نگین·۸ ماه پیشزندگی چطور بگذشتاگه بقیه پاستیل های خوشحال خرسی باشن که دور هم حلقه های دود سیگار رو میفرستن هوا و از بینشون میپرن من یه بستنی دو قلو ام که به صورت نامساوی…
نگین·۸ ماه پیشمن و داوشم لوسیفرداشتم لقمه های چرب و چیلی ماکارونی مامان پز رو میلمبوندم و میکس ادل و هایده گوش میدادم:بدین سانکه یهو ته دیگش پرید ته گلوم و شروع کردم خودم…
نگین·۱ سال پیشنیمه تابستان در حاله بندرینگین! تکرار غریبانه روزهایت چگونه گذشششششتوجدان: با یللی به علاوه تللیمن: برو بینیم بابا! اگه بخوام خیلی مختصر مفید بهتون توضیح بدم:"من که…
نگین·۱ سال پیشنگارتولد خواهرم بود بعد از اسباب کشی به محله جدید و به ظاهر مستقل شدن زیاد بیرون نمیرفتم. اما خب خواهر کوچیکه بود و کادوی تولد! دستی به صورتم…
نگین·۱ سال پیشمن زندماینجانب هنوز زندمیکم دلمرده و چلوسه باقالی و خسته بیدمولی زیاد میام ویرگول (کم پست میخونم ولی زیاد میام) راستی آرتا از بینمون پر کشید (داشم…
نگین·۲ سال پیشایستگاه اتوبوسمیکروفون رو با فاصله دو سانتی از لب هام گرفتم و از اعماق وجودم فریاد زدم: دنیارو بی توووو! نمیخوام یه لحظههههه! دنیا بی چشمااااات! یه دروغ…
نگین·۲ سال پیشروز نویسیسلام داداچیا! از کلیات شروع و بعد وارد جزئیات میشم: داریم وارد امتحانات مستمر میشیم (امتحانات مستمر دارن وارد ما میشن حقیقتا!) و خب... آماد…
نگین·۲ سال پیشرمان vs واقعیترمان: دختره: چشمای سبز خمار و کشیده، لبای قلوه ای، دماغ صاف خدادادی، پوست سفید مث برف، یه مغرور لجبار کیوت، پدرش فوت کرده مادرش با خیاطی خر…
نگین·۲ سال پیشچشمای پف کرده دست به قلماومدم سال جدیدو یه تبریک نمکی بگم و برم.سال نو "مبارک"! بقیه متن هم مال خودمه?:زنده بمون (نخواستی هم نمون به من چه) رقصیدن یاد بگیر چون خو…
نگین·۲ سال پیشدست زیر چونه خیره به آتیش بازیاگه بودی خوب میشد اگه بودی این احساس مضخرف "دلقک بودن" رو نداشتماگه بودی میگفتم بوی موهاتو ضبط کن و برام بفرست (تو هم احتمالا فکر میکردی رو…