این حادثه در بامداد 8 اوت 1963 رخ داد و به نمادی از شجاعت و البته جنایت سازمانیافته تبدیل شد.
قطار پستی سلطنتی، مبلغ 2.6 میلیون پوند پول نقد (معادل با حدود 50 میلیون پوند یا بیشتر در ارزش امروزی) را از اسکاتلند به لندن منتقل میکرد. این پول، اساساً برای بانکها، تجارتها، و عملیاتهای اقتصادی روزانه در لندن ارسال شده بود.
15 نفر که بعداً به “گروه دزدی بزرگ قطار” شهرت یافتند، ماهها برای این سرقت برنامهریزی کردند. رهبری گروه را مردی به نام بروس رینولدز به عهده داشت. این تیم با دقتی فوقالعاده، مسیر حرکت قطار، امنیت ریلها، و زمانبندی قطار را بررسی کردند. آنها حتی توانستند علائم هشدار دهنده و توقف اضطراری قطار را دستکاری کنند.
در نزدیکی منطقهای به نام “بریدگو گو وور” در باکینگهامشایر، گروه توانستند قطار را متوقف کنند، این کار با نصب یک چراغ قرمز جعلی در مسیر انجام شد. هنگامی که قطار متوقف شد، گروه وارد واگن پستی شدند.
واگنی که پول نقد در آن نگهداری میشد، به خوبی محافظت شده بود، اما اعضای تیم از تجهیزات سنگین و حرفهای برای شکستن درها استفاده کردند. آنها موفق شدند پولها را در مدت کوتاهی تخلیه کرده و به سرعت فرار کنند. در این عملیات، رونی بیگز، یکی از مشهورترین اعضای این گروه، نقش ویژهای داشت.
داراییهای به سرقت رفته شامل صدها بسته پول نقد بود که به شکل اسکناسهای 1 پوندی و 5 پوندی بستهبندی شده بود. حجم پول به قدری زیاد بود که جابهجایی آن زمان زیادی برد، اما گروه با انضباطی مثالزدنی فرار کردند.
این دزدی یک جنجال ملی به پا کرد و تحقیقات گستردهای پس از آن آغاز شد. پلیس بریتانیا توانست ردی از گروه پیدا کند و بیشتر اعضای گروه در طی چند ماه دستگیر شدند.
رونی بیگز، یکی از بازماندگان این عملیات، موفق شد از زندان فرار کند و برای مدت طولانی در برزیل مخفی شود. او به نمادی از موفقیت و زندگی جنایتکارانه تبدیل شد. باقی اعضای گروه نیز برای سالها تحت مجازاتهای سنگین قرار گرفته و زندانی شدند.
اعضای گروه دزدی
15 نفر در این دزدی مشارکت داشتند، هرکدام با مهارتها و مسئولیتهای خاص خود در این عملیات شرکت کردند. برخی از معروفترین اعضای گروه عبارتاند از:
بروس رینولدز:
رهبر گروه و مغز متفکر پشت این دزدی. او ماهها این عملیات را برنامهریزی کرد و همه جزئیات را هماهنگ نمود. بروس پس از این دزدی، چندین سال فراری بود و در سال 1968 دستگیر شد.
رونی بیگز:
یک چهره نمادین در این دزدی که به خاطر فرار جسورانهاش از زندان، بیشتر از دیگران مشهور شد. او پس از فرار، به برزیل گریخت و برای سالها در آنجا زندگی کرد. زندگی او موضوع بسیاری از فیلمها و کتابها شد.
چارلی ویلسون:
او مسئول تقسیم پول پس از دزدی بود. چارلی نیز به زندان رفت، اما در سال 1964 از زندان گریخت و به کانادا فرار کرد. او سالها بعد دوباره دستگیر شد.
روی جیمز:
او یک راننده حرفهای بود که مسئولیت رانندگی وسیله فرار را بر عهده داشت. او بعدها به زندگی آرامی بازگشت و در مورد دزدی مصاحبههای زیادی انجام داد.
جان ویلیام ویلیز (بیل بوئل):
مهندس گروه که به خاطر تخصصش در سیستمهای راهآهن، توانست کمک بزرگی در متوقف کردن قطار و ورود به واگن کند.
پس از بارگیری پول به خودروهای خود، اعضای گروه به یک مزرعه متروکه به نام “لدرسلاید فارم” (Leather Slade Farm) گریختند. آنها در این مزرعه میخواستند برای چندین روز پنهان بمانند تا اوضاع آرام شود و توجه پلیس از آنها دور شود. یکی از اشتباهات بزرگ آنها این بود که شواهد زیادی در محل برجای گذاشتند، از جمله اثر انگشت که بعدها کلید شناسایی آنان شد.
در نهایت توانست اعضای گروه را یکی پس از دیگری شناسایی و دستگیر کند. این عملیات ماهها طول کشید و بسیاری از آنها در کشورهای دیگر بازداشت شدند.
بروس رینولدز: در سال 1968 در کانادا بازداشت شد. رونی بیگز: او موفق شد از زندان فوریه 1965 فرار کند و به برزیل برود. با این حال، بعداً در سال 2001 به بریتانیا بازگشت و خود را معرفی کرد. چارلی ویلسون: پلیس او را در فرانسه پیدا کرد و بازداشت کرد.
تقریباً تمامی اعضای گروه زندانهای طولانی (تا 30 سال) دریافت کردند.
بزرگترین اشتباه آنها این بود که در محل لدرسلاید فارم، شواهد زیادی بهجا گذاشتند.
اثر انگشت اعضا بر روی ظروف، بشقابها و حتی تجهیزات حمل پول، عامل اصلی شناسایی آنها شد. علاوه بر این، برخی اعضای گروه پس از دریافت سهم خود، رفتارهای مشکوکی داشتند و توجه پلیس را جلب کردند.
رونی بیگز: یکی از مشهورترین اعضا، سالها در برزیل زندگی کرد و با افتخار در مورد این دزدی صحبت میکرد. او بعدها به بریتانیا بازگشت و در سال 2013 درگذشت. بروس رینولدز: پس از آزادی از زندان، کتابی در مورد دزدی نوشت و زندگی آرامی داشت. چارلی ویلسون: در سال 1990 در اسپانیا ترور شد.