این مقاله راجع به احساس شرم و خجالت صحبت میکنیم و تفاوتهای اون رو با حیا بررسی میکنیم.
داشتن شرم به چه معناست؟
شرم، احساس خجالتی هست که از این فکر به وجود میاد که نکنه کاری ناپسند، غیراخلاقی یا نادرست انجام دادم. افرادی که شرمنده یا شرمگین هستند. اغلب کسانی هستند که از وجود چیزی در درونشون به این احساس رسیدن؛ و چون دوست ندارن احساس شرم و خجالت میکنن. در صورتی که طبق قانون عزت نفس ما باید خودمون رو انگونه که هست بپذیریم.
البته نه به این معنا که هر کاری خواستیم انجام بدیم نه اصلاً اما اگه مرتکب اشتباهی شدیم خودمون رو سرزنش نکنیم و احساس گناه نداشته باشیم و در صدد جبران باشیم تا بتونیم در مسیر رشد و پیشرفتمون گام برداریم. چه زمانی شرم باعث مشکل میشه؟ زمانی که ما به وسیلۀ شرمی که داریم خودمون رو ارزیابی کنیم و با توجه به نتایجی که میگیریم نتونیم خود واقعیمون رو ارائه بدیم. به عبارتی تواناییهایی که داریم باعث بشه تا در پشت شرم و خجالتمون پنهون بشه و ما رو از موقعیتهایی که خوب و عالی دور کنه.
شرم چگونه ما رو از رشد و پیشرفت دور میکنه؟
زمانی که گفتگوهای ذهنی مدام در گوش ما میگه که نگو نکن نرو و … چون در گذشته این کار رو کردی و الآن نمیتونی حرف بزنی و خودت رو نشون بدی. اگه اینکار رو انجام بدی دیگران چی میگن مسخرهات میکنن و اوضاع از اینی که هست بدتر میشه. استاد رحمانی بارها در بیشتر دورهها تأکید کردن که به گفتگوهای ذهنیتون اهمیت ندید. گفتگوهای ذهنی به خاطر برنامهها و دیتاهایی هست که در ذهن و ضمیر ناخودآگاهمون ذخیره شدن و تا زمانی که پاکسازی نکنیم این گفتگوهای ذهنی ادامه دارن و روز به روز به شدتشون افزوده میشه. گفتگوهای ذهنی یا ایگو منتقد درونی و هر اسمی که مینامید. ممکنه که به ما بگن که ما بیارزش یا کم ارزش هستیم.
چون در فلان موقع چنین حرف نسنجیدهای رو گفتیم یا فلان کار ناشایست رو انجام دادیم. خداوند از حضرت موسی گذشت و او رو به خاطر قتل غیر عمدی که کرده بود بخشید و سپس به مقام نبوت رساند. ما هر کاری کرده باشیم میتونیم جبران کنیم و از مسیر اشتباهی که رفتیم برگردیم. خداوند جبار هست یعنی جبران کننده. پس ما هم میتونیم از این صفت خداوند به نفع خودمون سود بگیریم و هر گاه اشتباه و لغزشی انجام دادیم برگردیم و توبه کنیم. تکنیک پاکسازی که ما کار میکنیم هواپونوپونو هست. به این صورت که هر گاه احساس گناه در ما فعال شد. مثل احساس شرم و خجالت به خداوند یا به خودمون یعنی حسی که در درونمون هست، چهار جمله رو میگیم و تکرار میکنیم.
ویژگیهای احساس شرم چیست؟
پشیمانی از کار یا حرفی در گذشته، نالایق بودن، دوست نداشته شدن، عدم حضور در جمع، صحبت نکردن و نظر ندادن، عدم عزت نفس، عدم اعتماد به نفس، سرخ شدن موقع حرف زدن، لرزش دست و پا و یا صدا در جمع، یک گوشه نشستن و سکوت کردن، ترجیح دادن تنهایی به حضور در جمع، عدم اعتماد به دیگران، نگاه به پایین داشتن به هنگام صحبت، یخ بودن دست و پا، صدای اروم و ملایم و… شرم از خود چگونه است؟ گاهی اوقات به خاطر کارهایی که کردیم یا نکردیم احساس گناه و عذاب وجدان داریم و به اصطلاح نمیتونیم به چشمای خودمون نگاه کنیم.
