سلامی دوباره به شما خوانندگان عزیز
خب بریم برای شروع
__________________________________________
از زبان میاکو
تا این کلمه رو شنیدم بغض گلومو گرفت . آخه برای چی ؟ منم یکی از اعضای این
خانواده....
_ هوی بچه به چی زل زدی؟
_ ام هیچی !
_ خوبه ، من میرم، تو هم کارت تموم شد بیا.
چی ؟ همین ؟ رشته افکارم رو پاره میکنی و میری :-|
واقعا بدجنسی . حسابت رو میرسم بابا
چند دقیقه بعد...
با هر بدبختی ای که بود وسایلم رو جمع کردم ، واقعا کار سختیه!
داشتم از اتاق میومدم بیرون که پام به چمدون گیر کرد و بوم خوردم زمین
به ثانیه هم نکشید که کل خانواده بالا سرم اومدن ؛ وای سرم گیج رفت
یهو بابا اومد بالا سرم و گفت : دست و پا چلفتی ، پاشو بریم .
واقعا حرفت غیر منطقی بود. حداقل بهم دلداری میدادی .
بعد از اینکه دوباره وسایلم رو با کمک فیومی مرتب کردم (وسایلش موقع زمین خوردن پخش زمین شد) با همه خدافظی کردم و راهی اون مدرسه شدیم.
بعداز یکی دو ساعت رسیدیم به اون مدرسه شبانه روزی رسیدیم.
همون اول که وارد مدرسه شدم بابام رفت. من هم به طرف کلاس حرکت کردم .
در زدم و اومدم تو . وای کلاس چقدر بزرگه ●●روی اولین صندلی خالی ای که دیدم
نشستم . ولی طولی نکشید که یه دختر بچه هم سن خودم رو دیدم که با عصبانیت به من گفت : هی پیشی کوچولو اینجا جای منه زود باش از روش پاشو .
میخواستم بهش بگم من زود تر روی صندلی نشستم که یک دختر دیگه از ناکجا آباد پیداش شد و گفت : میاکو زود تر روی صندلی نشست .
چی؟ این دیگه کیه؟ اسم منو از کجا میدونه ؟ کوسه داره یا نه ؟ اسمش چیه ؟ چند
سالشه ؟ اینجا چیکار میکنه ...
_اسم من آکاری ناکامورائه و کوسم ذهن خوانیه ! باهام دوست میشی ؟
_منم میاکو تودوروکی ام و کوسم گرگه ، حتما ?
_هی میگم . . . میشه . . با منم ..دوست شید . . . البته اگه مشگلی نیست .
من و آکاری برگشتیم و یه دختر که روی سرش گل گذاشته بود رو دیدیم !
من و آکاری با هم : حتما
_ممنون.
_اسمت چیه ؟
_کوست چیه؟
_اسم آیاکا سوزوکی هست و کوسم هم طبیعته ( میتونه گل و درخت و هر چیزی که بهش مربوط هست رو درست کنه )
_اسم منم میا ...
_ بچه ها بشینید سر جاهاتون !
سه تامون برگشتیم و یک خانم که مشخص بود معلممونه رو دیدیم
_ اسم من هارو آئوکی هست ولی شما به من بگید هارو سنسه .
_ من خودم رو معرفی کردم حالانوبت شماست که خودتون وکوستون رو معرفی کنید !
*چند دقیقه بعد از زبان آکاری*
چند دقیقه گذشت و ردیف اول خودشون رومعرفی کردندوحالا نوبت من و میاکوئه
_من میاکو تودوروکی هستم و کوسه ام گرگ هستش.
حالا نوبت منه : من آکاری ناکامورا هستم و کوسه ام ذهن خوانی هستش .
_ اسم من آیاکا سوزوکیه و کوسه ام طبیعت هست.
_اسم من ...
________________________________________________
خب دوستان شرایت پارت بعدی :
●5لایک●
●5 کامت●
خب تا پارت بعد سایونارا•