شبی زمستانی سال ۱۹۷۷ در جنوبغرب بریتانیا، برای روستای کوچک والکرس آغاز روایتی شد که، تا به امروز، هیچ پاسخی قطعی برای آن ارائه نشده است؛ پدیدهای که در حافظه جمعی محلی به نام «شب صداها» مانده است.
نخستین زمزمهها از خانهای قدیمی شروع شد که ساکنانش نیمهشب، صدایی شبیه به نجوا یا موسیقی بسیار دوردست را تجربه کردند.
در کمتر از یک هفته، گزارشهای مشابه از دهها خانه دیگر هم رسید: صدایی بین زمزمه، وزش باد، جملات ناتمام، گویی زبانی ناشناس در فضا پخش میشود یا موسیقی محوی که فقط شبها در بیرون خانه مشخص است و داخل ساختمان محو میشود.
به سرعت موضوع به گوش BBC و شهرداری منطقه رسید. یک تیم فنی از شبکه BBC South West به همراه خبرنگار و تجهیزات ضبط حرفهای وارد منطقه شد؛ ضبطهای بعملآمده در زمستان همان سال، هیچ صدای قابل تشخیصی را ثبت نکرد – جز «نویز» خام یا صدای پای مردم محلی.
برخی ساکنان اما همچنان ادعا داشتند شبهایی صدای خاص شنیده میشود؛ تا جایی که اصطلاح «آواز شب» (Night Voices) بین مردم جا افتاد.
در بایگانی دیجیتال BBC (برنامههای ۱۹۷۷ و گزارش تکمیلی در سال ۱۹۸۱)، به صورت کوتاه به ماجرا اشاره شده اما هیچ سند صوتی یا مستند منبعیابیشده از خود واقعه وجود ندارد.
Phantom Sounds and Mass Auditory Illusions, J. Psych. History, 1981این مقاله به شباهت میان اسطورههای صوتی، ادراک جمعی و پدیدههای صوتی غیرقابل ردیابی (مانند Night Voices) پرداخته است.
یادداشت انجمن تاریخ شفاهی والکرس (Whalecress Historical Society, 2020):خاطرات ۳ تن از سالمندان روستا درباره تجربه شنیدن زمزمههای شبانه، ثبت شده است. برخی روایات ذکر میکند که در بعضی شبها، صدایی شبیه سرودهای مذهبی قرون وسطایی یا مکالمه انگلیسی-ساکسونی شنیده میشده است.
پوشش رسانهای ثانویه و مشابهات اروپایی
Sunday Times, 18 March 1982: صفحه جامعهمقالهای با تیتر «Whispers in the Wind» که ضمن بازتاب روایتهای محلی، به نقل از چند کارشناس دانشگاهی، فرضیههای فیزیکی و روانی مختلف را مرور میکند.
مجله Fortean Times (شماره 69, 1983): پرونده اختصـاصی درباره «Phantom Sounds in Rural England» که والکرس در کنار دو روستای دیگر انگلستان با پدیده مشابه مطرح میشود.
فرضیهها و تبیینهای علمی، روانی و اجتماعی:
ادراک، آسیبپذیری در برابر تلقین جمعی یا استرس روانی پس از شوک اجتماعی یا شایعه.
برخی ژئوفیزیکدانان احتمال دادهاند که تغییرات ناگهانی رطوبت خاک و هوا در مناطق روستایی سبب بازتاب صوتی غیرمنتظره از منابع دور (ایستگاههای رادیویی، قطار، بزرگراه) میشود.
برخی کارشناسان ارتباطات پیشنهاد دادهاند اختلال فرکانسها یا عبور طوفانهای مغناطیسی کوتاهمدت در جو میتواند حس صوت بیمنبع ایجاد کند.
ساکنان، بخشی از این پدیده را با ارواح، اشباح، یا «یادوارههای صدای مهاجران باستان» پیوند دادهاند. در یک روایت، گفتهشده این صداها متعلق به راهبان از دست رفتهای است که در قرون وسطی گم شدهاند.
سند تاریخی و ضبط صوتی رسمی از رخداد وجود ندارد؛ اما گزارش مطبوعاتی، دادههای BBC، مصاحبههای شفاهی و آرشیو محلی همگی واقعیت تجربه جمعی را تأیید میکنند.
در اغلب پژوهشها، مانند مقاله JPH 1981، اشاره شده که پدیدههایی از این جنس اغلب به علتهای ناشناخته محیطی، خطای ادراک، استرس جمعی یا ترکیب چند عامل رخ میدهد. به صورت مشخص هیچ توضیح بنیادی، همگرا و پذیرفتهشده، چه علمی و چه ماوراءالطبیعه وجود ندارد.
«شب صداها» در والکرس، نمونه منحصربهفردی از همزمانی شایعه، استرس، کنجکاوی جمعی و تأثیر محیط بر ادراک حسی است. این پرونده نه صرفاً یک افسانه، بلکه تجربهای جمعی است؛ جایی میان علم و اسطوره، بین خاطره و واقعیت.
