شاید بارها شنیدهاید همه ما در روز ۲۴ ساعت داریم و نحوه استفاده از هر دقیقه تفاوتها را ایجاد میکند. با این حال، با وجود آگاهی از فضایل و مزایای بهرهوری، اکثر ما، اگر نه همهمان، مرتکب هدر دادن وقت میشویم.
رسانههای اجتماعی، تعلل، انجام چند کار همزمان، و تمرکز بر اولویتهای نادرست، فقط چند نمونه از روشهایی هستند که ما آگاهانه یا ناخودآگاه وقت خود را تلف میکنیم. اما نکته جالب اینجاست که ما ترجیح میدهیم کاری انجام دهیم تا اینکه هیچ کاری نکنیم.
قبل از اینکه به دلیل علمی پشت تلف کردن وقت بپردازیم، باید ابتدا ببینیم چرا اساساً کاری انجام میدهیم.
گرچه تصور میکنیم برای آخر هفتهها مشتاقیم تا سریال مورد علاقهمان را تماشا کنیم، روی مبل لم بدهیم، و "کاملاً هیچ کاری انجام ندهیم"، علم نشان میدهد که در واقع ما از بیکار بودن خوشمان نمیآید.
در یک آزمایش، شرکتکنندگان باید ۱۵ دقیقه در یک اتاق خالی منتظر میماندند، بدون هیچ وسیلهای جز یک دکمه که با فشردن آن، یک شوک الکتریکی کوچک دریافت میکردند. جالب اینکه اکثر افراد ترجیح دادند به خودشان شوک وارد کنند تا اینکه بدون تحریک منتظر بمانند.
این آزمایش نشان داد که افراد ترجیح میدهند هر نوع فعالیتی را انجام دهند تا کاملاً بیحرکت باشند. با این حال، مطالعهای دیگر نشان داد که در حالی که فعالیت حداقلی ترجیح داده میشود، افراد بدون داشتن بهانهای برای مشغول شدن، به راحتی وارد فعالیت نمیشوند.
در آزمایشی دیگر، ۹۸ دانشجو باید چندین پرسشنامه را پر میکردند و در طی آزمایش نمیتوانستند کار دیگری انجام دهند. بعد از اتمام اولین پرسشنامه، به آنها گفته شد که پرسشنامه دوم تا ۱۵ دقیقه دیگر آماده نمیشود. در این مدت، باید پرسشنامههای پر شده را به یکی از دو مکان تعیین شده تحویل میدادند: یکی نزدیک و دیگری دورتر.
گروهی از شرکتکنندگان به عنوان پاداش، میتوانستند شکلات شیری یا تلخ در هر دو محل تحویل بگیرند. با اینکه هیچ تفاوتی بین جوایز در دو محل وجود نداشت، بیشتر افراد ترجیح دادند به مکان دورتر بروند، که نشان میدهد افراد حتی برای دلایل بیاهمیت، به راحتی برای پر کردن وقت خود اقدام میکنند.
این یافتهها نشان میدهند که افراد تنها برای اهداف بزرگ مشغول نمیشوند، بلکه برای دلایل سادهتر نیز وارد عمل میشوند.
واژه تعلل (procrastination) از واژه لاتین procrastinare وام گرفته شده و به معنای "به تعویق انداختن تا فردا" است. اما ریشه عمیقتر آن در کلمه یونانی akrasia است که به معنای "انجام دادن کاری برخلاف قضاوت بهتر خود" است.
پروفسور پیرز استیل از دانشگاه کلگری، تعلل را نوعی آسیب به خود میداند، که بخشی از دلیل احساس بدی است که هنگام تعلل پیدا میکنید. شما میدانید که این کار به ضرر شماست، اما باز هم آن را انجام میدهید.
احساسات مرتبط با وظیفه باعث این تعلل میشود. شاید کاری خستهکننده، چالشبرانگیز، یا خیلی دشوار به نظر برسد. یا ممکن است احساس کنید توانایی انجام آن را ندارید. این احساسات منفی باعث میشوند تا به جای انجام وظیفه، به کاری دیگر بپردازید که این احساسات را تحریک نمیکند.
دکتر تیم پیچیل، این رفتار را "مشکل تنظیم احساسات" مینامد. افراد برای فرار از احساسات منفی لحظهای، اهداف بلندمدت را قربانی میکنند.
یکی از دلایل سختی رفع تعلل، با وجود آگاهی از عواقب آن، این است که مغز شما به نیازهای کوتاهمدت اولویت میدهد. تحقیقات نشان میدهد که شما آینده خود را مانند یک غریبه تصور میکنید. بنابراین، مغز تأخیر در انجام یک کار را بهعنوان مشکلی برای دیگران میبیند.
علاوه بر این، مغز هر وظیفه استرسزا را بهعنوان تهدید تشخیص میدهد و اجتناب از تعلل برخلاف غریزه زیستی برای حذف تهدید عمل میکند.
هدر دادن وقت مسئلهای منطقی نیست، بلکه ریشه در احساسات دارد. برای تغییر این رفتار، باید مهربانی و درک بیشتری به خود نشان دهید. با شناخت این موضوع، به جای سرزنش خود، راههای عملی برای غلبه بر آن را امتحان کنید.