ریشۀ نفرین از کلمۀ نه آفرین به معنای تأیید نشدن هست. وقتی که کاری مورد تأیید ما باشه آفرین میگیم و تحسین میکنیم و اگه مخالف نظر و عقیدۀ ما باشه نفرین میکنیم. در واقع آفرین طلب دعای خیر و نفرین طلب دعای شر و بد هست.
در اکثر مواقع وقتی که بسیار عصبانی میشیم یا احساس ضعف وناتوانی داریم، نفرین میکنیم. به عبارتی وقتی که نتونیم کاری انجام بدیم نفرین میکنیم و دعای یا طلب بدی برای دیگران داریم.
دلایل زیادی وجود دارد که چرا یک نفر باید چنین کاری رو انجام میده. به طور کلی نفرین یا دعا برای کسانی هست که ما میشناسیم و از نزدیکان ما هستند. چون ارتباطی با افراد غریبه یا ناآشنا نداریم که بخواهیم نفرین کنیم. در واقع نفرین رو در اغلب مواقع برای کسانی انجام میدیم که میشناسیم و توقع داریم که برای ما کاری انجام بدهند.
تقریباً همۀ ما چنین تجربهای داشتیم که از دست شخصی عصبانی بشیم به طوری که نتونیم کاری که کرده یا حرفی که زده رو تحمل کنیم. اگه توهین یا تحقیر و تهمتی هم شنیده باشیم دلیل محکمتری برای کارمون داریم.
چون خودمون رو در موضع ضعف و ناتوانی میبینیم نفرین میکنیم تا با این کار دردمون رو تسکین بدیم. در مواقعی هم با انجام این کار میخواهیم ثابت کنیم که بیگناه هستیم و دیگران به ما ظلم کردند و نمیتونیم از خودمون دفاع کنیم.
یعنی با نفرین کردن یا میخواهیم احساس گناه رو از خودمون برداریم و یا به دیگران ثابت کنیم که بیگناه هستیم.
یکی دیگه از دلایلی که ما نفرین میکنیم این هست که به اهداف و خواستههامون برسیم. به این صورت که ما نفرین میکنیم تا دیگران بترسند و کاری که ما میخواهیم رو انجام بدهند. یا از ترس نفرین ما کاری که ما دوست نداریم رو انجام ندهند. متأسفانه این انگیزه برای نفرین توسط پدر و مادران ناآگاه انجام میشه و از نفرین به عنوان ابزار تربیت استفاده میکنند و نمیدونند که چه عواقب بدتری خواهد داشت.
کسانی که با نفرین کردن احساس قدرت میکنند خوب میدونند که از درون خالی هستند و اگه ترس از نفرین نبود هیچ ابهت و منزلتی نداشتند.
بارها در تمام مقالات و پادکستها و دورهها اشاره کردیم که یک نفر در این دنیا هست و ان هم ما هستیم و دیگران بازتاب اندیشههای ما هستند.
ما هر جوری که فکر کنیم و احساسی داشته باشیم یک انرژی رو به جهان هستی میدیم. جهان هستی مثل بومرنگ عمل میکنه و همون احساس رو به ما برمیگردونه. در نتیجه اگه طلب خیر یا شر برای دیگران داشته باشیم به خودمون میرسه و همون چیزی که برای دیگران خواستیم رو میبینیم.
نکتۀ مهم و قابل توجه این هست که ما فراموش میکنیم که درست فکر کنیم درست احساس کنیم. میدونیم که هر کاری انجام بدیم نتیجه و بازخوردش رو در جهان میبینیم؛ اما اهمیت نمیدیم.
شاید به این دلیل که بدمون نمیاد دیگران به ما ترحم کنند و دلشون برای ما بسوزه. از خوشبختی و خوشحالی میترسیم. این برنامه در ضمیر ناخودآگاه ما نیست که میشه خوشحال بود و خوشحال موند. بارها شنیدیم که بعد از هر خنده گریه هست. در صورتی که بارها خندیدیم و هیچ وقت گریهای پشت اون خنده نبوده.
کاری که باید انجام بدیم این هست که روی باورهای اشتباهمون کار کنیم تا بتونیم درست ببینیم و درست فکر کنیم تا درست احساس کنیم و درنهایت درست برداشت کنیم.
قانون کاشت داشت برداشت در کشاورزی یک قانون مهم هست که در زندگی همۀ ما وجود داره. ما با حرفها و رفتارهامون چه چیزهایی رو میکاریم و بعد با تکرار و فکر کردن در موردشون مراقبت میکنیم و در نهایت نتیجۀ افکار و گفتارمون رو درو میکنیم.