این احساس زمانی پیش میاد که ما در حق خودمون و یا کسی کاری رو انجام دادیم و حالا به خاطر قصوری که مرتکب شدیم نمیتونیم خودمون رو ببخشیم و احساس شرم داریم. این نکته همیشه به یادمون باشه که ما در گذشته هر کاری که انجام دادیم طبق دانش و آگاهیمون بوده و بهترین کاری رو که بلد بودیم رو انجام دادیم. به عبارتی با توجه به شرایط و موقعیت و علم و آگاهیمون کار کردیم.
اگه الآن عذاب وجدان داریم به خاطر اینه که دیگه در اون شرایط نیستیم و از بالا به ماجرا نگاه میکنیم به خاطر همین میتونیم درست و از نادرست تفکیک بدیم. در صورتی که در گذشته در دل ماجرا بودیم و نمیتونستیم این کار رو انجام بدیم. بنابراین احساس گناه و عذاب وجدان غیر از اینکه باعث بشه تا ما از رشد و توسعه دادنِ خودمون جدا بمونیم فایدهای برای ما نداره. اهمیت حضور در لحظۀ حال دقیقاً اینجا مشخص میشه وقتی که ما متوجه حال و احوالاتمون باشیم و لحظه رو دریابیم میتونیم در جایگاه ناظر بودن قرار بگیریم و اونوقت بهتر میتونیم تصمیم بگیریم چون اتفاقات رو بهتر درک و دریافت میکنیم.
اگه در شرایطی که هستید احساس ناخوبی دارید و یا احساس شرم و خجالت دارید جاتون رو عوض کنید چون شما درخت نیستید.
اهمیت شرم در زندگی
شاید همۀ مردم در گذشته بر این باور بودند که شرم خوب هست و انسان نباید پرو یا گستاخ باشد؛ یعنی گستاخی رو در تقابل شرم و هم ردیف و همراستا با حیا تلقی میکردند. به خاطر همین کسی که راحت حرف دلش رو میزد بهش لقب پرو یا گستاخ میدادن. دوشیزگان برای اینکه بتونن یک ازدواج خوبی داشته باشن سعی میکردن که بیش از حد متعارف شرم داشته باشن تا به عنوان یک دوشیزه عفیف گزینههای بهتری برای ازدواج داشته باشن. اما امروزه با این همه اطلاعات و آگاهی و همچنین با فرهنگ سازی در این زمینه دیگه میدونیم که شرم و حیا ربطی به هم ندارند و قرار نیست اگه کسی از خواسته و حقی که داره بگذره فقط به این خاطر که بی شرم و حیا لقب نگیره. کتابهایی مثل دخترم فریاد بزن، شرمنده نباش دختر، دخترم خودت باش، نترس دخترم غوغا بپا کن و… که به زبانهای زیادی ترجمه و در سراسر جهان به چاپ رسید باعث شد تا فرهنگ این موضوع کاملاً نهادینه بشه و خیلی از مشکلات حل و برطرف بشه. امروزه دیگه مثل گذشته ما شاهد قربانی شدن فرزندانمون چه دختر و چه پسر نیستیم چون کاملاً یاد گرفتن که شرم همیشه چیز خوبی نیست.
نکتۀ مهم
مسئولیت پذیری 100 درصد در کنار تمام این موارد هست. داشتن مسئولیت 100 درصد نیاز به تمرین و تکرار داره و چون چنین دیتاها و برنامههایی در درون دختران و بانوانان در سراسر جهان وجود داره بنابراین ذکر این مسئله هیچ نقضی در پذیرش مسئولیت پذیری 100 درصد ایجاد نمیکنه.
در چه مواقعی نباید شرم داشت؟
وقتی که میبینیم حقی از ما رو گرفتن. چه مالی، چه روحی و روانی و… فیلم هیس دخترها فریاد نمیزنن دقیقاً به خاطر همین شرم و خجالتهای اشتباه ساخته شد. شرم و خجالت یا به معنای اشتباه اون یعنی شرم و حیاهایی که هیچ وقت معنا نداشت. لزومی نداره وقتی حقی از ما گرفته میشه و به حقوق ما تعرض میشه سکوت کنیم و سکوتمون رو نشانه حیا و شرم بدونیم.