صاحبخونه ای داشتم قاضی بازنشسته بود و تو پروفایلش نوشته بود هیچی بهتر ازاین نیست که دادخواه مظلومان باشی ،چن وقتی از اجاره ام نگذشت که یه شب زنگ زد و گفت اون جای پارک که دوواحد قبلا پارک میکردین حالا باید سه تا همسایه پارک کنن ،شوکه شده بودم مگه داریم خلاصه دوسه ماه یا من جا نمیشدم یا دو تای دیگه چن بارگفتیم جناب قاضی بیا خودت ماشین مارو پارک کن فرمودن من نوکر شما نیستم فقط بدانید باید سه تا اونجا جا کنین خودتون….زنی رومی شناسم سالهاست درگیر کارهای قانونی با همسر روشنفکر دانشگاه علموصنعتی شه و اخرش فعلا نتونسته حقشو بگیره ،،و مادری که هیچ حقی نداره تو سیستم آموزشی وقانونی نداره و….و …و…وباز هم و …دختری که بسیار موجه سر هیچی کشته شد وهمه اومدن گفتن خودش مرد میخاست مقاومت نکنه ،،اصلا مشکل از خودشو .
دارم فک میکنم هر کدوم از ما داریم متد جمهوری اسلامی رو در ابعاد ریز و درشت و هر جا که بتونیم اجرا می کنیم و …دودسته شدیم یا زور می گیم یا مثل من بعد چنماه پارک کردن توکوچه و راه حلهای دیگه از اون خونه دارم جمع میکنم برم و البته این وسط مسط ها بی تفاوت ها همکمنیستن که به مرور به جمع قربانیان میپوندند ….نمیدونم جمع کنم برم یا یه ملافه سفید بکشم روم و کوچ کنم از این دیار غریب و سخت