تمام چیزهایی که به صورت قانون در رشتههای مختلف وجود داره و یا در بازیها مثل شطرنج هست در واقع قوانین جهان هستی هستند که در زندگی روزمره هم کارایی و کاربرد داره.
نفرین کردن یا دعا کردن هم دقیقاً همین هست. نفرین مثل بذری هست که میکاریم و انقدر به اون شخصی که نفرین کردیم فکر میکنیم (داشت) و در نهایت خودمون دچار اون مشکل میشیم (برداشت). شاید به صورت خودآگاه متوجه بشیم که آنچه که برای دیگران خواستیم رو تجربه میکنیم اما چون در ناخودآگاه ما برنامۀ دیگهای هست بازهم کارمون رو تکرار میکنیم.
به این فکر کنید که در چه جاهایی از قانون کاشت داشت و برداشت استفاده کردید. آیا چیزی که برداشت کردید همونی نبود که کاشته بودید. اگه به این صورت به تمام جریانات زندگی نگاه کنیم در جایگاه ناظر بودن قرار میگیریم و دارای یک ذهن بیقضاوت میشیم و میتونیم به دستاوردهای عالی و بکر برسیم.
همۀ ما مسئول تمام اتفاقات زندگیمون هستیم. چه نفرین کردن و چه نفرین شنیدن فرقی نمیکنه. ما انتخاب میکنیم که چه چیزهایی بگیم و چه چیزهایی بشنویم. در برابر تمام گفتهها و شنیدههامون مسئولیم و باید مسئولیت کارهامون رو بپذیریم و بعد پاکسازی کنیم. گفتیم که یک نفر در دنیا هست و ان هم ما هستیم. برای درک بهتر این جمله تصور کنید که در کوهستان هستید. هر چیزی که میگید انعکاس پیدا میکنه و میشنوید. آیا بازهم حرفهای ناخوشایند میگید؟
زمانی که ما در موضوع ضعف باشیم چون نمیتونیم کاری انجام بدیم خشمگین و عصبانی میشیم؛ اما وقتی که روی رشد خودمون کار کرده باشیم به اهمیت و ارزش وجودی خودمون پی برده باشیم میدونیم که میتونیم هر کاری انجام بدیم و به هر خواستهای دست پیدا کنیم. در این صورت نیازی نمیبینیم که دیگران رو نفرین کنیم و یا از نفرین کسی بترسیم.
احساس ارزشمندی داریم و کارهایی انجام میدیم که درخور شأن ماست؛ بنابراین نگران حرفها یا نفرین و نالۀ کسی نیستیم و چون قوانین کائنات رو هم میدونیم و هم به کار میبریم ترسی از حرفها و رفتارهای دیگران نداریم. کاری که درست است رو انجام میدیم و باقی مسائل رو به خداوند واگذار میکنیم. بهاینترتیب با وجود تلاشهایی که میکنیم رها هستیم و بیآنکه نگران باشیم و بترسیم قدم برمیداریم و جلو میریم.
با خودشناسی و آگاهی روی این مسئله که من کی هستم و چه تواناییهایی دارم؟ لایق چه چیزهایی هستم و از چه مواردی باید اجتناب کنم میتونیم یک زندگی باشکوه رو تجربه کنیم. برای کسب چنین آگاهی باید بدونیم که انرژی چی هست و چه قابلیتهایی داره.
میدونیم که همه چیز در جهان هستی انرژی هست و انرژی گم نمیشه و از بین نمیره. بلکه از حالتی به حالت دیگه تبدیل میشه. در مواقعی که به طور مثال از نفرین کردن یا رفتار دیگران میترسیم یا نگرانیم و یا خودمون به هر دلیلی نفرین میکنیم. باید بدونیم که یک انرژی رو به جهان ارسال کردیم.
اون انرژی در هر مقدار و اندازهای که باشه به ما برمیگرده و ما حتماً در زندگی تجربه میکنیم. اگه متوجه نشیم و یا بیتفاوت از کنارش بگذریم انقدر تکرار میشه تا به خودمون بیاییم و تغییر کنیم. این دنیا برای سرگرمی نیست. ما به این دنیا اومدیم که تجربه کنیم، یاد بگیریم و رشد کنیم. در بازی زندگی از خودمون ببریم و رکورد خودمون رو جابهجا کنیم.
بنابراین نباید بهراحتی از کنار این مسائل گذشت.