دلتنگتم
دلتنگ خندیدنت،
دلتنگ صحبت کردنت،
دلتنگ نصیحت کردنت،
دلتنگ بوسیدنت،
حاضرم تمام دار و ندارمو برای یک لحظه دیدنت بدم
ای کاش این یک کابوس بود ، ای کاش یک روز بیدار می شدم و تو رو میدیدم که توی آشپزخانه مثل همیشه مشغول صبحانه درست کردنی ، بعد بهت میگفتم: مگه از پیشمون نرفته بودی؟
تو هم بگی: برم ؟ چطوری میتونم بچه ها و نوه هامو تنها بزارم؟
اما میدونم این اتفاق هیچوقت نمیفته
هر سال همین موقع ها ، سفره هفت سین پهن کرده بودی و همه ی بچه ها و نوه هات مهمون خونت بودن
اما امسال....امسال...امسال اولین سالی ست که پیشمون نیستی
خیلی دلم واست تنگ شده، هر جا که هستی امیدوارم خوشحال باشی
مادربزرگ عزیزم سال نوت مبارک ???