امانتی بیبی توم آره دست اون
چشا از اشک گذشته رسیده به خون
دوست دارم هنوز بیبی بدجوری
چی میشد اگه الان مال من بودی
رفتی شدم تنها بی تو
نمیخوام بزنم دیگه حتی غُر بیخود
دوباره من موندم با قلم وکاغذ
جز چندتا عکست چیزی نمونده واسم
دوباره منو شب و تنهایی
آخ چی میشد اگه الان کنارهم بودیم
خسته شدم راستشو بخوای
بیبی منم از این خیال پردازی
بیا برگرد ؛ نشو دیگه سردرد
بشو توم بیبی واسه زخمام مرحم
تویی همدرد ؛ تویی همدم
بیبی ببین اصلا تویی کل وجودم
آدما همشون جز تو دروغن
منم واسه رسیدن به تو میگذرم از غرورم
میرسه یه روز بخوای برگردی پیشم
از دوست داشتنت منم دست نمیکشم
هزار بار بهت گفتم نرو
رفتی خراب کردی تو حال منو
بدون تو بیبی یه موجود بی حسم
فقطم دارم واسه تو مینویسم
رفتی شدم تنها بی تو
نمیخوام بزنم حتی غُر بیخود
دوباره من موندم با قلم و کاغذ
جز چندتا عکست چیزی نمونده واسم
دوباره منو شبو تنهایی
آخ چی میشد اگه الان کنارهم بودیم
خسته شدم راستشو بخوای بیبی منم از این خیال پردازی
امانت؛ تنها وسیله نیست هرچیزی که در فکر بگنجد امانتی است برای انسانها حتی چشمان زیبای تو امانتی است در قمر صورتت و من چه امانتدار دوری هستم دراین نزدیکی
در این نزدیکی
نیستی تنگ شده دلم واست
نمونده جز اومدن تو امیدی واسم
هرچی عشقو حاله خوبه برا تو
هرچی دلتنگی و افسردگی برا من
زودی بیا منو از این حال درارم
تکو تنها بدون تو بی قرارم
شدی دلیل تو واسهی خوندن
هنوزم رو چشای نازتو قفلم
امانتی بیبی توم آره دست اون
چشا از اشک گذشته رسیده به خون دوست دارم هنوز بدجوری
چی میشد اگه الان مال من بودی رفتی شدم تنها بی تو
نمیخوام بزنم حتی غُر بیخود
دوباره من موندم با قلم و کاغذ
جز چندتا عکست چیزی نمونده واسم
تو هستی تنها دلخوشیم
بیبی الان نیستی ؛ بگو کوشی
خستم از همچی حتی از گوشیم
بیا اصلا از بقیه آدما دور شیم
بگو بینم الان آرومه شبات
من که داره موج میزنه بغض توی صدام
بیبی بدون هواتو دارم
هنوزم توی گوشیم تکساتو دارم
(راستی امانت خیلی وقتا عاشقانه نیست اوووم باید خیلی بهش فکر کرد ؛ هوم؟)