میکائیل
میکائیل
خواندن ۲ دقیقه·۲ سال پیش

من یک دیوانه ام

من همینم

اری من همینم و همینم را میپرستم

من همینم همینقدر زخمی همینقدر پر نقص اما من این همینه پر نقص زخمی را زیادی دوست دارم

من زخم هایم را دوست دارم

من تنهاییم را دوست دارم

من همینم همینقدر دیوانه همینقدر احمق

من همینم که شب تصمیم میگیرد به هیچ ادمی کار نداشته باشد و هر صبح غم چشمانشان اوارم میکند

من همینم همینم که طاقت دیدن زخم خوردن قصابانش را ندارد

من همینم که اغوشم به سمت همه ی ادم های زندگی باز است و من یک دیوانه ام من یک درخت دیوانه ام که تبر را در اغوش میگیرد

من اینم همین قدر دیوانه همین قدر عاشق

نه از جنس عشق زلیخا به یوسفش نه

از جنس عشق زلیخا به معبودش

منم مثل زلیخا دیوانه ام

هر شب به اغوش معبودم میخزم و تا اغوش او هست اغوش بشر چیست؟اصلا مگر اغوش بشر در برابر ارامش اغوش او دیده میشود؟

من یک دیوانه ام یک دیوانه ی عاشق.یک دیوانه ی زخمی که میداند اخر همه ی این زخمها کسی که چاقو بدست است همنوعانش نیستند .معبودش است اما من دیوانه وار به او اعتماد دارم

من تن رنجورم را به او سپرده ام به سازش میرقصم

و هرگز.... و هرگز از او نمیرنجم

من بشر را در اغوش میگیرم چون اغوش او را دارم من به بشر عشق میورزم چون عشق او را دارم و من لحظه لحظه وجود او در زندگی را از هر انسانی بیشتر حس میکنم

من همین دیوانه ام که شب ها ارامشش را در اغوش معبودش میابد و صب ها با وجودی سراسر حس خوب به میدان میرود زخم خورده یا نخورده شب باز جایش همان اغوش است

اصلا دیگر حس میکنم خدا را هم خسته کرده ام با این همه سمجی

چه کنم دیگر من همینم همینی که اگر قدمی برایم بگزارند برایشان میدوئم و خدا خودش خود را به من نشان داد

من که بودم؟

یک ادم سراسر گناه ادمی که هر روز بیشتر از دیروز در لجن فرو میرفت او خودش دستم را گرفت خودش مرا از لجن بیرون کشید خودش حقایق را برایم رو کرد و تن من اولین شلاقش را همان جا خورد

از قدیم گفت اند که حقیقت تلخ است ولی این حقیقت کشنده بود

هر چه که بود و نبود هر چه که هست و نیست من حقیقت تلخ را به دروغ شیرین ترجیح میدهم

اری همینم همینقدر دیوانه که دیگر از هیچ نمیترسد چون میداند کسی هست که مراقبش است کسی هست که حواسش به او هست

اری او هست و من زیر شمشیر غمش رقص کنان خواهم رفت

من خودم را به او سپرده ام و میدانم در اخر نقش این زخم ها زیبا خواهد بود

من میدانم روزی همین زخم ها به من قدرت میدهد

من به سازش میرقصم و میدانم روزی دنیا را به ساز من خواهد رقصاند

اری من یک دیوانه ام و بد به میکائیل ایمان دارم

و که میداند که دیوانه کیست ؟ عاقل کیست؟.....
و که میداند که دیوانه کیست ؟ عاقل کیست؟.....





دیوانهمن همینمخدا
در جستجوی انسانیت
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید