ویرگول
ورودثبت نام
مَهدی عَبدی
مَهدی عَبدیپژوهشگر حوزه استراتژی و در مسیر یادگیری ...
مَهدی عَبدی
مَهدی عَبدی
خواندن ۴ دقیقه·۲ ماه پیش

سه‌گانه «رشد، سود و پایداری» در مدیریت کسب‌و‌کار

چگونه شرکت‌ها می‌توانند هم سریع‌تر رشد کنند، هم سودآورتر باشند، و هم پایدارتر عمل کنند؟

مدیریت کسب‌وکارها در محیطی که با تغییرات سریع فناوری، فشارهای زیست‌محیطی و انتظارات فزاینده ذی‌نفعان همراه است، دیگر نمی‌تواند تنها بر سودآوری کوتاه‌مدت متمرکز باشد. محیط اقتصادی و اجتماعی امروز به گونه‌ای تغییر کرده که ذی‌نفعان، از سرمایه‌گذاران گرفته تا مشتریان و جامعه، انتظار دارند که شرکت‌ها عملکردی پایدار و مسئولانه داشته باشند. این تغییر نگرش باعث شده است مفهوم «سه‌گانه رشد، سودآوری و پایداری» به عنوان چارچوبی استراتژیک و کاربردی در مدیریت کسب‌وکار شکل بگیرد. این سه‌گانه به معنای پیگیری همزمان رشد درآمدی، حفظ سودآوری و بهبود عملکرد زیست‌محیطی، اجتماعی و حاکمیتی است و به شرکت‌ها امکان می‌دهد ارزش اقتصادی و اجتماعی را با هم ترکیب کنند. این چارچوب نه تنها به شرکت‌ها کمک می‌کند در کوتاه‌مدت رقابتی باقی بمانند، بلکه فرصت ایجاد مزیت رقابتی پایدار در بلندمدت را نیز فراهم می‌آورد.

تحقیقات و تجربیات جهانی نشان می‌دهد که شرکت‌هایی که توانسته‌اند این سه هدف را همزمان دنبال کنند، به بازده سرمایه‌گذاری بالاتری دست یافته‌اند. عملکرد مطلوب در هر یک از این ابعاد به تنهایی ممکن است اثرات محدود یا حتی موقت ایجاد کند، اما ترکیب آن‌ها اثرات مثبت مضاعفی دارد. رشد درآمدی امکان می‌دهد شرکت منابع لازم برای سرمایه‌گذاری و توسعه بازارهای جدید را به دست آورد. سودآوری نشانگر اثربخشی عملیات و توان مدیریت منابع است و پایداری تضمین می‌کند که فعالیت‌های شرکت تأثیرات منفی بر محیط و جامعه نداشته باشند و در طول زمان نیز کسب‌وکار قادر به ادامه فعالیت باشد. ادغام این سه هدف به شرکت‌ها کمک می‌کند تا نه تنها به سود کوتاه‌مدت دست یابند، بلکه تصویر و اعتبار بلندمدت خود را نیز تقویت کنند و ریسک‌های احتمالی محیطی و اجتماعی را کاهش دهند.

یکی از مهم‌ترین نکات در پیاده‌سازی این چارچوب، ادغام پایداری در هسته استراتژی سازمان است. شرکت‌هایی که ESG (محیط‌زیست، مسئولیت اجتماعی، حکمرانی) را صرفاً به عنوان یک پروژه جانبی می‌بینند، اغلب نمی‌توانند از آن به عنوان منبع رشد و سودآوری بهره‌مند شوند. در مقابل، شرکت‌هایی که اهداف پایداری را در فرآیند تصمیم‌گیری، نوآوری محصولات و طراحی مدل کسب‌وکار خود جای می‌دهند، قادر خواهند بود ارزش اجتماعی ایجاد کنند و در همان زمان، فرصت‌های درآمدی جدیدی شناسایی کنند. به عنوان مثال، بازطراحی محصولات برای کاهش مصرف انرژی یا استفاده از منابع تجدیدپذیر نه تنها به کاهش هزینه‌ها و تطابق با مقررات کمک می‌کند، بلکه می‌تواند بازارهای جدیدی ایجاد کند و موجب تمایز شرکت در نگاه مشتریان شود.

نوآوری و سرمایه‌گذاری هدفمند نقش کلیدی در موفقیت این سه‌گانه دارند. شرکت‌ها با سرمایه‌گذاری در فناوری‌های نوین، توسعه محصولات و خدمات سبز و حتی ادغام یا تملک شرکت‌های تخصصی در حوزه پایداری می‌توانند رشد درآمدی خود را شتاب دهند. این سرمایه‌گذاری‌ها در عین حال موجب افزایش مزیت رقابتی و تقویت موقعیت شرکت در بازار می‌شوند. اما سرمایه‌گذاری‌های هدفمند باید با تحلیل دقیق بازگشت مالی و ارزیابی ریسک همراه باشند تا سودآوری کوتاه‌مدت و بلندمدت شرکت حفظ شود. در این مسیر، تعهد مدیریت ارشد و هماهنگی بین واحدهای سازمانی ضروری است تا اهداف سه‌گانه به صورت عملیاتی و ملموس اجرا شوند.

گزارش‌دهی شفاف و ارتباط مستمر با ذی‌نفعان نیز از دیگر عناصر حیاتی است. سرمایه‌گذاران و سایر ذی‌نفعان می‌خواهند بدانند که اقدامات پایداری چگونه به رشد و سودآوری شرکت کمک می‌کند و تأثیر واقعی این اقدامات بر ارزش ایجاد شده چیست؟ شرکت‌هایی که توانسته‌اند شواهد روشن و داده‌محور ارائه کنند، نه تنها اعتماد سرمایه‌گذاران را افزایش داده‌اند، بلکه مزیت رقابتی در بازار سرمایه نیز پیدا کرده‌اند. این شفافیت به شرکت‌ها امکان می‌دهد عملکرد سه‌گانه خود را ارزیابی و اصلاح کنند و برنامه‌های آینده را با دقت بیشتری طراحی نمایند.

پیاده‌سازی موفق سه‌گانه رشد، سودآوری و پایداری نیازمند قرار دادن اهداف پایداری، رشد و سودآوری در سیستم‌های سازمانی است. این شامل تعریف شاخص‌های کلیدی عملکرد (KPI) همسو با اهداف، طراحی سیستم‌های پاداش و انگیزه، و ایجاد فرآیندهای تصمیم‌گیری است که همزمان ارزش اقتصادی و اجتماعی را لحاظ کنند. تنها زمانی که این اهداف در DNA سازمان جای گیرند، شرکت قادر خواهد بود به مزیت رقابتی پایدار و بازده بلندمدت دست یابد. همچنین، شرکت‌ها باید آمادگی داشته باشند که در مواجهه با نوسانات بازار و شرایط اقتصادی دشوار، انعطاف‌پذیری و پایداری خود را حفظ کنند.

همزمان با مزایای فراوان، این سه‌گانه با چالش‌ها و محدودیت‌هایی نیز همراه است. هزینه‌های اولیه برای اجرای برنامه‌های پایداری و بازطراحی مدل کسب‌وکار ممکن است فشار کوتاه‌مدت بر سودآوری ایجاد کند. تفاوت روش‌های سنجش شاخص‌های ESG و تفاوت‌های صنعتی می‌تواند تحلیل و مقایسه عملکرد شرکت‌ها را پیچیده کند. علاوه بر این، اجرای موفقیت‌آمیز نیازمند تعهد بلندمدت مدیریت و هماهنگی میان بخش‌های مختلف سازمان است و بدون این تعهد، پروژه‌ها ممکن است نتایج مورد انتظار را به دست نیاورند.

در نهایت، چارچوب سه‌گانه رشد، سودآوری و پایداری نشان می‌دهد که این سه هدف می‌توانند به صورت مکمل عمل کنند و تحقق همزمان آن‌ها، نه تنها به ارزش مالی بلکه به اعتبار و تاب‌آوری بلندمدت شرکت نیز می‌افزاید. شرکت‌هایی که بتوانند پایداری را در هسته استراتژی، نوآوری و فرآیندهای سازمانی خود وارد کنند، خواهند توانست هم رشد درآمدی داشته باشند، هم سودآوری خود را حفظ کنند و هم اثرات مثبت اجتماعی و زیست‌محیطی ایجاد نمایند. این چارچوب، مسیر روشنی برای مدیران فراهم می‌آورد تا شرکت‌های خود را به شرکت‌های موفق و پایدار تبدیل کنند و مزیت رقابتی پایدار و ماندگار کسب کنند.

منابع

  • McKinsey & Company, The triple play: Growth, profit, and sustainability, 2023.

  • Zopounidis, C., Lemonakis, C.The company of the future: Integrating sustainability, growth, and profitability, 2024.

  • Porter, M., Kramer, M., Creating Shared Value, Harvard Business Review, 2011.

  • Harvard Business Review, The Essential Link Between ESG Targets & Financial Performance, 2022.

مزیت رقابتیرشدسودآوریپایداریمدیریت کسب و کار
۱
۰
مَهدی عَبدی
مَهدی عَبدی
پژوهشگر حوزه استراتژی و در مسیر یادگیری ...
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید