آیا تا به حال وسوسه شده اید که برای فرزندتان بهانه بیاورید؟ من هستم. در اینجا نحوه بازی یک بار آمده است:
در را که باز کردم نفس عمیقی کشیدم. همسایه من توضیح داد که چگونه پسرم با پسران دیگر مشکل ایجاد کرده و به بزرگسالی که آنها را تماشا می کند (همسر همسایه ام) بی احترامی کرده است. به فرزندم نگاه کردم که صورتش از خشم و خجالت جاری بود. من به اعتراف آن افتخار نمی کنم، اما احساس دفاعی کردم.
او خوب نخوابیده است، بنابراین واقعا خسته است. و آن پسرها در تمام هفته همدیگر را تحریک می کردند!» بهانه ها انباشته شد. اینکه بزرگسالان دیگر به اشتباهات فرزندانمان اشاره کنند آزاردهنده است و طبیعی است که بخواهیم از آنها دفاع کنیم. اما در اینجا 4 دلیل وجود دارد که باید از بهانه جویی برای کودک خود دست بردارید.
فرصت پشیمانی کامل آنها را می دزدد.
وقتی کسی میگوید: «متاسفم، اما...» با انداختن بخشی از تقصیر به گردن شخص یا چیز دیگری، پشیمانی را کاهش میدهد. به همین ترتیب، وقتی فرزندم می شنود که من برای او بهانه می آورم، تأثیرات کامل پشیمانی از آن رفتار را نمی توان درک کرد. بنابراین، رشد کامل نیز نمی تواند.
این یک تصور یا نمای نادرست را حفظ می کند.
ما اغلب این تصور را داریم که مردم یا خوب هستند یا بد. ما می ترسیم که بچه هایمان به عنوان بچه های بد دیده شوند یا به ما به عنوان والدین بد نگاه شوند. بنابراین ما سعی می کنیم این نمای "بچه خوب/والدین خوب" را حفظ کنیم. حقیقت این است که مردم گاهی اوقات انتخاب های بدی می کنند. هیچ بچه کامل یا والدین کاملی وجود ندارد.
می تواند احساسات منفی را از بین ببرد.
بهانه دادن بهانه برای رفتار کودک باعث ایجاد خشم و تلخی و گاهی اوقات نگرانی و خستگی نیز می شود. ممکن است فرد آزرده از شنیدن بهانه ها خسته شود و باعث رشد این احساسات شود. و نگرانی می تواند در دل شما ایجاد شود، زیرا از رویارویی مستقیم با فرزندتان در مورد این رفتار اشتباه خودداری می کنید. بطری کردن چیزها هرگز به خوبی ختم نمی شود، و وقتی از بهانه تراشی برای فرزندتان دست بردارید، اجازه می دهید حقیقت آشکار شود.
این می تواند یک فرد بالغ را ایجاد کند که سرزنش می کند.
شما نوع بزرگسالان را می شناسید – آنهایی که هرگز نمی توانند با فروتنی سرزنش یک اشتباه را بپذیرند. آنها همیشه آن را به شخص یا چیز دیگری منتقل می کنند. آیا این همان بزرگسالی است که می خواهید فرزندتان تبدیل شود؟
بعد از من تکرار کنید: "انتخاب های فرزندم انتخاب های من نیستند." حالا دوباره بگو و هر بار که احساس میکنید حالت دفاعی دارید یا مجبور به بهانهجویی برای فرزندتان هستید، آن را بگویید. زیرا ما فراموش می کنیم که حتی اگر در حال تربیت این انسان های کوچک هستیم، نمی توانیم انتخاب های آنها را کنترل کنیم. و گاهی اوقات انتخاب های اشتباه بهترین معلمان فرزند ما می شوند.