شاید در سینمای آن ور آب که گنگستر ها معمولا کتشلوار پوش بودند و سیگاری، سیگار چیز غیر معمولی برا بیننده نبود، اما در سینمای ما که گنگستر وجود نداشت و همه لات یا داش مشتی بودند این چیز ها بین آنها رواج نداشت، ما آن لات های قدیمی را با معرفت و غیرت می شناختیم و نه چیز دیگری! اما اکنون سینما و مهم تر نمایش خانگی به سمت دیگری رفته است، در سینما که کمی محدودیت وجود دارد نویسنده فقط به بعضی کاراکتر ها سیگار می دهد با این وجود ساترا حسلسیت زیادی نشان نمی دهد. اما در نمایش خانگی موضوع کاملا فرق می کند، حدود 10سالی میشود که شبکه های نمایش خانگی به خوبی جایگزین تلویزیون وسینما شده اند، و حدود3سالی هم میشود که مردم با رواج کرونا مجبور به خانه نشینی شده اند و سینما را ازیاد برده اند. نمایش خانگی که دید مردم طرفدار آن هستند سعی به متنوع سازی ژانر ها و سعی بر آزاد سازی فضا کرد، که تا حدودی هم موفق بود. با هیچ گاه صحنه علنی از لخت شدن یک بازیگر در استخر یا نشان دادن مصرف علنی مواد مخدر را در هیچ جای سینما نمیدیدیم. همانطور که شبکه های پخش عوض شد به مرور کاراکتر ها هم عوض شدند و آن لات با معرفتی که در کوچه و خیابان بزرگ شده جایش را به آن گنگستر های لوس سیگاری داده است. با وجود ساخت سریال های متنوع در شبکه نمایش خانگی، کم کم شخصیت های جدیدی مثل، مالک درزخم کاری ویا نعیم پوست شیر در دل مردم جا شده اند و سیگار کشیدن جذاب آنها هم تبدیل به یک تیپ شد. با این وجود من این حرکت را تحسین نمی کنم چون فقط نشان دهنده ی ضعف نویسنده در ارائه شخصیت است.