انضباط یعنی: اقدام عمدی برای تنظیم کردن رفتاری که منجر به نظم درونی و بعد نظم بیرونی میشه. نظم باعث میشه تا گزینهای به غیر از انجام دادن کارها در زمان خودشون نداشته باشیم. جلوی هرز رفتن زمان رو میگیره بنابراین همه چیز سر جای خودش قرار داره. با نظم و انضباط شخصی ما مجبور نیستیم کاری رو انجام بدیم که دوست نداریم. ما انتخابی غیر از قرار دادن هر چیزی در سر جای خودش نداریم.
هر چیزی سر جای خودش هست؛ یعنی وسایل در مکان مناسب خودش، نوع رفتار ما با توجه به شرایط و موقعیت سر جای خودش، انجام دادن کارها در موقع مناسب خودش، صحبت کردن و ارتباط با دیگران سر جای خودش و...
در تعریف عزت نفس یاد گرفتیم که عزت نفس یعنی احترام به خود. یعنی ارزشمند دانستن خودمون. به این معنی که طبق اصول و قوانین پیش میریم تا بتونیم به اهداف و مقاصدمون برسیم. قوانین بر پایه ی نظم هست و کسی که نظم شخصی داره یعنی از الگوی جهان هستی و قوانینی که زیر مجموعۀ قوانین کائنات هست تبعیت میکنه.
اسکاول شین میگه:آشفتگی محیط شما، نشان دهندۀ بینظمی درون شماست.
بیرون ز تو نیست هر چه در عالم هست
از خود بطلب هر انچه خواهی که تویی
مولانا
نظم محیط و جایی که زندگی میکنیم وابسته به نظم درون ماست یعنی آرامشی که در ذهنمون داریم. نوسانات احساسی همیشه هست اما مجوزی برای بیانضباطی و آشفتگی ما نیست. این مورد که گاهی نتونیم به خاطر شرایطی که به وجود اومده کاری انجام بدیم اشکالی نداره؛
اما اگه قرار باشه که با هر احساس منفی که تجربه میشه روی زندگی و کارهایی که باید انجام بدیم تأثیر بذاره به هیچ وجه قابل قبول نیست. مدیریت و کنترل احساسات بخشی از زندگی هست. ما باید کنترل احساسات رو در دست داشته باشیم نه اینکه احساسات ما رو کنترل کنند.
میشه گفت دو روی یک سکه هستند. ما زمانی که احساس ارزشمندی میکنیم به خودمون احترام میذاریم و به مکانی که زندگی میکنیم مثل خانه، محل کار و هر جایی که وقتمون رو میگذرونیم اهمیت میدیم. هر زمان به محیط اهمیت بدیم یعنی احساس ارزشمندی رو در خودمون قبول داریم. پس جایی که شلوغ و بهم ریخته هست زندگی نمیکنیم.
تمام اختلالات و مشکلات و چالشهایی که به وجود میاد به خاطر برنامهها و دادههایی هست که در ذهن و ضمیر ناخودآگاه ما ثبت و ذخیره شدند. این اطلاعات به مرور زمان به وجود اومدن بنابراین رفتارهای ما هم بهتدریج تغییر میکنه تا به ثبات برسه. اینکه کدوم دلیل باعث شده تا ما بینظم و آشفته باشیم مهم نیست. مهم این هست که این صفت در ما وجود داره.
اطراف و محیط زندگی ما شامل انباری، داخل کمد، کشوی میز کارتون و داشبورد ماشین و هر جایی که میتونیم به عنوان مخفی گاه ازش استفاده کنیم هست؛ بنابراین اگه میخواهید بدونید که انضباط شخصی دارید یا خیر. سری به این مکانها بزنید.
نظم در هر کاری باعث میشه تا به موقع و در وقت و زمان خودش کارها رو انجام بدیم بنابراین نه هرز انرژی داریم و نه اتلاف وقت. چون زمان و انرژی لازم و کافی رو برای انجام دادنِ کارهامون داریم. مطلب مهم دیگه اینکه باعث میشه تا کارهایی که باید انجام بدیم رو به موقع انجام بدیم و به نتیجه برسیم. موفق شدن در کارها باعث رضایت ما میشه و سطح ارتعاش انرژی ما رو بالا میبره یعنی ما رو در بالاترین فرکانس میبره.
برای جذب خواستهها و رسیدن به اهدافمون گفتیم که باید سطح فرکانسمون رو بالا ببریم. به این ترتیب به راحتی میتونیم این کار رو انجام بدیم و خواستههامون رو وارد زندگی کنیم.
وقتی که نظم درونی داریم و تمام کارها رو در موقع مناسب خودش انجام میدیم باعث میشه تا عزت نفس ما افزایش پیدا کنه چون احساس خود ارزشمندی و لیاقت میکنیم در نتیجه میتونیم خواستههامون رو وارد زندگی کنیم به این دلیل که ما ارزشمندیم و لیاقت بهترینها رو داریم.
