ترم آخر ارشد رو تموم کردم
از کارشناسی وارد یه دانشگاه خوب قدیمی شدم بعد رفتم ارشد با استعداد درخشان و الان ترم آخر رو به نظر با موفقیت گذروندم و باید عنوان پایانامه رو بدم اغلب همکلاسی هام عنوانشون تایید شده ولی من به دلیل افکار و ویژگی های حوصله سر بر و دروغ های پی در پی ایی که به خوردم و به دیگران میگفتم هنوز این کار رو نکردم فقط سه روز از آخرین امتحان سخت گذشته، قرار بود استراحت کنم ولی دقیقه به دقیقه به اون عنوان فکر کردم و همون طور که توی مطالب قبلی نوشتم ( وی طوری مینویسد که انگار خواننده ایی دارد و میخواهد مطالب قبلی را به آن ها یاد آوری کند ولی هه هه هه ) آره میگفتم همون طور که قبلا اشاره کردم مغز بنده چند وقتیه که از درد و رنج های بدون سود حمایت میکنه بنابر این استراحت فیزیکی به همراه درد روحی داشتم
اما الان وقتی به گذشته فکر میکنم به همه کارهایی که کردم و یا نکردم یه سوال توی ذهنم هست که البته بذرش توسط یکی از دوستان بیش از حد همه چی دون در مغز من کاشته شده و اون اینه که آیا تا حالا من به خودم تبریک گفتم ؟
یا جشن گرفتم ؟
نه من کنکور قبول شدم و به خودم گفتم میتونستی یه رشته بهتر بیاری رفتم دانشگاه و ترم اول درحالی که شاگرد اول کلاس شدم (انگار دارم درمورد کلاس اول دبستان حرف میزنم) به دوستام نگاه کردم که ساز میزنن و ورزش میکنن و انگار همه چی درس خوندن نبود و من نباید همه چی رو ول میکردم اما بعد تمرین توی رشته ایی هستم رو ول کردم به حال خودم غصه خوردم ( کار بدیه این کار رو نکنین) و بعد پایانامه دادم و وقتی استعداد درخشان قبول شدم به جای تبریک به خودم مغز احمقم گفت شاید یه اشتباهی شده و بعد یه دفاع جانانه به جای جشن گرفتن تو راه برگشتن گریه کردم و الان ....
من گاردم روی بالا نگه داشتم
تا عقب نیوفتم
تا بهترین باشم
تا موفق باشم
اما به نظر هیچ وقت هیچ کدوم این ها رو احساس یا تجربه نکردم همیشه موضوع این بوده که بعدش چی و بعدش چی و بعدش.
پس میشه گفت اگه این برگ یه یادگاری به خودته با توجه به این که فکر نکنم کسی بخونتش اون گارد لعنتی رو پایین بیار و یه چیزی هر چیزی به غیر از غم یا کمبود رو احساس کن. لعنت بهت الان تایم اوته میدونم همین الان که داری اینا رو مینویسی افکارت میگن که به اندازه کافی استراحت کردی یا تو تنبلی، میدونم احساس میکنی دیر میشه همه رفتن و تو موندی ولی واسه یه لحظه نفس بکش لعنت به همه چی فقط یه لحظه گاردت رو پایین بیار.