ویرگول
ورودثبت نام
ستاره امیرحسنی
ستاره امیرحسنی
خواندن ۷ دقیقه·۹ ماه پیش

وسواس فکری چیست؟


باور داشتن به چیزی زمانی اتفاق میافته که بتونیم اعتماد کنیم. اعتماد کردن موقعی رخ می‌ده که بتونیم روی اون چیز خاص تمرکز کنیم و رها باشیم از هر چیزی که مانع ما می‌شه.

البته موانع همیشه هست و ذهن هم نمی‌ذاره به راحتی تغییری رخ بده. می‌دونیم که کار ذهن فریب دادن ماست برای اینکه بتونه ما رو درحالت بقا نگه داره. برای این کار یا ما رو در گذشته نگه می‌داره و ناامید می‌کنه و یا به آینده می‌بره و می‌ترسونه.

در هر حال ذهن اجازه نمی‌ده متمرکز باشیم و روی کاری که می‌خواهیم انجام بدیم توجه و دقت کنیم. ما رو دچار وسواس فکری می‌کنه تا از مسیری که قراره در اون به رشد برسیم یا نتیجه ببینیم و برای مراحل بعدی آماده بشیم دور می‌کنه.


چرا دچار وسواس فکری می‌شیم؟

ترس ریشۀ تمام بیماری‌هاست. ذهن ما رو می‌ترسونه تا به اهدافش برسه. اهداف فکر کمک به ماست اما چون داده‌ها و برنامه‌های مخرب و اشتباه در ذهن بسیار زیاد هستند باعث می‌شه تا تولید انواع بیماری شکل بگیره. ترس یک داده‌ای هست که از نیاکان ما به ارث رسیده و ریشه در میلیون‌ها سال قبل داره.

وقتی که مدام بترسیم نمی‌تونیم کاری رو درست انجام بدیم. در هر کاری که مهارت داشته باشیم اگه بترسیم نمی‌تونیم به درستی انجامش بدیم؛ بنابراین برای رهایی از ترس دست به هر کاری می‌زنیم تا بتونیم ترسمون رو مهار کنیم.

اگه شدت ترس زیاد باشه باعث می‌شه تا به هر روشی روی بیاریم و بخواهیم که با امتحان کردنش به رهایی برسیم. در صورتی که اگه مسیر رو درست نریم باعث می‌شه تا بیشتر درگیر و گرفتار بشیم.

مثالی برای درک بهتر موضوع

فرض کنید که برای رهایی از گرفتاری به طناب‌هایی که می‌بینیم چنگ می‌زنیم و هنوز طناب رو امتحان نکردیم که بدونیم مناسب هست یا نه به یک طناب دیگه چنگ می‌زنیم و انقدر این کار رو انجام می‌دیم تا در حجم زیادی از طناب‌ها گرفتارتر می‌شیم.

امتحان کردن روش‌های گوناگون بدون اینکه بدونیم مناسب هست یا نه دقیقاً همین هست. البته برای اینکه بتونیم به نتیجۀ مناسب برسیم باید بدونیم که چه کاری رو باید انجام بدیم تا به هدف و خواسته‌مون برسیم.

راهکار برای درمان وسواس فکری

مراجعه به روان‌پزشک و تحت نظر بودن در موارد حاد

مراجعه به روان‌درمانگر در کنار راهکارهایی که جلوتر توضیح می‌دیم

شناخت مشکلات ذهن

برای اینکه بتونیم مشکلات ذهنمون رو بشناسیم لازم هست که ابتدا ذهن رو بشناسیم. کارکرد ذهن و اینکه ذهن در شرایط مختلف چگونه برخورد می‌کنه و چه کارهایی رو انجام می‌ده بسیار کمک کننده هست. تقریبا در تمام دوره‌ها به این موضوع پرداختیم که ذهن چیه و چگونه کار می‌کنه و ما به چه طریقی می‌تونیم به ذهن راه پیدا کنیم و باورهای بازدارنده رو شناسایی کنیم.

با پاک‌سازی کردن فضا رو برای باورهای درست مهیا کنیم تا بتونیم یک زندگی درست و عالی رو رقم بزنیم. از ماه پنجم سیستم رشد شخصی پاشو تا ماه آخر در مورد نصب برنامه‌های درست و سازنده صحبت کردیم و هر ماه به یک موضوع مهم و مؤثر پرداختیم.

اما برای اینکه بتونیم مشکلات ذهن رو بشناسیم و از طریق راه میانبر به برنامه‌های اون دسترسی پیدا کنیم لازم هست که روی عزت نفسمون کار کنیم. وقتی که عزت نفسمون بالا باشه دلیلی برای ترس و استرس وجود نداره.

زمانی که ما احساس ارزشمندی داریم و خودمون رو لایق و شایستۀ چیزهای خوب و درست می‌دونیم چرا باید بترسیم و نتونیم درست رفتار کنیم و به تبع اون درست واکنش ببینیم؛ یعنی هم درست و اصولی با دیگران رفتار کنیم و هم درست و اصولی با ما رفتار بشه.

چه کارهایی می‌تونیم انجام بدیم تا از وسواس فکری رها بشیم؟

وسواس فکری مثل هر بیماری دیگه قابل درمان هست. به شرطی که ادامه بدیم و خسته نشیم. گاهی گمان می‌کنیم که باید زود نتیجه بگیریم و چون محقق نمی‌شه دلسرد و ناامید می‌شیم. هر کاری پروسه‌ای داره که باید طی بشه. همیشه

ایمان و توکل به خدا

رو سر لوحۀ کارهامون قرار بدیم تا اگه جایی ناامیدی به سراغمون اومد مسیر رو گم نکنیم.

