گاهی پیش میاد که بقیه رو با متری که برای فضای متریک زندگی خودمون تعریف کردیم ،قضاوت میکنیم.....درصورتی که هر انسانی یه فضای جداگونه با اشیاء و اجزای متمایز از بقیه ان ...ممکنه که ما در همسایگی بعضی از نقاط با هم اشتراک هایی داشته باشیم ....اما دلیل نمی شه که یک قانون کلی برای همه قائل بشیم و انتظار داشته باشیم که هر قانونی که برای خودمون پذیرفتیم توی فضای زندگی های بقیه
یه متر باشه .....صد البته که متمایز بودن این مترها دلیل بر برتری هیچ کدوم نمی شه.....این جا برتری هیچ معنای خاصی نمی ده....چون فضاها متمایزند.....ممکنه متری رو داشته باشیم که برای فضای خودمون بهترین گزینه باشه....برای اینکه فاصله ی هردونقطه از فضای وجودمون رو تا حد امکان به کمترین مقدار برسونه و وحدت وجودمون رو حس کنیم .....اما مقایسه ی دو تا فضای مجزا کار معقولی نیست.....چون که ویژگی فضاها متمایزن.....در نتیجه راه و روش و متر اون ها هم فرق می کنه.....شاید هر چه که بیشتر به نقاط درونی خودمون توجه کنیم و اون ها رو اولویت قرار بدیم
و نقاط مرزی رو حفظ کنیم کمتر به فکر ایراد گرفتن از فضاهای دیگه میوفتیم....
فضاهایی که هرکدوم شرایط و ساختار متفاوتی دارن
چیزی که ما با مترهای خودمون قابل به درکشون نیستیم.