ویرگول
ورودثبت نام
خانم صالحی فر
خانم صالحی فر
خواندن ۳ دقیقه·۷ ماه پیش

چالش کتابخوانی طاقچه: سیر عشق

چالش بهمن ماه طاقچه نوشتن از کتابی‌است که کتابی که عاشق‌شدن را یادمان می‌دهد و من از بین کتاب‌های پیشنهادی و با همفکری دوستی عزیز کتاب سیر عشق نوشته آلن دوباتن رو انتخاب کردم.

وقتی آن‌دوست این کتاب رو پیشنهاد کرد، من گمان کردم که این کتاب هم مشابه سایر کتاب‌های آلن دوباتن، صرفا یک متن بدون داستان هست. اما بعد متوجه شدم که این کتاب، دومین رمان آلن دوباتن محسوب می شود.

وفتی خواندن کتاب رو شروع کردم،تا حدود چهل درصد رو با نا امیدی ادامه دادم. اما بعد از اون حس بهتری نسبت به کتاب داشتم.

کتاب، رمان گونه هست اما نویسنده در بسیاری جاها بحث آموزشی خودش رو در بین داستان زوج جوانی به نام ربیع و کرستن گنجانده است. این نکات آموزشی گاه و بیگاه، حکم دست انداز سیر پیشرفت رمان رو برای من داشت و از لذت خواندن برایم می‌کاست. بیشتر شبیه یه برنامه تلویزیونی بود که دو نفر نقششون رو ایفا می کردن، بعد تصویر متوقف می‌شد تا یه کارشناس رفتار اونا رو تحلیل کنه و عواقب و نتایجشون رو برای ما توضیح بده.

در چهل درصد اول قسمت‌های زیادی بود که با نظریات و نکات جناب دوباتن، تا حد زیادی مخالف بودم و عشقی که من می‌شناختمش با عشقی که جناب ایشان به معرفی و شرحش می پرداخت، فاصله‌های واقعا زیادی داشت. بخش عمده ای از این اختلاف شاید به خاطر تفاوت عشق شرقی و غربی و همچنین تفاوت جهان بینی من و نویسنده و سبک زندگی هامون باشه. البته باز هم حرفا‌هایی بود که باعث بشه به موضوعی متفاوت نگاه کنم یا حتی بگم عه! یعنی حتی اون سر دنیا هم زن و شوهرها سر این مسائل باهم چالش دارن. پس می تونم بگم از نکات ریزی که نویسنده پیرامون عشق و زندگی زناشویی بیان می‌کرد، بعضا لبخندی هم بر لبانم می آمد.

با ورود بچه ها یعنی استر و ویلیام به زندگی این زوج، خیلی بیشتر از کتاب بهره بردم. تعابیر قشنگی که برای والد شدن داشت و علی الخصوص تعریفی که از عشق واقعی و سیر اون در طول زندگی و کنار خانواده داشت، واقعا حس خوبی رو بهم منتقل کرد و دید جدیدی بهم داد.

این رو هم بیشتر بهش رسیدم که با ورود بچه ها به زندگی، واقعا همه چیز کن فیکون میشه به خصوص روابط زن و شوهر در همه ابعاد و چقدر دوباتن این رو خوب توضیح داده بود.

نویسنده بحث خیانت رو هم در جایی وارد رابطه کرد و از جهات مختلفی بهش پرداخت تا ضرر اون رو برای مخاطب کاملا جا بندازه.

در ادامه و در جایی که اختلافات ربیع و کرست اوج گرفت، یک مشاور خانواده وارد داستان شد و ما خیلی مستقیم تر پای کلاس درس آلن دوباتن نشستیم و می‌تونم بگم کلاس بدی هم نبود.

در کل نکاتی که در لابلای داستان، و نه با توقف سیر داستان گفته میشد رو بیشتر می پسندیدم. مثل جایی که فروشنده خانه به ربیع گفت: باهاش مهربون باش. باشه؟ حتی اگه گاهی فکر می‌کنی حق با اون نیست.

شما هم اگر مثل من دید منفی به نویسنده، اقای آبن دوباتن دارید، به این کتاب فرصت بدید. احتمال خیلی زیاد هست که نه در مقام یک نویسنده، اما به عنوان یک روانشناسکه حرف‌ها و تجربیات خوبی دارد، با او همراه شوید.

این هم لینک کناب در طاقچه

https://taaghche.com/book/39373
















































آلن دوباتنچالش کتابخوانی طاقچهعشقچالش‌کتاب‌خوانی‌طاقچهخانواده
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید