خمول
خمول
خواندن ۶ دقیقه·۵ ماه پیش

مرا عهدیست با شادی که شادی آنِ من باشد .

چرا شادی رو با رنگ زرد نشون میدن ؟
چرا شادی رو با رنگ زرد نشون میدن ؟


بعد از مدتها دیروز یه دور همی نسبتا شاد با چند نفر از دوستان داشتیم و تصمیم گرفتیم این دورهمی رو حداقل ماهی یکبار داشته باشیم .  دیشب به این فکر میکردم که  علت شادی مون توی این دورهمی چی بود ؟

جواب خیلی ساده ست .

(معمولی بودن .)🌻🌻

و امروز صبح   مطلب بسبار مفیدی در باره( شادی) خوندم  با عنوان :

(شادی از نگاه ارسطو )

این مطلب به قلم خانم مریم طرزی و در سایت عصر ایران منتشر شده بود و حیفم اومد که به تنهایی بهره ببرم و چکیده شسته رُفته مطلب رو اینجا با شما به اشتراک میذارم .امید که شادی آنِ شما بادا .😊


🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻

این که شادی باید ارتباط نزدیکی با موفقیت و تحقق داشته باشد، جنبه مهمی از زندگی اجتماعی در یونان باستان را منعکس می کند. شادی به عنوان یک امر خصوصی، وابسته به حالات عاطفی فردی تلقی نمی شد، بلکه به عنوان بازتابی از موقعیت یک فرد در داخل یک دولت-شهر تلقی می شد. فردی که در یک مکان مناسب در ساختار اجتماعی زندگی می کند و وظایف و انتظارات آن مکان را به درستی برآورده می کند، «خوشبخت» است، زیرا برای یونانیان، شادی موضوع زندگی است ( و نه فقط احساس کردن ) به روش درست آن .

چون روزگارم شادم کند متکبر نمی شوم ،از برگشت آن نیز ناله و جزع ندارم .(طبرسی)
چون روزگارم شادم کند متکبر نمی شوم ،از برگشت آن نیز ناله و جزع ندارم .(طبرسی)


ده گانه ارسطو در باب شادی

1- حُجب و تواضع

برای ارسطو، فروتنی ، تعادل بین غرور، خود شیفتگی و نفرت از خود بود. یک فرد متواضع نقاط ضعف خود را می شناسد اما همچنین از نقاط قوت خود آگاه است و از آنها استفاده کند. به عبارت دیگر، برای شاد بودن، داشتن عزت نفس مهم است.

وی در نکوهش "تظاهر به شکل مبالغه آمیز" و "فخرفروشی" سخن گفته است، اما علیه تحقیر کردن خود نیز موضع گرفته بود.

۲- صداقت در مورد خود 

مفهوم دیگری که ارتباط مستقیمی با شادی دارد، اصالت و صداقت است. یک فرد کامل باید همیشه خود را با حقیقت و صداقت بیان کند.

شاید بتوان به زبانی ساده تر چنین گفت: برای اینکه شاد باشید، خودتان باشید. نقش بازی نکنید. خودتان را همان جور که هستید بپذیرید و به دیگران بشناسانید.

این همان فضیلتی است که ارسطو برای کامیابی وجودش را ضروری می داند.


۳- جامعه پذیری 

برای انسان معاشرت به اندازه خوردن یا خوابیدن طبیعی و ضروری است. از لحظه ای که به دنیا می آییم، به دایره ای محکم از حمایت اجتماعی در اطراف خود نیاز داریم.

با این حال، این بدان معنا نیست که همه روابطی که یک فرد دارد سودمند است. می دانیم که پیوندها نیز می توانند مضر باشند. در این صورت، تعادل در دانستن این است که چگونه و با چه کسی ارتباط برقرار کنیم و چگونه رابطه را با همدلی و مهربانی پرورش دهیم.


۴- آداب دانی و آداب معاشرت

بین اینکه خجالتی باشید و زمان برقراری رابطه ترس بر شما مسلط شود و از ارتباط خودداری کنید و برعکس گستاخ و بی ملاحظه باشید و با بی توجهی به دیگران با دیگری ارتباط بگیرید، نقطه تعادلی است که حُسن معاشرت یا آداب دانی نام دارد و از نظر ارسطو فضیلت دیگری است که منجر به شادی و خوشبختی می شود. 

جایی که فرد بدون اینکه کسی را زیر پا بگذارد، اهداف خود را دنبال می کند. این ظرفیت در اختیار افرادی است که خواستار احترام هستند و به نوبه خود آن را به دیگران اعطا می کنند.


