نقلقول Pearl Zhu که میگه: «اکوسیستم کسبوکار درست مثل اکوسیستم طبیعیه؛ اول باید فهمیده بشه، بعد خوب برنامهریزی بشه و در نهایت باید با دقت بازسازی و نوسازی بشه»، یه نقشه راه ساده اما عمیق برای موفقیت کسبوکارها در سطح اکوسیستم است.

درک اکوسیستم: فرض کنید یه شرکت استارتاپی تو حوزه تکنولوژی داری مثل اسنپ فود که اپلیکیشن سفارش غذا داره. اول باید بفهمی تو چه اکوسیستمی کار میکنی. این یعنی شناختن همه بازیگرها: مشتریها (کسایی که غذا سفارش میدن)، رستورانها (شرکای تجاری)، پیکها (زنجیره تأمین) و حتی رقبا. مثلاً اگه ندونی مشتریهای هدفت بیشتر دانشجوهای پرمشغلهان یا خانوادههای پرجمعیت، ممکنه محصولت اصلاً به دردشون نخوره.
برنامهریزی دقیق: حالا که اکوسیستم رو شناختی، باید برنامهریزی کنی. فرض کن میفهمی رستورانهای محلی تو شهرت برای همکاری با اپلیکیشنها مرددند، چون از هزینههای اضافی میترسن. اینجا میتونی یه مدل کسبوکار طراحی کنی که درصد کمی از فروش بگیره و به جاش خدمات تبلیغاتی به رستورانها بدی. اینجوری هم اونا سود میبرن، هم اپلیکیشنت رشد میکنه. یه نمونه واقعی؟ زوماتو (Zomato) تو هند با همین روش تونست رستورانهای کوچک رو جذب کنه و بازارش رو گسترش بده.
نوسازی مداوم: اکوسیستمها ثابت نمیمونن و دائماً در حال تغییرن. فرض کن یه روز رقبا شروع میکنن به ارائه تخفیفهای سنگین یا یه فناوری جدید مثل تحویل با پهپاد وارد بازار میشه. اگه اپلیکیشنت بهروز نشه، عقب میمونی. مثلاً اوبر ایتس (Uber Eats) مدام قابلیتهای جدید مثل ردیابی زنده پیک یا گزینههای تحویل بدون تماس رو اضافه کرد تا با نیازهای جدید مشتریها هماهنگ بمونه.
این نقلقول به ما یادآوری میکنه که موفقیت تو کسبوکار مثل باغبونی تو طبیعت میمونه: باید خاک رو بشناسی، بذر درست بکاری و مدام به باغت رسیدگی کنی تا همیشه سبز بمونه. با این دیدگاه، هر کسبوکاری میتونه تو اکوسیستم خودش پایدار و موفق باشه.