ویرگول
ورودثبت نام
نگین
نگینبرای خورشید پس از شبای طولانی...
نگین
نگین
خواندن ۲ دقیقه·۱ ماه پیش

شاید شنبه

هر شنبه می‌دیدمش.

با اون سبد قرمزش و شلوار جینِ زانوافتاده‌اش می‌اومد و همون چیزای همیشگی رو می‌خرید:

پنیر صبحونه، گوشت چرخ‌کرده، شیر کم‌چرب، نون سفید، و آخر سر هم نیم‌کیلو سیب‌زمینی و پیاز.

سیب‌زمینی و پیاز اصلاً جزو اجناس سوپرمارکتِ من نبود.

ولی از وقتی فهمیدم که برای خریدشون باید بیست دقیقه پیاده بره تا برسه به تره‌بار، یه کارتن کوچیک گذاشتم زیر صندلیم و چند تا کیسه سیب‌زمینی و پیاز خالی کردم توش.

تا حداقل همه خریداش رو از همین‌جا انجام بده

که فکر کنم هیچوقت نفهمید، یا اگه هم فهمید چیزی نگفت!

نمیدونم منبع درآمدش چیه، ولی به زودی می‌فهمم.

فقط می‌دونم احتمالاً ساز می‌زنه. چون سرِ انگشتاش زبرتر از چیزی بود که باید باشه.

این هفته اما یه چیزی تو خریدهاش کم بود.

سیب‌زمینی برنداشت.

اومد، وایساد، یه دونه رو برداشت، توی دستش چرخوند، بعد گذاشتش سر جاش.

گفتم:

ــ تازسا!

فقط نگاهم کرد و سرش رو به‌آرومی تکون داد.

بعد با همون ریتم همیشگی رفت سمت یخچال لبنیات.

اون روز صدای قدم‌هاش تو مغازه سنگین‌تر از همیشه بود.

انگار خسته‌تر بود.

شونه‌هاش افتاده‌تر از قبل، و چتری‌های مشکی و کم‌پشتش به پیشونیش چسبیده بودن.

شماره‌ای که روی یه تکه کاغذ مستطیلی نوشته بودم رو توی مشتم مچاله کردم.

شاید امروز وقتش نبود

به‌جای اضافه‌پولش، یه آدامس دادم بهش. می‌دونستم خوشش میاد.

یه بار گفته بود «وقتی یه چیزی میجوم تمرکزم بیشتر میشه» دقیقا وقتی که اشتباهی به جای کارت بانکی، کارت اتوبوسش رو بهم داده بود و می‌خواست دلیلی برای حواس پرتیش بیاره

از اون به بعد همیشه تو کشوی دخل، یه بسته نگه می‌داشتم.

سرش رو تکون داد و با یه «خیلی ممنون» رفت بیرون.

وقتی رفت، درجه اسپلیت رو کم کردم و به صندلی تکیه دادم.

پیشونیم نبض می‌زد.

کاغذِ مچاله‌شده‌ی توی مشتم رو چپوندم تو جیبم و یه نفس عمیق کشیدم.

خواستم دستم رو روی پیشونی‌ام بکشم که برق یه چیزِ ریز کف مغازه چشمم رو گرفت.

خم شدم. یه دستبندِ باریک نقره بود، اون‌قدر ظریف که انگار مخصوص دستای لاغرِ اون ساخته بودن.

برداشتمش. هنوز گرم بود.

روی پیشخون گذاشتمش، درست کنار بسته آدامس‌ها.

شاید شنبه‌ی دیگه برای گرفتنش برگرده.

شایدم زودتر...

HER
HER

حاشیه: ویرگول خوشگل شده!

²حاشیه: https://t.me/Dopplereffecttt

(چنل تلگرام)

۱۵
۷
نگین
نگین
برای خورشید پس از شبای طولانی...
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید