LSJ
LSJ
خواندن ۲ دقیقه·۱ سال پیش

شاید شما هم درک کنید


گفت:با مرگ چیزی تموم نمیشه فقط سختی هات بیشتر میشه تنها راهی که میتونم میتونم به زندگی لعنتیم وقفه بدم اینه که بخوابم.میدونی تو به عنوان یه روانشناس خیلی دردای مردم و شنیدی ولی قطعا خودت خیلیاشو درک نکرده همدردی میکنی.

جواب داد:نیازی به تجربه نیست تا درک کنی نگذاشت حرفش را ادامه بدهد ...جواب داد تجربه نیاز نیست؟آدمایی مثل تو فقط ادای درک کردن و در میارن فکر کردی خیلی چیز زیادیه؟منم میتونم بهت قول بدم با یه نفر یجوری همدردی کنم انگار تجربه داشتم ولی نداشتم.پس بدون دورو بودن کار سختی نیست.دورو بودن خیلی آسونه.میدونی مثلا من و دوستام همه درظاهر باهم دوستیم ولی از هم متنفریم.شاید به نظر بیاد دوستیم ولی هیچی از هم نمیدونیم و فقط تو ظاهر دوستی داشته هامونو به رخ هم میکشیم.احساس میکنم حسودم.نه احساس نمیکنم.واقعا حسودم.به زندگی خوب مسخرشون حسادت میکنم.نکه تو جای خوبی زندگی نکنم نه.نه که اتاق قشنگی نداشته باشم نه.فقط به خوشی های بدون دغدغه شون حسادت میکنم.به این حسادت میکنم اونا اینقد به خودشون اهمیت میدن که دستای من و زبر تر از دستای پیرمردا میدونن.ولی میدونی چیه خیلی از خود راضین فکر میکنن تا یه حرفی میزنم ادای انیشتن و در میارم یکی نیست بهشون بگه تو چه احمقی هستی که اینو ادای فلانی درآوردن میدونی.تراپیست میان حرف هایش گفت:چرا بهشون همچین جوابی نمیدی؟جواب داد:جواب....معلومه خیلی خوشبخت بودی خیلی نوجوونی خوبی داشتی.احساساتی که کسی مثل من تو این سن داره زهره ،زهر.

اینکه احساس کنی سربازی و فقط خرج اضافه میکنی

اینکه احساس کنی نمیتونی چیزی از خانوادت بخوای چون فکر میکنن درکشون نمیکنی.

اینکه مثل بقیه همسنات بیرون نری.نخندی.زندگی نکنی.تجربه نکنی

تو هیچی نمیدونی

مثل مشاوران مدرسه هرچی بهشون میگی و میرن میزارن کف دست خانوادت.تو عم همونی ولی پولی.

پرید وسط حرفش:به سوالم جواب ندادی،دوست داری بمیری؟

جواب داد:بیشتر وقتا نه چون مرگ هم بدبختی داره ولی بعضی وقتا آره.

میشه بزاری من حرف بزنم؟خدا تومن پول ندادم که ازم سوال بپرسی.

اینقدر تنها و سرخوردم که برام مهم نیست چی میپوشم واقعا چه فرقی داره.این احساس لعنتی که حس میکنی قلبت داره تیکه تیکه میشه ولی هنوز داره میزنه همیشه تو وجودمه کاری از دستم اینجا اومدنم مسخره بود توعم نمیفهمی..

تو نمیفهمی بهت بگن از خود راضی یعنی چی.نمیفهمی دلت بخواد حرف بزنی ولی میدونی کسی بهت محل نمیده

تو فقط درسشو خوندی که بگی چی کار کنم افسردگی خوب شه

.بدون توجه به روان‌شناس از اتاق بیرون رفت در پشیمانی حرف زدن با مشاور غوطه ور شد:)


نوشتهدرکحسادتنوجوانیمشاور
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید