همچنان دارم یاد میگیرم
که بدبین و ترسو و محتاط باشم
که بدبین و ترسو و محتاط نباشم
(و فرق بین این بودن و نبودن رو بفهمم)
که برای چیزی که از دست دادم بنویسم چون آرامش بخشه (مفید هم هست. مثلا کلسیم داره. ویتامین داره. مورفین داره)
که با بزمجه ها بحث نکنم (شامل قشر ساندیس جامعه و غیره)
که اعتماد به نفس داشته باشم چون طبق یه قانون نوشته نشده 90 درصد افراد به خودشون نگاه میکنن و حتی کوچک ترین اهمیتی به وجود من و تو نمیدن چه برسه به اهمیت دادن به بزرگی دماغ یا کک و مک داشتنمون (واقعیت تلخه به مولا)
که پیجای روانشناسی زرد رو فالو نکنم (ما نمیتونیم بیل گیتس بعدی باشیم. باور کن)
که آدمارو دوست داشته باشم چون واقعا بهش نیاز دارن (دارم داری دارد، داریم دارید دارند!)
که فراموشش نکنم
که قبول کنم بعضی چیزا واقعا تقصیر من نیست
که تا نصفه شب بیدار نمونم (باور کن دارم تلاش میکنم مامان)
که توی جمعای فامیلی بیشتر شرکت کنم
که از طرف مقابلم به دنیا نگاه کنم (موثره. واقعا مؤثره. بیاین همو درک کنیم فرزندانم)
که با موبایل توی شارژ آهنگ گوش ن... (اتصالی و مرگ نویسنده)
حاشیه: تولدت مبارک بهترین، بهترین و بهترین رفیق مجازی دنیا. امیدوارم بزنی رو دست نوح و به پای کراش آیندت چروک شی. تولدت مبارک آرتا(:
مرسی که وجود داری و افکار سرما خورده منو میشنوی و بهشون سر و سامون میدی??