من لیاقت بهترینها رو دارم شاید کلیشه باشه. اما اگه حسی پشت این جمله نباشه هیچ تأثیری در زندگی ما نداره. پس با احساس خوب و باورپذیری این جمله رو تکرار کنید تا از حالت تکرار و مردگی بیرون بیاد.
با نظم و آرامش درونی، ما به خودمون متعهد میشیم که کارهایی که باید انجام بدیم رو انجام بدیم. در نتیجه طبق آنچه که باید پیش برید انجام میدید. دیگه نه فرصتی برای انجام کارهای نامناسب هست و نه شرایط این اجازه رو به شما میده. احساس خود ارزشمندی هم دقیقا همین هست.
ما چون محترم و باارزش هستیم هر کاری رو انجام نمیدیم و برای خودمون، وقت و زمانی که داریم احترام میذاریم. معنی عزت نفس و نظم درونی در این مورد انقدر بهم مرتبط هست که نمیشه تفکیک کرد.
در این قانون برای اینکه بتونیم به اهدافی که میخواهیم برسیم باید احساس لیاقت داشته باشیم. مثلاً ما میخواهیم که یک خانه بزرگ و تمیز و زیبا داشته باشیم. ایا خودمون رو لایق چنین خانهای میدونیم؟
برای اینکه متوجۀ این موضوع بشیم باید چند سوال رو صادقانه جواب بدیم.
الان در خانهای که هستید نظم دارید؟خونهتون رو در هر متراژی که هست دوست دارید؟به ظاهر خونتون میرسید؟ زیباش میکنید؟یا میگید قراره از این خونه اثاث کشی کنیم، ولش کن خراب شد که شد؟
وقتی چنین چیزهایی رو میگیم یعنی باور داریم. ما این حرفها رو در مورد جایی میگیم که محل ارامش و استراحت و تغذیۀ و... ماست. چرا به چنین جایی حتی برای چند ساعت اهمیت نمیدیم؟
کائنات وقتی ببینند که ما در خانهای که هستیم نظم و زیبایی رو رعایت نمیکنیم خونۀ بزرگتر نمیده. چون به جهان هستی ثابت نکردیم که ما لایق بهترینها هستیم. میدونیم که احساس ما زندگی ما رو خلق میکنه. باید از آنچه که داریم خوشحال و راضی باشیم تا بتونیم به اهداف بزرگتر برسیم. شکر نعمت، نعمتت افزون کند.
در دورۀ رایگان شکرگزاری یاد گرفتیم که احساس خوب ما یعنی شکرگزاری. ما از وجود چیزی خوشحال نباشیم و بگیم خدایا شکرت نه تنها فایده نداره بلکه نتیجۀ عکس میده. چون حس ما خوب نیست و کائنات به احساس ما توجه دارند نه به کلام ما. احساس پشت کلام به کلام ما معنی میده.
وقتی که هیچ حسی نیست به چی چیزی پاسخ بده؟
بنابراین برای داشتن هر چیزی ابتدا باید خودمون رو لایق و شایستۀ اون چیز ببینیم و جهان هستی یا کائنات با توجه به رفتار و احساسی که داریم مهر تأیید رو میزنن و به خواستههای ما پاسخ میدن.
مثال برای درک بهتر موضوع
فرض کنید که به خانه خواهرتون رفتید. خواهرزاده با دیدن شما خجالت میکشه و پیشتون نمیاد.
چه کار میکنید؟
به زور بغلش میکنید و محبت میکنید تا باور کنه که دوستش دارید؟
هدیه یا خوراکی میخرید تا نظرش رو جلب کنید؟
منطقیتر این هست که روش دوم رو انجام بدیم چون روش اول نتیجۀ عکس میده. در زندگی هم دقیقاً همینه. اگه میخواهید چیزی رو جذب کنید باید طبق قانون پیش بریم. ما طبق قانون بچه پیش میریم و نظرش رو با خرید خوراکی یا هدیه جلب میکنیم. اینجا هم باید کاری کنیم که نشون بده ما مشتاق اون خواسته هستیم. بهای اون خواسته رو بدیم. تا کائنات یا جهان هستی متوجه بشن که ما لیاقت اون چیز رو داریم و تلاش میکنیم تا بهش برسیم.
بنابراین اون خواسته رو وارد زندگی ما میکنه.
رسیدن به خواستهها
همونطوری که اشاره شد با نظم میتونیم به تمام خواستههامون برسیم
سلامت روان
وقتی که همه چیز در سر جای درست خودش تجربه بشه بهمون آرامش میده و آرامش یعنی نداشتن استرس و سلامت روان.
سلامت جسمی
باعث میشه تا عادات نامناسب ما کنار گذاشته بشه و حس و حال بهتری داشته باشیم در نتیجه روی سلامت جسمی ما تأثیر میذاره.
بهبود روابط
وقتی هر چیزی سر جای درست خودش باشه روی روابط ما هم تأثیر مستقیم میذاره. دیگران متوجه میشن که خط قرمزهای ما چی هست و رابطه بهتری برقرار میشه.
احساس شادی و رضایت در همه احوال
با توجه به توضیحاتی که گفته شد. رضایت و حس شکرگزاری در کنار نظم شخصی محقق خواهد شد.