روش‌هایی که به درمان وسواس فکری کمک می‌کنه بسیارند و در اینجا نمونه‌هایی رو توضیح می‌دیم البته این راهکارها ترتیب خاصی ندارند و هر روشی مجزا و مستقل هست؛ اما می‌تونید از تمام روش‌ها استفاده کنید و هیچ تداخلی با هم ندارند.

نکتۀ مهم پذیرش مشکل یا بیماری هست.

ابتدا و برای شروع باید پذیرش رو داشته باشیم؛ یعنی بپذیریم که دچار وسواس فکری هستیم تا بتونیم درمان رو شروع کنیم.

برای درمان حتماً نیاز هست که از مربی یا مدرس مهارت‌های زندگی کمک بگیریم. کمک گرفتن هم نیاز هست هم الزام. به این دلیل که ما نمی‌تونیم تنهایی و بدون راهنما خودمون رو درمان کنیم باید کسی باشه تا بهمون بگه که در چه شرایطی باید چه کارهایی رو انجام بدیم.

این مرحله یعنی پذیرش و عدم مقاومت مهم‌ترین قدم برای شروع هر کاری هست. وقتی می‌خواهیم درمان بشیم مثل زمانی که می‌خواهیم مهارتی رو یاد بگیریم باید تسلیم باشیم. هر چه که راهنما یا مدرس می‌گن رو انجام بدیم.

این مرحله هم از این جهت مهم هست که باعث می‌شه تا یاد بگیریم و تمرین کنیم که وقتی چیزی رو بلد نیستیم و یاد نگرفتیم مقاومت نداشته باشیم و همچنین از این نظر بسیار مهم هست که باعث می‌شه تا ما در مرحلۀ اخر رها سازی و تسلیم و توکل رو انجام بدیم. تسلیم و پذیرش در ابتدا و انتهای مسیر لازم و ضروری هست.

پاک‌سازی به روش هواپونوپونو

تکنیکی که ما انجام می‌دیم پاک‌سازی به روش هواپونوپونو هست در این روش ما به مشکل فکر می‌کنیم و احساسمون رو پاک‌سازی می‌کنیم. ۱- ماه اول سیستم پاشو (هواپونوپونو)

هر چیزی که باعث بشه تا ما نتونیم متمرکز باشیم و دچار وسواس فکری بشیم رو پاک‌سازی می‌کنیم؛ یعنی تصورات یا تخیلاتی که نسبت به دیگران داریم مثل اینکه چرا بهم حسودی می‌کنن یا بهم دروغ می‌گن و یا خیانت می‌کنن و ...

مسئولیت پذیری 100 درصد

در این مرحله ما میپذیریم که مشکل در درون ما هست و ما رو ازار میده. این مشکل شاید دیگران رو هم ازار بده اما هر کسی مسئول زندگی خودش هست بنابراین ما هم مسئول کارها  و انتخابهای خودمون هستیم.

عزت نفس و اعتماد به نفس

عزت نفس کلید تمام مشکلات هست و ما با کار کردن روی خودمون میتونیم مشکلاتمون رو حل کنیم. با کار کردن روی خودمون می‌تونیم احساس لیاقت و ارزشمندی رو در خودمون تقویت کنیم و چون دیگه ترس و نگرانی بابت چیزی نداریم از این مشکل یعنی وسواس فکری رها می‌شیم.

وسواس فکری برای زمانی هست که ما نگرانیم که مبادا از دست بدیم یا به دست نیاریم. وقتی که احساس لیاقت داشته باشیم نگرانی یا ترس معنایی نداره. در این رابطه پیشنهاد می‌کنم این مقاله رو مطالعه کنید. قوانین جهان: قانون لیاقت و شایستگی یعنی چه؟

شناخت تله‌های ذهنی

تله های ذهنی یا سایه های درون ما رو به ضمیر ناخوداگاهمون میبره. جایی که مثل تاریکی ما نمیبینیم و نمیدونیم که چه چیزهایی وجود داره و چه چیزهایی نیست.

وقتی که بتونیم به عمق ضمیر ناخوداگاهمون بریم و ریشه ای مشکلات رو حل کنیم سبب میشه تا یکبار برای همیشه رها بشیم و اگه تمرین و ممارست داشته باشیم کم‌کم تبدیل به یک درمانگر می‌شیم.

رها کردن صفات و خصوصیات منفی و ناپسند

یکی از عادات نامناسب ما به کار بردن و استفاده از واژه‌هاست بدون اینکه بدونیم چه اثری رو ما داره. به قول عیسی مسیح ع از کلام تو بر تو جاری می‌شود. یعنی هر چیزی که بگی زندگی تو رو می‌سازه. وقتی که کلام و واژه انقدر مهم ومؤثر هست باید توجه بیشتری داشته باشیم.

یکی از این کلمات رها کردن و ترک کردن هست. ترک کردن برای مواقعی به کار می‌ره که ما می‌خواهیم از چیزی که لذت بخش هست دوری کنیم. مثل تحصیل که بسیار ارزشمند هست عبارت ترک تحصیل رو به کار می‌بریم. یا ترک وطن. اما در مورد عادات نامناسب واژۀ رهایی یا آزادی رو استفاده می‌کنیم. مثل آزادی از قفس یا زندان.

در مورد خصوصیات یا صفات نامناسب هم به همین صورت هست. ما اگه برای صفات نامناسب مثل وسواس فکری کلمۀ ترک رو به کار ببریم باعث می‌شه تا ذهن گمان کنه که کار درست و خوبی هست و سعی کنه تا دوباره به این ویژگی برگرده. بنابراین متوجه می‌شیم که استفاده از الفاظ چقدر مهم و مؤثر هستند.

وسواس فکریاختلالocdشخصیتاختلال
نویسنده، ویراستار
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید