نوجوانان موجوداتی دمدمی مزاج هستند. انگار بر ترن هوایی احساسات سوارند و در ثانیهای حال و هوایشان بالا و پایین میشود. والدین متعددی در پی یافتن راهی برای درک نوجوان و کنار آمدن با خلق و خوی این دوران هستند.
نوجوانی مسیری بین کودکی تا بزرگسالی است که معمولاً از شروع دوران بلوغ تا زمانی که فرد، مستقل از والدین خود شود ادامه مییابد.در این دوران معمولاً خلق و خوی نوجوانان با کلماتی از جنس بیدقتی، عصبانیت، حساس بودن، عجله داشتن، و حتی خودخواهی توصیف میشود.
در گذشته تصور میشد که دلیل بدخلقی نوجوانان افزایش سطح هورمون در آنهاست. اما در سالهای اخیر توضیحات علمی متفاوتی منتشر شده است که توجیه میکند بشر چگونه با وجود تغییرات ناگهانی رفتار و خلق و خوی نوجوانان هنوز زنده مانده است! و واقعیت این است که تنها هورمونها نیستند که خلق و خوی نوجوانی را میسازند. پژوهشهای گذشته نشان میداد که علائم تغییرات هورمونی پیش از سن نوجوانی بروز میکنند، اما این تمام ماجرا نیست و شواهدی مبنی بر تأثیر رشد مغزی و تغییر در فعالیتهای مغزی وجود دارد که بر خلقخوی نوجوانان تأثیرگذار است. عدم تعادل در رشد نقاط مختلف مغز باعث نوسان احساسات در دوران نوجوانی میشود و چنین تجربهای در سنین کودکی و بزرگسالی رخ نمیدهد.
شاید این سؤال پیش بیاید که چرا مغز انسان به گونهای تکامل مییابد که نوجوانان را شکننده و غیرقابل پیشبینی جلوه دهد. مطالعات جدید نشان میدهد نوجوانی اتفاقاً زمانی برای انعطاف و تطبیق است و نه زمانی برای ضعف و تشویش.
قدرت انطباقی که در این سن در مغز انسان به وجود میآید، توانایی نوجوان را برای ریسک پذیری و تحمل رفتار پر ریسک بالا میبرد. بنابراین به نوجوان کمک میکند تا به سمت فرصتهای جدید تمایل داشته باشد و بستری برای یافتن علایق و استعدادهای آینده بسازد. بنابراین خلق و خوی نوجوانان خبر از پیشرفت و استقلال آنها میدهد.
با اینکه میدانیم مدارهای مغزی نوجوانان بسیاری از ویژگیهای آنها را میسازند، گاهی رفتارهای پر ریسک نوجوانان و کمبود تواناییشان در کنترل خلق و خو، میتواند هم برای خودشان و هم دیگران خطر ساز باشد. از طرفی، همچنان که نوجوان رشد میکند، توانایی استدلال در او بیشتر میشود، مقاومت بدنش دربرابر بیماری افزایش مییابد و به طور کلی قویتر و سالمتر میشود. این دوران شاید سخت باشد اما گذرا است.
ذهن انسان در نوجوانی انعطاف بیشتری دارد تا فرد را برای ورود به بزرگسالی آماده کند. اما در این بین تغییرات خلق و خوی نوجوان در بعضی مواقع میتواند برای والدین شدید و ناراحتکننده به نظر بیاید.
در واقع هدف این تغییرات، جسور شدن یا در مقابل شما والدین قرار گرفتن نیست؛ پس یک نفس عمیق بکشید و این تغییرات را به خودتان نگیرید.
شما میتوانید تغییرات خلق و خو را در کمال آرامش و با مهربانی با نوجوان مطرح کنید. احساسات قابل سرایت هستند و همانطور که عصبانیت فرزند نوجوانتان خشم شما را برمیانگیزد، عصبانیت شما نیز ممکن است احساسات او را تشدید کند. آرامش شما شاید یک راهکار برای حل مشکل به حساب نیاید، اما احتمالاً شدت شرایط را کاهش میدهد و فضا را آرام میکند.
به این فکر کنید که اگر این خلق و خو به نظر شما آزاردهنده میآید، زندگیکردنش برای نوجوان حتماً آزاردهندهتر است. تصور کنید با هر اتفاق کوچکی کنترل حال و هوای خود را از دست دهید. هیچ کس از تغییر خلق و خو لذت نمیبرد. حمایت استقلال گرایانهی شما به این احساس اعتدال میبخشد. بیدردسرتر است اگر هورمونها را مقصر بدانیم، اما در حقیقت نوجوانان همیشه هم بیجهت ناراحت نمیشوند. نوجوانانی که والدین کنترلگر دارند، معمولاً سعی میکنند حالتهای عصبی خود را سرکوب کنند و بروز ندهند و این منجر به تشدید تغییرات خلق و خوی آنها خواهد شد. پس به جای کنترلگری، به فرزندتان آزادی بیشتری دهید تا استقلالش را بسازد. هیچ حسی به اندازهی نادیده گرفته شدن و شنیده نشدن آزار دهنده نیست. نوجوانان معمولاً احساس میکنند که دیده نمیشوند و والدینشان تنها برای نصیحت کردن و اصلاح رفتارهایشان با آنها گفتگو میکند. سعی کنید ماجرا را از نقطه نظر آنها هم ببینید.