۵-عدالت و انصاف

فردی که می‌خواهد بداند چگونه شاد باشد، نیازمند به ایجاد حس متعادل عدالت است. در توجه به دیگران و توجه به خود همواره حدی از اعتدال را رعایت کنید. 

بی عدالتی سود بردن یک نفر به هزینه دیگری است.ارسطو بر اساس فکر خود عدل را نه برابری بلکه تناسب می‌داند و می‌گوید که جایگاه حقوق هر کس در جامعه باید به‌اندازه شایستگی و دانایی او باشد.


۶- خویشتن داری

احساسات بخش مهمی از انسانیت ما را تشکیل می دهند و یادگیریِ پردازش آنها راهی برای رسیدن به رضایت است. بنابراین، سرکوب هیچ احساسی مثبت نیست. منظور ارسطو خویشتن داری در برابر میل و اشتها و انگیزه‌های پَست است.

تصور کنید که از کسی ضربه عاطفی می خورید. در این شرایط، عادی است که شما عصبانی شوید. بگذارید احساسات ظاهر شوند. 

۷- مدارا

حد وسطی بین زیاده‌روی و سازش‌ناپذیر بودن وجود دارد: بردباری. البته اجازه ندهیم دیگران به ما صدمه بزنند. به طور خلاصه، می توانید اشتباهات دیگران را بدون فراموش کردنِ احترام به خود تحمل کنید. فضیلت مدارا به تمایل به مهربانی و توانایی کنترل خلق و خوی افراد اشاره دارد.


۸- بخشش

اگر می خواهید یاد بگیرید  شاد باشید، سعی کنید نقطه تعادل بین خودخواهی و ایثار را پیدا کنید. از نظر ارسطو، این فضیلت بخشش است و شامل کمک به دیگران در کنار احترام به خویشتن خویش است.  به زبان ساده، بخشیدن خطاهای دیگران به شادی راه می برد. دست به خیر بودن فضیلتی است که منجر به شادکامی می شود. 


۹- شوخ طبعی

آدمی که شاد است خوب می داند چگونه سرگرم شود و دیگران را نیز سرگرم کند. می‌داند چگونه از حس شوخ طبعی برای رویارویی با دردها استفاده کند. در عین حال، می داند گاهی جایی برای خنده و شوخی نیست. به این ترتیب، لطف در این است که منبع خوشایندِ همراهی برای دیگران باشیم.

شوخ طبعی برای ارتباط و گفتگو لازم است. فردی که هوش و ذکاوت نداشته باشد، نقش دلقکی را دارد که شاید به راحتی مورد توهین قرار بگیرد. درایت جزء مهمی از شوخ طبعی مناسب است.


10- شجاعت

شجاعت نگرش مناسب نسبت به ترس است. شجاعت به معنای نترسیدن نیست، زیرا چیزهایی مانند بی شرمی یا بی رحمی نسبت به خانواده وجود دارد که فرد باید از آنها بترسد. در عوض، شجاعت اعتماد به نفس در مواجهه با ترس است که به بهترین وجه در میدان جنگ به نمایش گذاشته می شود.

برخی از رفتارها شبیه شجاعت هستند اما در واقع شجاعانه نیستند. شجاعت فضیلتی دشوار و قابل تحسین است، زیرا متضمن تحمل درد است.

🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻


و امروز عصر با تماشای  فیلم سینمایی ( هکتور در جستجوی خوشبختی )  جستجوی منهم در باب شادی تقریبا کامل شد حداقل برای امروز....

پ ن : این فیلم در برنامه باشگاه نوجوان شبکه امید و توسط  آقای متین محمود آبادی معرفی شد و من بلافاصله تماشا کردم .

نه ،نه  من نوجوان نیستم و سالها پیش از محدوده  سنی  نوجوانی  عبور کردم اما موضوع فیلم دقیقا مرتبط با شادی و خوشبختی هست . توصیه میکنم این فیلم رو در لیست تماشا قرار بدید .

🌻نتیجه: شادی و شاد بودن هم سخته هم آسون

و با این لینک می تونید حرکت شبیه سازی شده ملکول شادی رای مغز رو ببینید . تا چه حد صحت داره نمیدونم 🤔


https://images.app.goo.gl/fnXEXqc1XANcvDr5A

گاهی از نظر من شادی اینه 👌🥰
گاهی از نظر من شادی اینه 👌🥰

و حسن ختام :






رنگ شادیهکتور در جستجوی خوشبختیباشگاه نوجوانشبکه امیدطبرسی
خدایا چنان کن سرانجام کار که تو خشنود باشی و ما رستگار ?
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید