ویرگول
ورودثبت نام
Maryam
Maryamدانشجوی ریاضی
Maryam
Maryam
خواندن ۲ دقیقه·۲ روز پیش

ادامه مسیر

اواسط مهرماه امسال اومد و نتایج اعلام شدن(((: یادمه وقتی که نتیجه رو دیدم از خوشحالی فقط جیغ می زدم.چون یه مقداری رتبه ام لب مرز بود و می ترسیدم.با استرس صفحه رو باز کردم و نتیجه اومد:ریاضیات و‌کاربردها دانشگاه تهران. همون چیزی که یک سال درباره اش رویا می بافتم.اما باید محل کارم رو هم برای ادامه راضی می کردم.به هردری و به هرمسئولی توی شهرمون خودم رو گره زدم....تهش هم بهم گفتن که یه نامه بهت می دیم و برو از دانشگاه مرخصی بگیر....منم نمی خواستم امیدم رو از دست بدم. از این جهت رفتم ثبت نام رو انجام بدم.دوست نداشتم یه سال از برنامه عقب بمونم .به همین جهت با استادا صحبت کردم که راضی بشن و اجازه بدن که بتونم خودخوان بخونم و‌ اگه نتونستم بعضی کلاسا رو نیام به خاطر شغلم.یادمه برای معتقد کردن یه استادی بهشون گفتم من اینجا اومدم که بالاخره بتونم طعم ریاضی واقعی رو بچشم....ادعای بزرگی که حس می کنم برای من مقداری بزرگ بود.....این وسط همه میگفتن که باید شهر خودت ادامه می دادی و اذیت نمی کردی خودت رو.روز ثبتنام با خاله ام رفتیم که با استادا حرف بزنیم و‌خاله ام شروع کرد به توضیح دادن و به استاد می گفت من انگیزه و شوقش رو دیدم.مطمئنم خودش رو می رسونه.....و یادمه استاد گفتن فاصله کارشناسی ریاضی با ارشد ریاضی

شبیه یه دره عمیقه.....این رو هم گفتن که مشکلی با خودخوان پیش بردن درس ندارن......الان که ۶ هفته مونده به آخر ترم

دارم از خودم می پرسم که واقعا چقدر دووم میارم؟به این فکر می کنم که این موضوع دو حالت داره....

می تونم در برابر شرایط تسلیم بشم و به درس خوندن فکر نکنم.....

حالت دیگه اینکه تلاشم رو چندین برابر بکنم و نتیجه مطلوب پیش بره ......

و اگه شد اونوقت می رسم به اون نقطه خودباوری ....که می تونم یه کار سخت رو پیش ببرم و نتیجه بگیرم......امیدوارم که خدا من رو از این شرایط سخت نجات بده......

این مسیر هنوز هم ادامه داره.

امیدوارم که خدا من رو از این شرایط سخت نجات بده......

دانشگاه تهران
۱
۰
Maryam
Maryam
دانشجوی ریاضی
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید