حسین_شالو
حسین_شالو
خواندن ۱ دقیقه·۱ سال پیش

شاید دیگر نباشم



درود دوستان

امیدوارم حالتون خوب باشه

این یه نوشته ی بداهه ست دلم می خواد فقط باهاتون صحبت کنم چون احتمالش که دیگه در کنارتون نباشم و حتی شاید این پست آخرم باشه

الان که بعد از چند ماه می خوام یک پست ویرگولی بزارم نمی دونم از چی بنویسم شاید شبیه به وصیت نامه ی یک سرباز در جنگ جهانی دوم باشه یا شایدم شبیه انشای یکه دختر بچه ی دبستانی

واقعا دلم براتون تنگ شده

برای خودتون

چالش هاتون

نوشته های یهوییتون

جدال هاتون با همدیگه

خلاصه چند ماه گذشته برای من تغییرات زیادی ایجاد کرد

با آدم های زیادی آشنا شدم

روزها و شب های سختی رو داشتم

اما امیدوارم بزودی این سختی ها تموم بشه و بتونم دوباره به ویرگول برگردم

در حال حاضر دارم روی یه شعر آلبومی به زبون محلی بختیاری کار می کنم به اضافه ی چند کار جشنی دیگه چون قراره بعد از ماه محرم و صفر آلبوم پخش بشه

دوستان عزیز احتمالش هست که دیگه وقت ویرگول اومدن رو نداشته باشم همونطور که چندماه گذشته نداشتم

امیدوارم پیشرفتتون رو ببینم

اوقات بکامتون


جنگ جهانیآخرین فرصتدوستانچالششعر
آرزو دارم اگر روزی تو هم عاشق شدی_ عاشق ، یک عاشق ، عاشق شوی
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید