خمول·۷ روز پیشآبیِ دیپلماتنه تنها بعنوان یه خانواده ،ما هرگز ماشین شخصی نداشتیم ،بلکه هیچوقت از پدرمون نپرسیدیم چرا رانندگی بلد نیست؟ چرا ماشین نداریم ؟! . چون…
خمول·۱۹ روز پیشاولین سفر دو نفرهمرد اونجا ایستاده بود وسط کوچه ، از تاکسی که پیاده شدیم برامون دست تکون داد و چند قدمی به استقبال مون اومد ، از خودم خجالت کشیدم بخاطر ق…
خمول·۱ ماه پیشگلچین فیلم و سریالهایی که این ماه دیدم.اگه از اون دسته آدمها هستین که در ریلکس ترین حالت ممکن و متکا زیر آرنج و تخمه و چیپس در برابر فیلم تماشا می کنید باید بهتون گفت : زهی س…
خمول·۱ ماه پیشمن ( شنبه بازار ) را دوست دارم. .شنبه بازار به خونمون نزدیکه.،برای همین تبدیل شد به محل ( قرار ملاقات با کودک درون ) . به مدت نزدیک به ۶ ماه! یعنی از وقتی که کتاب (راه…
خمول·۱ ماه پیشزنانی که با گرگ ها می دوند .ماجرای من و این کتاب : دوسال پیش بود .یه صبح سرد زمستونی، شب قبلش برف باریده و یخ بندون شده بود ، سرما ازپالتو و شال و دستکش هام عبور میکرد…
خمول·۲ ماه پیشمردم باید دوباره حس کنن ،زندگی کنن و ماباید براشون دنیای جدیدی بسازیم ،به این میگن : بقاوقتی این سریال رو ببینید متوجه خواهید شد ( ظاهر جدید ) چیزی فراتر از طراحی لباس هست .
خمول·۲ ماه پیشآن سه پَریشب فرا رسیده.....در انتهای پیاده روی نیمه تاریک ، سایه هایی نزدیک میشن . سه دختر نوجوان رعنای زیبا رو هستن که موهاشون تا کمر میرسه .یاد…
خمول·۲ ماه پیشنَردی ست جهان که بردنش باختن است (دمی با ابوسعید ابوالخیر )چو بید مجنون می بالم و در ترقی معکوسم 🥺کارم همه ناله و خروشست امشبنی صبر پدیدست و نه هوشست امشبدوشم خوش بود ساعتی ،پندار…
خمول·۳ ماه پیشپراکنده ، همه چیز از همه جا ( به منظور گالری تکانی)میان ماه من تا ماه گردون تفاوت از زمین تا آسمان است . عکسهایی هستن که عرصه رو برگالری گوشی من تنگ کردن ،قرار بوده هرکدوم همراه پست جداگانه…
خمول·۳ ماه پیشگاهی ما اون آهوی بی پناهی هستیم که نیاز به ضمانت داریم .چندین سال پیش به همراه خانواده عازم مشهد شدیم . ایام وفات امام رضا ( ع ) بود و میانه زمستان ،از قطار که پیاده شدیم صبحی بود سرد و یخ…