

با آغاز تهاجم نيروهاي عراقي به خاك مقدس ايران همه دژها در مرز، ‌‌‌‌وارد عمل شدند و در نهايت پس از حداكثر 3 روز كليه دژها در مرز سقوط كردند و دژ مركزي كوشك توانست به مدت پنج روز در كوشك و حسينيه و جفير ارتش عراق را به تأخير بيندازد ولي دژ مركزي شلمچه الحق حماسه آفريد و به روايت مدافعين دژ مركزي شلمچه اين دژ تا روز دهم شهريور 59 در مقابل عراقي‌ها ايستادگي كرد كه الحق حماسه مقاومت شلمچه از همين نقطه رقم خورد، ‌‌‌البته در اين مقاومت يگان‌هاي ديگري از نيروي زميني حضور داشتند و در روزهاي آخر حضور تعدادي غيرارتشي براي كمك به پرسنل در شلمچه مشهود است. ‌‌‌پس از هجوم ارتش عراق به دژهاي مرزي عملا سازمان دژهاي مرزي به هم ريخت و تعدادي شهيد و تعدادي اسير و تعدادي مفقود شدند. ‌‌‌مجروحان به بيمارستان‌هاي مختلف انتقال يافتند و از تاريخ دهم شهريور به بعد واژه دژ فقط به پادگان دژ خلاصه مي‌شد. ‌‌

پرسنل پادگان دژ پس از عقب‌نشيني به پل نو بلافاصله در سطح شهر نيز حاضر شده و با عراقي‌هاي متجاوز، ‌‌‌مبارزه مي‌كردند. ‌‌

گردان دژ در طول جنگ بيش از 10 بار باز‌سازي شد و بعضي از پرسنل آن كه از مدافعين خرمشهر بودند در يگان‌هاي ديگر و در مناطق ديگر به فيض شهادت نائل آمدند. ‌‌‌در پايان جنگ، ‌‌‌طبق آمار موجود گردان 151 پياده دژ خرمشهر با 78 نفر شهيد كادري و 207 نفر شهيد وظيفه و 320 نفر اسير و مفقود كارنامه عملياتي هشت سال دفاع مقدس خود را، ‌‌‌به تاريخ تقديم نمود. ‌‌


هر چند مقاومت در دژ خرمشهر به جاي 48 ساعت عملا 48 روز طول كشيد، ‌‌‌اما گردان دژ در 30/7/59 به طور كامل سقوط كرد. ‌‌

اما در تاريخ 1/9/59 سرهنگ زمان‌فر فرماندهي گردان را به عهده گرفت و گردان را خيلي زود آماده عمليات نمود. ‌‌

گردان دژ گردان مقدسي است ‌‌‌و در عمليات 25/2/61 كه به آزادي خرمشهر انجاميد، ‌‌‌در چند عمليات ايذايي شركت نمود و با موفقيت آنها را اجرا كرده و دين خود را به خرمشهر ادا كرده، ‌‌‌زمينه را براي آزادي خرمشهر هموار نمود.

صدام در هفتمین روز جنگ، پیشنهاد آتش بس داد و اعلام کرد در صورتی که دولت ایران شرایط اعلام شده را بپذیرد، ترک مخاصمه

می شود. این اقدام به معنای اعتراف آشکار مهاجم به شکست استراتژی اش در حمله به ایران بود. نبردهای ۷ روز آغازین جنگ در خرمشهر، بستان، رقابیه، عین خوش و دهلران که با واردکردن تلفات سنگینی به دشمن همراه بود، ارتش عراق را حتی از رسیدن به اهداف اولیه خود بازداشت و دشمن مجبور به توقف در مناطق ناخواسته و نامناسب شد.

رژیم بعث عراق که با هدف تصرف سه روزه ایران، رویای فتح قادسیه را در سر می پروراند، ۳۴ روز پشت دروازه های خرمشهر، کابوسی را برای خود رقم زد که تعبیر شوم آن سال ها بعد دامن طراحان این سناریوی پلید را گرفت. نکته قابل تأمل این است که بر خلاف اشتباه تاریخیِ رایج، خرمشهر هرگز سقوط نکرد، بلکه فقط قسمت مهمی از شهر در شمال رود کارون سقوط کرد، ولی زمین خرمشهر در جنوب کارون هیچگاه به قدوم مزدوران بعثی عراق آلوده نشد.

گردان دژدفاع مقدسدژنیروی انسانیاستاد حسنوند
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید